در روزگاری که انقلابیتر شدن از السابقون انقلاب، سکه رایج شده و برخی انقلاب نخواندهها و امام ندیدهها چوب حراج به ذخایر انقلاب اسلامی میزنند و برخی جوانان، تلمذ نکرده استاد شده اند؛ سخن گفتن از این نهال آرزوهای دیرینه ملت، بوسیله یکی از همین جوانان کار سخت و سنگینی است.
رویداد۲۴ مجید تولایی- جشن تولد چهل سالگی انقلاب "مان" را میگیریم و بازهم به سنت هرساله و به مدد تنبلی ذاتیمان به همان پوستر و شعاری بسنده میکنیم و سرمست و مغرور میشویم از این همه دلدادگی به انقلاب و حضور در صحنه ها.
میتوانیم در وصف انقلاب"مان"صفحاتش را آنطوری که دوست داریم بخوانیم و از گازکشیها، سدسازیها، آب رسانیها، ساختمان سازیها و گسترش شبکههای ارتباطی و... بگوییم و در حالی که قند در دلمان آب میشود به خودمان ببالیم.
اشتباه نشود. بر آشفته نشویم که مگر این همه کار، کم کاری است که نباید قند در دلمان آب بشود؟ که مسلما کم کاری نیست اما...
اگر قرارمان از اول همینها بود و اگر قرار بود همه آمال و آرزوهایمان به همین جا ختم شود که میتوانستیم این همه زحمت مبارزه و ایستادگی و چند صدهزار شهید را به خود ندهیم و راهی را برویم که دیگران رفتند.
به قول مرحوم علی صفایی هر انقلابی محصول درک فاصله میان آنچه هست و آنچه باید باشد؛ است. حالا باید دید که آیا انقلاب "مان" تنها محصول درک میان نبود برق و آب و گاز و بودنشان است؟
" فاصله میان هستها و باید باشدها"؛ میخواهیم این فاصله را نقطه گذاری کنیم و سر هر نقطه کلمهای و هدفی بکاریم و میدانیم که اگر این بشود آن وقت رفاه و مسکن و بهداشت و ... هم جزو بدیهیات و ضروریات دنیای آباد میآید؛ چون که صد آمد نود هم پیش ماست.
میخواهیم از انقلاب"مان" بگوییم. این "مان" یعنی انقلابی متفاوت از الجزایر و فرانسه. یعنی انقلابی مخصوص خودمان. یعنی قلهای که امام مان توصیف کرد و یارانش تفسیر کردند.
قلهای که روی آن پرچم اخلاق، انصاف، برادری، حسن ظن، عدالت، دوری از تهمت، کرامت انسانی، نقدپذیری، تحمل و سعه صدر، ظلم ناپذیری، رفاه، آسایش و... بود که اگر نبود انقلاب "مان " نبود. درک نسبت فاصله مان با این قله میشود کارنامه "مان" که در دیکته نوشته شده به درست نوشتنها نمره نمیدهند و در ازای غلط نوشتنها نمره کم میکنند هرچند که در این مجال قصدمان نمره دادن نیست که یادآوری آرمان هاست. چرا که باز هم همین انقلاب "مان" و رهبران"مان" بهمان آموختند که آرمانخواه باشیم و کیسه فهم و درک و طلبمان را با کمها نبندیم. انقلاب به ما آموخت که باید"آرمان " طلب باشیم. به همین خاطر است که بیش از آنکه به "آمدن ها" توجه کنیم به "نرفتن ها" نگاه داریم و پیش از آنکه از گامهای برداشته مان خوشحال باشیم از گامهای نرفته مان نگرانیم.
جشن چهل سالگی انقلاب را میگیریم، اما میدانیم که هنوز پیروز نیستیم. آنهایی که"پهلوی" را دیده اند و بعد انقلاب را درک کرده اند با مقایسهها به خوشحالی میرسند، اما به ما حق بدهید که مقایسه مان از جنس دیگری باشد. نگرانی ما از همان جنسی است که رهبرانقلاب میگویند:" امر به معروف، مصداق اتم و اکملش، امر به ایجاد یک جامعه اسلامی، یک حکومت اسلامی است. نهی از منکر، مصداق اتم و اکملش نهی از منکر و وجود یک جامعه طاغوتی است. " و ما نگران این طاغوتی میشویم که زیست و حیاتش را در هر شرایطی تعریف میکند.
ولی ما خوشحالیم که دوران طاغوت را درک نکردیم که توقع مان به کمها محدود شود و قله هایمان به تپههایی بسنده شوند. خوشحالی ما از اینجاست که میدانیم بنای خواستههای ملت با معماری امام خمینی (ره) و یارانی، چون بهشتیها و مطهریها برپا شد و اگر نگرانی هست نه از باب کجی "خشت اول" که از منظر راوی و طلبکار شدن مجاهدان شنبه است که ردای دوست بر تن کرده اند و تفسیر انقلابی خود را بر ملت انقلاب کرده تحمیل کرده و توشه دلسردی را برداشت میکنند. جشن چهل سالگی میتواند سرآغاز قیاسها باشد میان راههای رفته و هزاران راه نرفته که باید بپیماییم.