رویداد۲۴ نورالدین اسکندر در المیادین نوشت: رئیس جمهور روسیه صحبتهای خود در مورد خروج نیروهای بیگانه از سوریه را به سرنگونی تروریسم در دو منطقه ادلب و شرق فرات ربط میدهد؛ بدین معنا، منظور او نیروهای ترکیه در ادلب و نیروهای آمریکایی در شرق فرات است. بنابراین، چطور نتانیاهو این صحبتها را علیه ایران تفسیر کرد؟!
در ادامه این مطلب آمده است: نخست وزیر اسرائیل اصرار دارد تا از سفرهای خود به مسکو برای اتخاذ مواضعی ضدّ ایران و نفوذ آن در خاورمیانه استفاده کند. آخرین ایستگاه این اصرار، سفر اخیر او به پایتخت روسیه است که طی آن، تلاش کرد خود را بیش از ایرانیها به روسیه نزدیک نشان دهد.
سفر شتابزده نخست وزیر اسرائیل در حالی انجام شد که وی نیاز مبرمی به فرار از فشارهای داخلی مربوط به اقدامات قضایی علیه خود در تل آویو دارد و در این میان، تلاش میکند خود را مسئولی نشان دهد که به دنبال دور کردن ایران از نزدیکی به مرزهای سوریه و اسرائیل است. در واقع، نتانیاهو سعی میکند از این طریق و با مطرح کردن خود به عنوان نخست وزیری که نگران امنیت مردمش است، موافقت روسها با دوری ایران از سوریه را جلب کند.
این در حالی است که نتانیاهو با مطرح کردن این نکته که بزرگترین تهدید برای استقرار منطقه، ایران و هم پیمانانش هستند، روسها را نیز هدف قرار داده است؛ بی آنکه به این مهم توجه داشته باشد که مسکو و تهران در ائتلاف با رئیس جمهور سوریه مشترک هستند و با این معیارِ نتانیاهو، روسیه هم در بین دولتهایی قرار میگیرد که استقرار و آرامش در منطقه را تهدید میکند.
قطعا این مساله با معیارهای مسکو یکسان نیست؛ همانطور که روزنامه روسی "کومیرسانت" از منابع ویژهای در دولت روسیه نقل کرد که ایشان از تعمّد اسرائیلیها برای اظهار نزدیکی به روسیه در راستای جنگ علیه ایران، رضایت ندارند.
اما نتانیاهو نتوانست مسکو را وادار کند تا به تدریج از همکاری با تل آویو در خصوص استقرار منطقه، طبق معیارهای نخست وزیر اسرائیل صحبت کرده یا حتی با ادامه هدف گرفتن پایگاههای ایران در سوریه موافقت نماید.
با این حال، روزنامههای اسرائیلی طبق عادت خود از اختلافات بین روسیه و ایران در مورد سوریه نوشته و تاکید میکنند که منافع این دو دولت در میدان سوریه با یکدیگر تعارض دارد و در همین راستا، صحبتهای پوتین در مورد برنامهای برای خروج تمام نیروهای بیگانه از سوریه را به نفع خود برداشت کردند.
صحبت پوتین که در خصوص وضع یک برنامه کلی برای ایجاد گروه بین المللی که مأموریت برقراری استقرار نهایی در سوریه را داشته باشد، ایراد شد، به این معناست که رئیس جمهور روسیه تحقق برنامه مذکور را در گرو نابودی کامل کانون تروریسم میداند و زمانی که تصریح میکند تمام دولتهای منطقه به اضافه سوریه و حتی معارضان باید در ضمن این گروه اقدام قرار بگیرند، نقش ایران و هم پیمانانش را در این باره جدی میداند. همین نکته با موضع اساسی مسکو در قبال نزدیکی ایران به بحران سوریه در تضاد نیست.
به این ترتیب، کلام پوتین از چارچوب تفاهمهای گذشته بین ایران، سوریه و روسیه خارج نمیشود و از سقف رابطه مرسوم بین این دولتها فراتر نمیرود؛ بلکه در حقیقت با اصرار سوریه و ایران برای آزادی ادلب و بازپس گیری شرق فرات هم نوا بوده و از سوی دیگر، شاخص مهمی است که نشان میدهد اساساً معنای خروج نیروهای خارجی از سوریه، نیروهایی است که در دو منطقه ذکر شده در لابلای صحبتهای پوتین، حاضرند؛ یعنی نیروهای ترکی در ادلب و نیروهای آمریکایی در شرق فرات.