رویداد۲۴ پس از ماجرای ترور جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد عربستانی، اعتماد به نفس حکومت عربستان در عرصه جهانی کمتر شد. در چند ماه گذشته سران این کشور مواضع آرامتری اتخاذ کردهاند. اما در پشت پرده همچنان علیه ایران فعالیت میکنند.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ، سیاست آمریکا در برابر ایران کاملا تغییر کرد. کاخ سفید به طور یکجانبه از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد و تحریمهای گستردهای علیه ایران اعمال کرد که بنا به گفته آمریکاییها شدیدترین تحریمهای تاریخ هستند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، به همراه جان بولتون، مشاور امنیت ملی، ایده تاسیس ناتوی عربی را در برابر ایران مطرح کردند و در این خصوص تماسهایی با سران برخی از کشورهای عربی گرفتند. کاملا واضح است که دولت آمریکا یک مرحله تقابلی با ایران آغاز کرده و در حال حاضر نشانهای هم از امکان رفع تنشها بین دو کشور از طریق گفتگو دیده نمیشود. با این حال، به نظر میرسد که عربستان همچنان مواضع ضدایرانی کاخ سفید را باور نمیکند.
در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما، قبل از اینکه گفتگوها بین ایران و آمریکا آغاز شود، متحدان منطقهای واشنگتن، به هیچ عنوان آمادگی دیدن امضای توافق بین ایران و آمریکا را نداشتند. به همین دلیل، زمانی که برجام امضا شد، آنان این توافق را رویگردانی اوباما از متحدان سنتی آمریکا در منطقه و روی آوردن او به ایران به عنوان شریک جدید ارزیابی کردند. امروز با وجود اینکه آمریکا تحریمهای شدیدی علیه ایران اعمال کرده و مدام تلاشهایی برای ایجاد اجماع علیه آن انجام میدهد، باز هم برخی محافل نزدیک به عربستان از امکان مذاکرات مجدد میان ایران و آمریکا ابراز نگرانی میکنند.
رسانههای نزدیک به عربستان، مکررا برجام را «تجربه تلخی» میدانند که به متحدان آمریکا در منطقه نشان داد نباید به آمریکا اعتماد کرد! از دیدگاه این محافل، گفتگوی سری و سپس علنی اوباما با ایران خنجری از پشت بود. این خنجر چنان کام متحدان آمریکا را تلخ کرده که امروز با وجود تغییر کامل دولت اوباما و روی کار آمدن چهرههای سختگیری مثل بولتون و پومپئو، عربستانیها هنوز هم به ژست ضدایرانی کاخ سفید به طور کامل اعتماد ندارند.
به عنوان نمونه، عبدالرحمن الراشد، روزنامهنگار نزدیک به محافل قدرت در ریاض، طی یادداشتی در روزنامه الشرق الاوسط، احتمال نرمش ترامپ در برابر ایران مطرح کرد و نوشت: «همه احتمالات همیشه مطرح است. مثل اینکه دولت ایران به اندازه کافی امتیاز بدهد تا آمریکا را به عقب نشینی و آشتی اغوا کند و ما را به نقطه صفر بازگرداند. مانند آنچه در دوره باراک اوباما، رئیس جمهور سابق (آمریکا) اتفاق افتاد.»
به نوشته الراشد، در دوره اوباما هم تنشها بین ایران و آمریکا بالا گرفت، اما از سال ۲۰۱۰ مذاکرات سری بین دو طرف آغاز شد که نهایتا به توافقی منجر شد که همگان، از جمله اسرائیل، را غافلگیر کرد. این روزنامهنگار متنفذ سعودی در ادامه این پرسش را مطرح کرد که «چرا باید پس از این تجربیات تلخ، اعتماد کنیم و قبول کنیم که با آمریکا در پروژه سیاسیاش (علیه ایران) متحد شویم؟»
برخی تحلیلگران معتقدند که آمریکا، عربستان را به دشمنی با ایران تحریک میکند و اقدامات خصمانه ریاض علیه تهران، اساسا به درخواست واشنگتن صورت میگیرد. الراشد، اما، این دیدگاه را نمیپذیرد و تصریح میکند: «اختلاف ما با ایران، اصلی است و در اساسش به واشنگتن مربوط نیست. خطر ایران برای ما واقعی است و از خطر آن برای آمریکا بیشتر است.»
