رویداد۲۴ اگر بخواهیم تاریخ باشگاه استقلال را به دو قسمت مساوی تقسیم کنیم قطعا می توان آن را به دو دوران پیش از انقلاب و بعد از انقلاب تقسیم کرد.
برای مشاهد اوج دوران این تیم یا به نوعی نقطه عطف استقلال در این 40 ساله گذشته باید به آرشیو دهه شصت تا هفتاد باید رجوع کنیم همان دورانی که آبی پوشان پایتخت با تکیه برتنی ازچند از بهترین بازیکنان دوران خودش بر بام قله آسیا دست پیدا کردو برای تکرار این افتخار تنها به انداره یک ضربه پنالتی فاصله داشت.این درحالی بود که این تیم درآن دهه 7 سال به تیم رقیب قافیه را نباخته بود. چنانچه مجبورباشیم این افتخارات را تنها به نام یک نفر واریز کنیم بدون شک باید به نام منصور پورحیدری اشاره کنیم .
پورحیدری در سال های 68 تا 71 همراه با استقلال روزهای تکرار نشدنی را تجربه کرد که دیگرهیچ مربی نتوانست بعداز آن به چنین موفقیت هایی از این دست برسد.
اما راز موفقیت این تیم چه بود؟ به این نام ها توجه کنید:
شاهرخ بیانی ، امیر قلعه نوعی ،مجید نامجو مطلق، جعفر مختاری فر، مهدی فنونی زاده، امیر هاشمی مقدم، ،رضا احدی، رضا نعلچگر، ،میرشاد ماجدی و ...
وجه مشترک تمامی بازیکنان عنوان شده بازی در خط میانی استقلال بود و این درشرایطی است که استقلال درآن سال ها جز صمد مرفاوی مهاجم طراز اولی در سطح تیم ملی دیگر نداشت و تمام این موفقیت ها با درخشش بی نظیراین بازیکنان میانی به حاصل شد. درواقع لیست پورحیدیری مملو بود از هافبک هایی که هر کدام درهر تیمی به عنوان یک مهره تاثیر گذار به حساب می آمدند که هر کدام وظیفه ای مجزا داشتند. فنونی زاده مثل یک دیوار از خط دفاع مراقبت می کرد، شاهرخ و قلعه نویی میدان داری می کردند، ضمن آنکه پاسور خوبی بودند و در عین حال گل های بی شماری را به ثمر می رساندند . بقیه بازیکنان هم که در ترجمه امروزی فوتبال وینگر های تهاجمی به شمار می رفتند که سر آمد آن ها مجید نامجومطلق بود . دیگر از یک خط میانی چه می خواهید ؟ استقلال با این ترکیب خط میانی به هرچه که می خواست در ایران و آسیا دست پیدا کرد.
شاید علاقه پورحیدری را به بازیکنان خط میانی به شیوه چیدمان او ربط بدهیم چرا که ورود بونجاک به استقلال همراه با آوردن شیوه 2-5-3 بود که البته آنها با همین نحوه چیدمان توانستند قهرمان آسیا شوند .اگرما را به مقایسه محکوم نکنید باید به شباهت لیست این روزهای استقلال و آن دهه اشاره کنیم که مملو است از بازیکنان خط میانی که هرکدامشان برای راه انداختن هر تیم کافی به نظر می رسند.
از علی کریمی گرفته تا فرشید باقری ، از فرشید اسماعیلی تا طارق همام، یا ازپاتوسی گرفته تا داریوش شجاعیان و روزبه چشمی ومحسن کریمی، و رضا آذری همگی را می توان به عنوان بازیکن خط میانی استقلال به حساب آورد.
آن روزها استقلال با تکیه بر خط هافبکش بارها تا فتح دروازه هر تیمی پیش می رفت ، درست مثل استقلال در دو بازی گذشته که به راحتی آب خوردن برای خودشان موقعیت ایجاد می کردند. وینفرد شفرامسال در نیم فصل دوم خواسته یا ناخواسته پایش را جای منصورپورحیدری گذاشته و حالا باید برای حضوراین همه هافبک چاره ای درست بیندیشد.
این شاید بزرگ ترین دغدغه وینفرد شفردر حال حاضر باشد. او در این مجال دو معضل بزرگ دارد . اول آنکه قرار دادن این همه بازیکن خط میانی در شرایط مسابقه کار بسیارسختی است و دومی، راضی نگه داشتن تمامی این بازیکنان است بدون این که حاشیه ای در تیم ایجاد شود .
شفربرای حل اولین چالش تصمیم گرفته است بعد ازانجام هر بازی درلیگ فردای آن یک دیدارتدارکاتی ترتیب دهد تا همگی بازیکان از شرایط مسابقه دورنمانند.
اما برای حل دومین مشکل باید منتظر گذر زمان باشیم و دراین راه نقش فرهاد مجیدی می تواند بسیارکلیدی باشد .