صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - 2023 October 05
کد خبر: ۱۶۴۴۱۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۷ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۷

شیعه و اخوان المسلمین؛ اتحادی غیرمنتظره در راه است؟

یکی از پیامد‌های قتل جمال خاشقجی ، مطرح شدن مسأله رهبری در جهان اسلام بود.ادعای خاندان سعود برای رهبری جهان اسلام به علت قیمومت دو شهر مقدس مسلمانان، مکه و مدینه، بیش از هر زمان دیگری زیر سوال رفته است.
رویداد۲۴ مارکو کارنلوس در میدل ایست آی نوشت: تمایل رییس‌جمهوری ترکیه، رجب طیب اردوغان برای رهبری مسلمانان جهان نیز مسأله تازه‌ای نیست. حمایت او از اخوان‌المسلمین در کنار قطر، موجب نگرانی سعودی‌ها، مصر و امارات شده که این جنبش را تهدیدی موجودیتی برای خود می‌دانند. این دو جبهه از احزاب مخالف در لیبی حمایت می‌کنند و در بحران شورای همکاری خلیج فارس، ترکیه به حمایت از قطر برخاسته است.

توازن قوای منطقه‌ای

این رقابت برای به دست گرفتن نقش رهبری در جهان اسلام که تاکنون رسانه‌های غربی توجه درخوری به آن نشان نداده‌اند، ممکن است آثار بسیار جدی‌تری بر توازن قوا در منطقه داشته باشد: یعنی ایجاد ائتلافی میان اخوان المسلمین و اسلام سیاسی شیعه. اگرچه طی هفت سال گذشته این دو جبهه در سوریه مقابل هم قرار گرفته‌اند، تفکر حاصل جمع صفر که ویژگی تقابل میان آمریکا، اسراییل، عربستان، مصر و امارات از یک سو و ایران، عراق، سوریه و حزب‌الله از طرف دیگر است، می‌تواند موجب همبستگی دو جریان اخوان‌المسلمین و اسلام شیعه شود. فشاری که اخوان‌المسلمین در مصر و سایر کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس با آن روبروست همراه با تحریم مجدد ایران و متحدانش می‌تواند منجر به اتخاذ سیاست قدیمی «دشمن دشمن من، دوست من است» شود.

البته دهه‌های متمادی است که ارتباط میان اسلام شیعه و اخوان‌المسلمین دور از چشم‌ها وجود داشته است. از اوایل دهه پنجاه میلادی، قطب به تئوریسین اصلی اخوان‌المسلمین و مخالف رییس‌جمهوری این کشور، جمال عبدالناصر تبدیل شد. او با خودداری از اظهار ندامت هنگام اعدام شدن گفت: «اگر من را بکشند، کلام من قدرتمندتر می‌شود». آثار او تأثیر زیادی در میان جنبش‌های سیاسی جهان اسلام حتی حلقه‌های فکری شیعه داشت.

یکی از برجسته‌ترین رهبران جهان شیعه، آیت‌الله محمدباقر صدر بود که حزب الدعوه اسلامی را بنیان گذاشت. این حزب دارای اعضایی از میان سنی‌ها نیز بود. او به علت مخالفت با حکومت صدام حسین، در سال ۱۹۸۰ اعدام شد. تألیفات او نیز تاثیر زیادی بر دوره منتهی به وقوع انقلاب اسلامی در ایران داشت.

مقاومت در برابر ظلم

هم اخوان‌المسلمین و هم شیعه سیاسی، هر دو تحت تاثیر نگاهی که به نقش اجتماعی اسلام دارند یعنی تلاش برای مساوات و مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی، حرکت خود را آغاز کرده‌اند. صرفنظر از سوریه، قابل انکار نیست که ایران و متحدانش نیز با موانع مشابهی مانند اخوان‌المسلمین در حال مواجه شدن هستند. هر دو مخالف ایده هژمونی غرب در منطقه و عوامل منطقه‌ای آن مانند اسراییل یا حکومت‌های عرب هستند. هر دو یمن را نمونه کاملی از ظلم و بی‌عدالتی می‌دانند. هر دو معتقدند سبک زندگی و فساد برخی خاندان‌های سلطنتی عرب، توهینی به موازین اخلاقی اسلام است.

طی چهار دهه پیشین، خاورمیانه شاهد دو تحول عمیق ژئوپلیتیک بوده است: انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ و حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳. پیامد‌های خواسته و ناخواسته این دو رویداد، هنوز با ماست و برای مدت‌های مدید خواهد ماند. اگر بهار عربی در سال ۲۰۱۱ به طور وحشیانه‌ای سرکوب نمی‌شد، آن نیز می‌توانست نقش مشابهی داشته باشد. اما هیچ‌چیزی به اندازه احتمال ائتلاف جنبش‌های مقاومت شیعیان و اخوان‌المسلمین نمی‌تواند بر تغییر مناسبات منطقه تاثیر بگذارد. با تهدید موجودیتی روزافزون قلمداد شدن ایران و اخوان‌المسلمین برای حکومت‌های سکولار و اشرافی عرب، دشوار است بتوان سطح تهدید ائتلاف این دو جنبش را ارزیابی کرد. تهدیدی که می‌تواند به اقدامات نظامی و سیاسی هماهنگ در منطقه بینجامد. تقابل با دو دشمن مختلف در آن واحد، عموما گزینه راهبردی نامناسبی تلقی می‌شود.

بیرون راندن آمریکا

اما آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن، این درس ابتدایی را نادیده گرفته‌اند. آن‌ها سیاست زمختی با محوریت آمریکا، اسراییل و عربستان برای منزوی کردن ایران و تغییر نظام آن، محدود کردن منافع و اهداف ترکیه و پاسخی غیرقابل هضم به مسأله فلسطین برای جهان عرب در پیش گرفته‌اند. این در حالی است که پس از قتل خاشقجی، ولیعهد عربستان محمد بن سلمان، نفوذ و قدرت خود را تخریب کرده است.

انتخابات پیش روی اسراییل و تعقیب اتهامات نخست‌وزیر این کشور از سوی دادستانی نیز موجب محدود شدن قدرت این {رژیم} شده و تصمیم ترامپ برای ترک سوریه علی‌رغم تمام تلاش‌های وزیر امورخارجه این کشور، موجب تردید افتادن در دل متحدان این کشور شده است. در عین حال از آنجا که اسراییل و برخی کشور‌های عرب، دیگر تلاشی برای پنهان کردن روابط و منافع مشترک خود نمی‌کنند، ترکیه و ایران نیز احساس می‌کنند دست بازی در نشان دادن اتحاد شیعیان و اخوان‌المسلمین دارند. این دو کشور با رهبری روسیه می‌توانند ژئوپلیتیک منطقه را تغییر دهند.

این پراگماتیسم سه‌جانبه همراه با علاقه مشترک آن‌ها به اخراج آمریکا از منطقه، این سه کشور را قادر می‌سازد بر اختلاف‌نظر‌هایی که دارند سرپوش بگذارند؛ اتفاقی که با بقای بشار اسد شاهد آن بودیم. اگر این سناریو تحقق یاید، محور آمریکا-اسراییل-سعودی کار چندانی برای پیشگیری از آن نمی‌تواند انجام دهد. حقیقتی که می‌تواند یک جنگ بزرگ و طولانی با نتایجی نامعلوم در منطقه به بار آورد.
منبع: انتخاب
نظرات شما