رویداد24: دکتر مجتبی مجرد، با اشاره به نحوه پیدا شدن این کتاب با بیان اینکه سالهای زیادی در جستوجوی این دیوان بودهام گفت: آبانماه امسال از روی اتفاق به دانشکده ادبیات سر زده و باز اتفاقیتر به کتابخانه دانشکده رفتم. معمولا روزهایی که در دانشکده کلاس دارم، حتما سری هم به کتابخانه میزنم و از لابهلای انبوه کتابهای چاپ سنگی و یا نسخههای خطی، سراغ نسخهای را میگیرم که حدود شش یا هفت سال است در پی آنم.
او ادامه داد: اولین کتابی که دیدم، نسخهای قطور بود که به صورت استادانهای صحافی شده بود. شک نکردم که از نسخههای مرحوم سیدمحمود فرخ خراسانی است که به دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی اهدا شده بود. مجرد با اشاره به یادداشتی که در این کتاب منتشر شده، بیان کرد: روی کتاب مهر اهدایی خاندان استاد فرخ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد خورده بود. بعد از آن چند ورق سفید و ناگهان یادداشت مفصلی به خط مرحوم فرخ که چنین آغاز میشد در پاییز 1332 از طرف دانشگاه پنجاب لاهور از این بنده، محمود فرخ، درخواست شد که بیوگرافی مرحوم استاد ملکالشعرای بهار را برای ضبط در دایرهالمعارفی که به زبان اردو چاپ میشود، تنظیم کنم، مشروط بر اینکه از هزار کلمه تجاوز نکند. شرح ذیل را که منشأ و مدرک آن به شرح ذیل است، تنظیم کردم و فرستادم.
استاد ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی افزود: در حدود سالهای 87 و 88 به راهنمایی استادم، دکتر محمدجعفر یاحقی، مشغول گردآوری و تدوین یادداشتهای مرحوم سیدمحمود فرخ خراسانی بودم و این کار را با عشقی تمام انجام میدادم. او با اشاره به فعالیتهای انجمن ادبی فرخ گفت: انجمن ادبی فرخ که هر هفته صبحهای جمعه و به مدت چند 10 سال در منزل او تشکیل میشد، برجستهترین انجمن و مجمع عالی ادبای معاصر در شرق ایران بوده است. این انجمن همواره زبانزد خاص و عام و محل رفت و آمد بزرگان و سرشناسان عرصه فرهنگ و هنر بود.
مجرد با بیان اینکه برخی از اعضای ثابت انجمن کسانی مانند دکتر غلامحسین یوسفی، محمد قهرمان، صاحبکار، غلامرضا صدیق، دکتر مجتهدزاده، دکتر حجازی، دکتر حسین شهیدی، دکتر احمد علوی و... بودهاند، گفت: عدهای از اعضای ثابت انجمن فرخ نیز پس از مدتی به تهران عزیمت کرده و پایتختنشین شدند؛ از جمله این افراد میتوان به مهدی اخوان ثالث، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر اسماعیل خویی، حسین خدیوجم و محمد مختاری اشاره کرد. این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه شاعران و عالمان بسیاری از مناطق گوناگون میهمان انجمن فرخ بوده و به آنجا رفتوآمد داشتهاند، خاطرنشان کرد: انجمن ادبی فرخ در کتابخانه شخصی وی تشکیل میشد. بنا به گزارش مرحوم دکتر غلامحسین یوسفی، در سال 1344، این کتابخانه حدود 5000 جلد کتاب چاپی و خطی داشته که این تعداد شامل حدود 300 نسخه نفیس خطی و مجموعههای نفیسی از خطوط خوش و مرقعات و بعضی از آثار عتیقه و هنری بوده که بیشتر آنها در کتابخانه مزبور نگهداری میشد.
او افزود: در سال 1349 با کوشش دکتر جلال متینی، رئیس وقت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، چندین هزار جلد از کتابهای چاپی و خطی کتابخانه شخصی فرخ توسط کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی خریداری شد تا محققان و دانشپژوهان خراسانی از آن بهره برند.
