رویداد۲۴ قیمت نفت نوسانهای بسیاری را در طول تاریخ پس از انقلاب تجربه کرده است؛ نوسانهایی که گاه با فرصت سازی و گاه با فرصت سوزی همراه بوده است. روند افزایش تولید نفت از سالهای ریاستجمهوری آیتالله هاشمیرفسنجانی آغاز شد و تا سال ۸۶ یعنی دو سال بعد از آغاز بهکار دولت احمدینژاد بیوقفه ادامه یافت.
سازندگی نفتسردار سازندگی، در شرایطی دولت را در سال ۷۶ تحویل داد که توانست
میزان تولید نفت را با ۳۸ درصد رشد مواجه سازد و به این ترتیب سطح تولید را که در زمان آغاز بهکار دولت در سال ۶۸ به ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه رسیده بود تا یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
در این مدت صادرات نفت نیز با رشد قابل توجه و متناسبی به میزان ۳۴ درصد مواجه شد که دلیل آن گسترش روابط بین الملل دولت بهخصوص در حوزه نفت بود.
قیمت نفت نیز در این دوره به ۱۷ دلار رسید که در مقایسه با قیمت نفت در زمان جنگ کاهش قابل توجهی را تجربه کرد. طی دوره مورد بررسی نیز قیمت نفت ایران بهطور میانگین ۱۸ دلار بود که البته در این میان در سال ۶۹ قیمت ۲۰ دلار و در سال ۷۲ قیمت ۱۵ دلار را نیز تجربه کرده بود.
طی دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی، اتفاق مهم دیگری که افتاد صادرات دوباره فرآوردههای نفتی بود که در سه سال منتهی به سال ۶۸ به صفر رسیده بود. به این ترتیب سال ۷۶ در شرایطی که دولت به پایان کار خود نزدیک میشد، روزانه ۲۵۰ هزار بشکه فرآورده نفتی صادر میکرد که این رقم در مقایسه با سال آغاز بهکار دولت به ۴ برابر رسیده بود. در این میان نکته جالب کاهش شدید واردات فرآورده در همین سالها است. طی سالهای ۶۸ تا ۷۶ میزان واردات فرآوردههای نفتی از ۱۳۴ هزار بشکه به ۷۶ هزار بشکه رسید و بیشتر مصرف داخلی از محل تولید کشور تامین و مازاد آن نیز صادر میشد.
تولید گاز نیز به دو برابر افزایش یافت و به ۶۳ میلیارد مترمکعب در روز رسید. البته موفقیتهای کشور در حوزه گاز همواره ناچیز بوده و هنوز هم در این زمینه موفقیت چندانی نداریم. با این حال در دولت هاشمی، برنامههای تولید گاز از میادین مختلف از جمله پارسجنوبی هنوز شروع نشده بود و بیشتر تمرکز کشور بر موضوع نفت و توسعه تولید و صادرت بود تا راهاندازی گاز در کشور.
دوران اصلاحات؛ دوران باثباتی نفتدوران خاتمی دوران باثباتی برای صنعت نفت کشورمان بود. میزان تولید نفت که در ابتدای دولت ۳ میلیون و ۶۲۳ هزار بشکه در روز بود، به ۳ میلیون و ۸۴۰ هزار بشکه رسید. این در حالی است که درآمدهای دولت خاتمی نسبت به دولت سازندگی بیش از ۶۰ درصد افزایش یافت، اما با این حال توسعه نفت نیز به کندی صورت گرفت. بخشی از این موضوع بهدلیل تمرکز دولت بر موضوع گاز بود. دولت خاتمی به شدت بر توسعه میادین پارس جنوبی تاکید داشت به طوری که در مدتی کوتاه ۱۰ فاز پارس جنوبی به بهرهبرداری رسید و میزان برداشت ایران و قطر از این میدان مشترک گازی با هم برابر شد، در حالی که امروز و بعد از هشت سال از آن زمان به میزان یک سوم قطر برداشت میکنیم به عبارتی پس از گذشت این سالها ۷۰ درصد دیگر از قطر عقب ماندهایم.
اهداف توسعهای، مغایر با اهداف پوپولیستیپیش از جلوس میرکاظمی بر کرسی نفت، هنوز میتوان کارنامه دولت نهم را تا حدی در راستای توسعه صنعت نفت تعبیر کرد که به گواهی کارشناسان، دلیل این امر نفتی بودن وزرای دولت اول احمدینژاد و اهتمام آنان بر توسعه صنعت نفت بود.
مهندس وزیریهامانه و مهندس نوذری دو وزیر نفتی بودند که در دولت نهم روی کار آمدند، اما مغایرت اهداف توسعهای این افراد با اهداف پوپولیستی احمدینژاد باعث شد هر دو از مسند وزارت کنار روند و کار به میرکاظمی سپرده شود که هیچ سابقه عملیاتی در بحث نفت نداشت؛ هرچند وزارت به میرکاظمی هم وفا نکرد و وی جای خود را به رستم قاسمی داد. بههرحال دولت احمدینژاد پردرآمدترین دولت ایران از منظر درآمدهای نفتی است. دوره وی مصادف شد با قیمتهای بالای نفت به طوری که تا پیش از وقوع بحران جهانی که قیمت نفت به حدود ۱۴۰ دلار در هر بشکه رسیده بود، دولت به سرعت و با صادرات ۲ تا ۴/۲ میلیون بشکهای در روز درآمدی در حدود ۵۷۵ میلیارد دلار تا سال ۹۱ کسب کرد. این رقم در ۶ ماهه اول سال جاری البته کاهش قابل توجهی را تجربه کرده است.
