رویداد۲۴ شرایط قبل از انقلاب در سالهای دهه ۴۰ به بعد منجر به انقلاب شد و روحانیت نیز در همان دوره به صحنه آمد. در این دهه در کشور ما آزادی سیاسی وجود نداشت و شرایط اقتصادی مطلوب نبود؛ از نظر عمرانی در کشور آبادانی به وجود نیامده بود. نزدیک به ۹۰ هزار روستا داشتیم و از این تعداد روستا کمتر از هزار روستا از نعمت برق برخوردار بودند. در کشور فقط یک جاده اتوبانی وجود داشت که در مسیر ارتباطی فرودگاه به هتل استقلال ساخته شده بود. آمریکاییها ۶۵ هزار کارشناس نظامی و صنعتی در ایران داشتند.
اهم سخنان هاشمی را در ادامه میخوانید:
-وضع ایران از نظر بین المللی به گونهای بود که کارشناسان آمریکایی در ایران حق توحش میگرفتند. چیزی مثل سختی کار و بدی آب و هوا که امروز هم در قانون ما وجود دارد. آمریکا ملت ایران را ملتی وحشی به حساب میآورد و در حقوق کارکنان خود حق توحش را محاسبه میکرد.
-ما برای استقلال بهای بسیاری دادیم. در ۱۶ استان و ۸۳ شهرستان و ۲۷۰۰ روستا تخریب ۱۰ تا۱۰۰ درصد داشتیم. حاصل این حملات دو میلیون آواره بود که در ۴۰۰ اردوگاه در نقاط دور از مرز عراق زندگی میکردند.
-آمریکاییها تا امروز دست از دشمنی بر نداشته اند و همچنان خواهان تغییر رفتار ایران هستند. آن زمان شاه نوکر آمریکا بود و ایران امروز یک قدرت بسیار قوی در حوزه خاورمیانه است و تاثیری جهانی دارد و یکی از وزنهها در فضای بین الملل است و روی ایران حساب میشود.
-ترامپ اعلام میکند ما ۷ هزار تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کرده ایم و هیچ دستاوردی نداشتیم. این مرهون جمهوری اسلامی است. قبل از پیروزی انقلاب دو قدرت بیشتر در دنیا نبود یکی قدرت شرق که کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی بودند و دیگری قدرت غرب، و جهان در میان این دو قدرت تقسیم شده بود.
-آزادی امروز که در اثر انقلاب برای کشور به وجود آمد با خفگان نظام پهلوی قابل قیاس نیست. قبل از انقلاب دو روزنامه داشتیم و این تعداد مطبوعات وجود نداشت ما در آن سالها تریبون آزاد نداشتیم. ولی هرچه از سالهای اول انقلاب فاصله میگیریم به دلیل برخی مسائل از جمله توهمات سرنگون کردن نظام، آزادیها کمی محدود شد، اما باز هم تفاوت از زمین تا آسمان است. آزادی در دنیا دو تعریف دارد. یکی مکتب لیبرالیسم که آزادی را بی بند و باری میداند و عدهای از جوانان ما به دنبال آن آزادی لیبرالی هستند، ولی زیربنای فکر ما اسلام است و در دین اسلام، آزادی به یک سری ضوابط و قوانین محدود است.
-ما میگوییم مردم باید حق انتخاب داشته باشند. از نظر جمهوری، مبنا انتخابات است. ما انتخابهای زیادی داشتیم؛ بنابراین ابزار را داریم، ولی همه اصول آزادی در تمام مراحل انتخابات رعایت نمیشود. یعنی مردم از دادن حق رأی به اشخاص محروم میشوند و یا اینکه با عبارت رجال در قانون اساسی خانمها را از کاندید شدن برای ریاست جمهوری منع کرده اند. محدودیتهایی این چنینی داریم و بودن اینها را قبول نداریم، ولی شرایط کشور اینگونه است.
-در کشور ما حزب به معنای واقعی وجود ندارد، ولی جناح داریم و این جناحهای فعال در حاکمیت نمیتوانند برخی از اشخاص را تحمل کنند و برای آنها محدودیتهایی به وجود میآورند. این کارها نه دلیل قانونی دارد و نه دلیل شرعی. حرمت شکنی در دین هم گناه محسوب میشود برخی تریبونها در حال توهین به افراد هستند و هرجایی منافع خود را در خطر میبینند نسبت به اشخاص رفتار ناشایستی دارند.
-یادم هست آقای هاشمی گفتند من امروز خیالم راحت است و میتوانم راحت سرم را بگذارم و بمیرم، چون مردم راه خود را پیدا کردند و در انتخابات حرف خودشان را میزنند ما دیدیم که در دو سه انتخابات اخیر هاشمی نبود، ولی مردم حرف خود را زدند و به جریان این طرف رأی دادند.
-مشترکات دو جناح اعتدالگرا و اصلاح طلب با هم بیشتر است و تندروهای جناح اصولگرا در حال توهین و تخریب این افراد هستند. آقای خاتمی و آقای هاشمی مورد ظلم و تحقیر قرار میگیرند و احمدی نژاد که اینهمه علیه قوه قضاییه حرف زده، عضو مجمع تشخیص است. مردم اینها را میبینند و به حساب میآورند. عدهای سازمانی و تشکیلاتی هستند و به این سمت میروند، ولی عامه مردم انتخاب دیگری دارند.
-در دوره گذشته اشخاص شناخته شده تایید نشدند، تمام لیست کارگزاران رد صلاحیت شدند درحالی تمام افراد حزب مؤتلفه را تایید کردند. بررسی در کار نبود و مردم با این رفتار، افراد گمنامی را انتخاب کردند. پیروزی یک فرد شناخته نشده در مقابل یک چهره اصولگرا در حقیقت واکنش مردم به رفتار شورای نگهبان است. ما در این چهل سال هم دستاورد داشتیم و هم کاستیهایی وجود دارد من تعصب انقلابی ام را دارم و از ابتدا داشتم و فکر میکنم کار خوبی انجام شده، ولی فارغ از این تعصب، دستاوردهای انقلاب ما به مراتب بیشتر بوده است. شرایط امروز ایران وضعیت خوبی است و نه تنها ایران بلکه مکتب فکری و ایدئولوژی ما در دنیا نیز مطرح شده است.