مجرد با اشاره به ارزش کتابهای اهدایی مرحوم فرخ تصریح کرد: کتابخانه فرخ که بخشی از کتابهای آن یکبار در زمان حیاتش به دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی فروخته شده بود، پس از فوت وی نیز تا سالها دایر بود و سرانجام کتابهای باقیمانده آن در اقدامی خیرخواهانه و فرهنگمدارانه در سال 1381 توسط فرشته فرخ، دختر مرحوم فرخ، به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی اهدا شد؛ این کتابها که حدود 2280 مجلد بود به همراه سایر کتابهای مرحوم فرخ که در مرحله اول به کتابخانه دانشکده واگذار شد، هماکنون در کتابخانه این دانشکده نگهداری میشود.
استاد ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه مرحوم فرخ معمولا در حواشی بسیاری از کتابها و نسخههای خطی خود یادداشتهایی نوشته است، اظهار کرد: این یادداشتها که اغلب آنها بسیار ارزنده و مهم است، از چند جهت قابل توجه است. او یادآور شد: شناخت رجال و مشاهیر ادبی، تاریخی و...، خصوصا در مورد برخی چهرههای معاصر، شناخت و بررسی پارهای از کتابها و نسخههای خطی، ماخذشناسی برخی از داستانها و اشعار متون کهن، بررسی و شناخت اعلام جغرافیایی و تاریخی، فواید لغوی و واژهشناسی، به ویژه مسائل مربوط به لهجههای خراسان، تصحیح برخی از ابیات، اشعار و اعلام متون کهن، افشای مطالب سانسورشده در شعر برخی شاعران معاصر مانند محمدتقی بهار و... از این نکات مهم است که در این یادداشتها دیده میشود.
مجرد در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به چگونگی یافتن این نسخه اظهار کرد: زمانی که مشغول گردآوری و تنظیم یادداشتهای مرحوم فرخ بودم، به نکتهای برخوردم که بسیار جالب توجه بود. مرحوم فرخ در حاشیه صفحه 514 از جلد دوم دیوان بهار، چاپ امیرکبیر در سال 1336 ذیل قصیده دوازده برج نوشته بود این قصیده 43 بیت است و نسخه اصل آن به خط مرحوم بهار در اول نسخه کامل دیوان بهار که خود بنده از ابتدای جوانی تنظیم کردهام الصاق شده است و در صفحه 780 نسخه خطی مزبور نیز پاکنویس آن ثبت است. او اضافه کرد: در آن زمان هرچه بیشتر به دنبال این دیوان نادرالوجود گشتم، کمتر نتیجه گرفتم اما از یافتنش ناامید نشدم تا آنکه بالاخره به سوی آن دیوان رهنمون شدم؛ پس از آنکه فهمیدم این کتابی که تا چند روز قبل در یک کارتن سربسته، بیش از سی و چند سال محبوس بوده، همان نسخه نفیس است. مجرد با اشاره به ویژگیهای این دیوان نویافته خاطرنشان کرد: این نسخه که به سفارش مرحوم فرخ صحافی شده است، جلد تیماج کبود دارد و عطف آن تیماج جگری است. تاریخ شروع کتابت این نسخه بنابر یادداشت مرحوم فرخ در صفحه یک نسخه، سال 1335 هجری قمری است.
او ادامه داد: در این یادداشت آمده در اوایل سال 1335 هجری قمری شروع به نگارش و استنساخ این دیوان نفیس که از مآثر افکار عالی یگانه دوران، نویسنده و شاعر دانشمند معروف ایران، استادیالاعظم و شفیقیالمعظم حضرت مستطاب اجل اکرم آقای ملک الشعراء بهار است، گردید و به زحماتی وافر موفق به تنظیم آن آمدم زیرا فقط یک قسمت آن را از روی دیوان منظم به خط خود معظمله نوشته و مابقی را که حوصله خود ایشان هم به تدوین و تنظیم آن وفا نکرده بود از روی مطبوعات متفرقه و نسخ مسوده پارهپاره و بیترتیب که در موقع انشاد آن اشعار نگاشته شده و آمیخته به هزاران سیاهی و خطوط ترقین و نسخهبدل بود، استنساخ کردم.
مجرد با اشاره به آخرین تاریخ روی این نسخه اظهار کرد: آخرین تاریخ این نسخه فروردین 1354 شمسی است.