صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - 2022 December 07
کد خبر: ۱۶۳۹۴۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۸ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۷

کی‌روش؛ مربی دیجیتالی در فوتبال آنالوگ ایران

حمید رضا صدر در یادداشتی در مورد روز‌های حضور کارلوس کی روش در فوتبال ایران صحبت کرده است.
رویداد۲۴ شکست سه گله نقطه پایان غیرمنتظره‌ای بود بر پایان حضور هشت ساله کارلوس کی روش - یک رکورد احتمالا دست نیافتنی - روی نیمکت تیم ملی. با این وصف پس از شکست و بازی نومید کننده پسرانش خونسردی اش را کماکان حفظ کرد و به همه جز مردم نیش زد. به خبرنگاری که شیطنت آمیزانه از او خواست حداقل مثل خیلی‌ها عذرخواهی کوچکی کند. ولی او اهل عذرخواهی نبود. هرگز نبود. تک و تنها نشست و اشاره‌ای به دستیارانش که نه او آن‌ها را جدی گرفت و نه دیگران را نکرد.
 
کسی نمی‌دانست حرکت بعدی اش چیست. نه همراهان فرنگی و ایرانی اش و نه فدراسیونی‌ها و نه نزدیکان رسانه‌ای اش. درگیری توجیه ناپذیرش با برانکو در تب و تاب جام جهانی در آن قاب بزرگ جای می‌گرفتند تا کینه شخصی از برانکو.

او آگاهانه نوعی احساس بی اعتمادی بین مدیران و خودش را ایجاد کرد و هنرمندانه روی آن بند راه رفت. دنیایی برپا ساخت با ترکیب "من" و "آنها". آن چه که فوتبال آنالوگی ایران را گیج کرد. کارلوس مرد "تک نمایشی" بود نه مربی کار گروهی. نه حوصله سفر به اهواز را داشت و نه تبریز. برنامه اش را ورای سفر‌های منطقه‌ای در ذهنش سامان بخشیده بود. اعتقادی به مربیان ایرانی نداشت و دریافته بود می‌تواند به سیاق این مرز و بوم با نیش زدن به مدیرانش و سیاست پیشگان نزد مردم محبوب‌تر شود و محبوب هم شد.

روش او چه بود؟

او شاگرد شایسته فوتبال پرتغال بود. با تکیه بر روش " Tactical Periodisation " پرتغالی از نوع مورینیویی: تهیه سیاهه درازی از نیازها، انتخاب هوشمندانه بازیکنان مسئولیت پذیر، شکل دادن تیم از عقب به جلو و نهراسیدن از فوتبال دفاعی برابر تیم‌های قدرتمند. آن چه که تدریجا – خصوصا پس از شکست از لبنان در بیروت طی دیدار‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ – همه را متقاعد کرد برای تیم ملی چه کارساز افتاده. او بود که استعداد‌های ایرانی خارج مرز‌ها را کشف کرد: قوچان نژاد، دژاگه و دیگران را. همان‌هایی که نیش تیم ملی را زهرآگین کردند. او بود که از کنار گذاشتن مهدی رحمتی بیمی به دل راه نداد و به بازیکنان نشان داد ارباب کیست. او و فقط او.

با این وصف تیم او برابر ژاپن به عنوان نخستین حریف قدرتمند جام ملت‌های ۲۰۱۹ از ذات خودش دور شد. بازیکنانش انضباط همیشگی شان را از دست دادند و ذات فوتبال دفاعی شان برابر قدرتمند‌ها را به دلیل نتایج ژاپن تا پیش از آن کنار گذاشتند. بی تردید ایران در صورت تکرار همان صحنه زمین خوردن و رها کردن توپ و اعتراض به داور مثلا برابر اسپانیا واکنش دیگری را پی می‌گرفتند تا تن دادن به آن شلختگی.
 
در حالی که بهترین بازی‌های پسران کی روش مبتنی بر دفاع آهنین در زمین و محوطه جریمه خودی بود. با روی آوردن به ضربه‌های ایستگاهی، مثلا برابر مراکش و پرتغال در ۲۰۱۸ و ضد حمله مثلا برابر آرژانتین در ۲۰۱۴ و همه آن‌ها مبتنی بر انضباطی آهنین.

خوش بینی مفرط برپا شده حول تیم ۲۰۱۹ تناسبی به واقعیت قدرت ژاپن نداشت. اکثر تیم‌ها در تورنمنت‌ها آرام آغاز کرده و طوفانی به اوج می‌رسند. برخلاف ایران که برابر چند تیم کوچک طوفانی آغاز کرد و سپس آرام گرفت. جایی که آهنگ تیم تغییر کرده بود و تک نواز‌ها پرشمار شده بودند.

بعد از کی روش چی؟

زندگی تیم‌های ملی سینوسی است. بالا و پایین دارد. این تیم هم همین طور و نه فقط با کی روش، بلکه برای تغییر تدریجی شخصیت بازیکنان مان در میدان و خارج از آن. فرهنگ سلبریتی زدگی فرنگی به فوتبال ایران رخنه کرده و مربی بعدی هر که باشد سوای راه و روش فوتبالی اش باید پسران پر شر و شور ما را که دیجیتالی شده اند در قالب برنامه هایش جای دهد. کاری که کی روش کرد.
نظرات شما