قیمت نفت در این دوره قابل مقایسه با دولتهای قبل نبود. احمدینژاد بهرغم آنکه تولید را در مسیر کاهشی هدایت میکرد، اما خزانه را از دلارهای نفتی پر کرد، دلارهایی که خیری برای صنعت نفت نداشت. احمدینژاد شبیه هیچکدام از روسای جمهور پیشین نبود. پول نفت را نه برای توسعه صنعت نفت هزینه کرد و نه روی توسعه منابع گازی تمرکز قابل قبولی داشت. حضور وی باعث خروج شرکتهای مهمی شد که خاتمی آنها را برای سرمایهگذاری در صنعت نفت متقاعد کرده بود و توسعه میادین نفت و گازی کشور را به خوبی بر عهده گرفته بودند. دخالت احمدینژاد در نفت تا جایی بود که خود را وزیر نفت نیز میدانست در نتیجه وزرا بی اختیار و تنها مجری دستورات وی بودند. شرکتهای اروپایی دراین دوره جای خود را به شرکتهای چینی دادند و در ۸ سال حتی یک فاز پارس جنوبی به تولید نرسید و عملیات برداشت از بسیاری میادین مشترک نفت و گاز روند معکوسی را در پیش گرفت.
در این میان دولت احمدینژاد با شرایطی روبهرو بود که خود دولت مسبب اصلی آن محسوب میشود. با مراجعه به آمارها باید گفت: دولت احمدینژاد در مقایسه با سال ۸۴، ۶۳۰ میلیون بشکه کاهش نفت را تجربه کرده که با احتساب میانگین ۶۵ دلار برای نفت در این مدت باید گفت: احمدینژاد هزینه فرصت ناشی از کاهش صادرات را به میزان ۴۱ میلیارد دلار به کشور تحمیل کرده است. این رقم دو و نیم برابر میانگین درآمد سالانه نفت ایران در دولت سازندگی و ۸/۱ برابر درآمد میانگین سالانه نفتی در دولت خاتمی است.
نفت صد دلاری کمتر از شش ماه؟با این حال محمود احمدی نژاد در مصاحبه اخیر خود با روزنامه شرق اظهار کرده است: در ۴۰ سال بعد از انقلاب جهش شدید قیمت نفت تنها در دولت ما اتفاق افتاده است. قبل از دولت ما قیمت پایین بوده و بعد از دولت ما هم پایین آمده است. همین امروز دولت را دست من بدهند، در شش ماه قیمت نفت برمیگردد به همان قیمت بالای صد دلار.
احمدی نژاد علت توانایی خود را بر انجام کاری چنین محال، فوت کوزهگری و هنر مدیریت بین المللی دانسته است.
قیمت نفت با حرف ابرقدرتها بالا و پایین میشودقاسم ساعدی، عضو کمیسیون انرژی مجلس که در
تحریریه اقتصاد۲۴ حاضر و به گفتگو با خبرنگاران این رسانه نشسته بود در واکنش به این اظهارات رییس دولتهای نهم و دهم به خبرنگار سایت ما گفت: قیمت نفت، قیمت پایداری نیست و با حرفهای ابر قدرت ها، چه تحریم و تهدید باشد و چه توافق، بالا و پایین میشود.
وی افزود: اینگونه نیست که سیاست دولت آقای احمدی نژاد بوده است که نفت افزایش قیمت داشته بلکه شرایط خاص بین المللی بوده که تعیین کننده است و رییس جمهور به تنهایی نمیتواند قیمت نفت را ارتقاء دهد.
ساعدی همچنین گفت: نفت تابع شرایط بینالمللی است و شرایط بین المللی هم با هر تحرکی در عرصه سیاست و امنیت جهانی، قیمتها را دچار نوسان میکند.
عضو کمیسیون انرژی مجلس تاکید کرد: ممکن است امروز قیمت نفت به حداقل قیمت خود کاهش پیدا کند، اما دو هفته بعد چندین برابر میشود و به همین دلیل من این حرف آقای احمدی نژاد را قابل نقد میدانم چرا که مدیریت کشور به تنهایی در عرصه بین المللی قیمت نفت را تعیین نمیکند بلکه هزینه ها، فرصت ها، توافق ها، جنگها و اختلافات سیاسی در بین کشورهاست که تعیین کننده قیمت نفت است.
وی افزود: مدیریت فروش، صادرات و تولید نفت در داخل کشور نیز مهم است چرا که ایران یک کشور مهم و استراتژیک در اوپک است که حرفی برای گفتن دارد.
ساعدی تصریح کرد: اگر سیاست قوی به نفع کشور طرح میشود در اوپک هم میتواند سهم بیشتری برای صادرات تصاحب کند. برای مثال من به همراه آقای زنگنه در دو جلسه شرکت کردم و دیدم که روی حرف ایران حساب میشود و حتی قبل از اینکه تحریم شویم از مرز ۳ میلیون بشکه در روز هم گذشتیم در صورتی که محدودیتهایی برای فروش داشتیم.