از دیدگاه الراشد و دیگر تحلیلگران سعودی، برخلاف ادعاهای مقامات آمریکایی درباره تهدیدات ایران، این کشور برای آمریکا تهدید مستقیمی نیست. به همین دلیل، آمریکا و دیگر کشورهای غربی با درک این مسئله، در برخی مقاطع تنشها با ایران را بالا میبرند و در مقاطعی دیگر با آن تعامل میکنند. چرا که به دلیل اهمیت اقتصادی و منطقهای ایران، غربیها نمیتوانند به طور دائم آن را نادیده بگیرند.
این در حالی است که الراشد معتقد است کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چارهای جز مقابله با ایران ندارند. او با ادعای اینکه ایران به دنبال «صدور انقلاب به کشورهای منطقه است»، افزود: «در نتیجه، نمیتوان گفت که همپیمانی ما با آمریکا، بخصوص با ترامپ، یک ماجراجویی نسنجیده است. چرا که ما مالزی یا اسپانیا، یا هر کشور دور دیگری، نیستیم که گزینه بیطرفی داشته باشد.» این تحلیلگر سعودی مدعی شد که حتی اگر ترامپ با ایران مصالحه کند، اختلاف عربستان و دیگر کشورهای منطقهای با ایران ادامه خواهد داشت.
در اینجا این پرسش مطرح میشود که محافل عربی سیاستهای خصمانه ترامپ علیه ایران را چگونه ارزیابی میکنند؟ محمد قواص، تحلیلگر مسائلی سیاسی، طی یادداشتی در روزنامه العرب، به این پرسش پاسخ داد. او معتقد است که خروج ترامپ از برجام مانند خروج او از «اوباماکر» (طرح خدمات درمانی اوباما) است. یعنی ترامپ، برای از بین بردن دستاوردهای اوباما از این دو خارج شده است. از دیدگاه قواص، ترامپ هم مانند سایر روسای جمهور آمریکا به دنبال مهار ایران است و نه براندازی نظام آن.
به نظر میرسد که برخی کشورهای عربی، در عین همراهی و همکاری کامل با رویکرد ضدایرانی ترامپ، با احتیاط در این مسیر گام برمیدارند. مشکل آنها این نیست که ترامپ فشارها را بر جمهوری اسلامی ایران دو چندان کند، بلکه آنها نگراناند که ترامپ بدون اینکه نگرانیهای آنها را در نظر بگیرد، مانند اوباما با ایران کنار بیاید. قواص میگوید اگر ترامپ با ایران به توافق برسد، او هم مانند اوباما، منافع کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را مدنظر قرار نخواهد داد.
شاید به همین دلیل است که برخی کشورهای عربی تلاش میکنند به گونهای با آمریکا همراه شوند که در صورت حصول توافق دیگر با ایران، آنها هم در این توافق نقش داشته باشند. اکثر این کشورها در چارچوب آنچه به ائتلاف ناتوی عربی معروف شده است، ایفای نقش میکنند. وزرای خارجه شش کشور عربی، پنجشنبه گذشته در اردن نشستی برگزار کردند که گفته میشود مسئله ایران یکی از محورهای اصلی آن بود. الراشد میگوید این نشست مقدمهای برای کنفرانس ورشو است. حدود ۱۰ روز دیگر، در لهستان کنفرانسی به میزبانی مشترک آمریکا و لهستان درباره ایران برگزار شود. برخی گزارشها حاکی از آن است که وزرای خارجه چندین کشور عربی در این نشست مشارکت خواهند کرد. نکته قابل توجه این است که قواص معتقد است حتی کنفرانس ورشو هم در راستای حصول توافق میان ایران و آمریکاست. این در حالی است که ایران رسما به این کنفرانس اعتراض کرده و احتمالا در آن شرکت هم نخواهد کرد.