رویداد۲۴ جهانبخش محبی نیا نماینده مجلس و استاد دانشگاه با حضور در تحریریه رویداد۲۴ به سوالات و انتقاداتی که به بخش بودجه وارد است، پاسخ داد؛ او معتقد است نمایندگان تجربه کافی برای اصلاح ساختار بودجه را ندارند و حتی در بسیاری از مواقع قربانی شرایط نیز هستند.
به اعتقاد او بودجه کشور با چانه زنی افرادی که قدرت دارند، به گونهای سلاخی شده که قابل دفاع نیست؛ آنهم به دست دو جناح اصلی سیاسی کشور. محبی نیا در انتقاد از این وضع میگوید: «از زبان من بنویسید ایران را ۲ جناح بدبخت کرد؛ یکی جناح چپ یکی جناح راست که حالا به اسم اصولگرا واصلاح طلب فعال هستند. ایران به تفکر علمی و مدیریت انقلابی نیاز دارد نه اینگونه جناح بندیها. افرادی که فرزندان و خانوادههایشان در خارج از کشور و آمریکا زندگی میکنند واقعا شرم نمیکنند که شعار مبارزه با آمریکا را سر میدهند؟»
در ادامه مشروح گفت و گوی محبی نیا با رویداد ۲۴ را میخوانید:
*****
*اخیرا رهبر انقلاب ایرادی به لایحه بودجه ۹۸ گرفتند، بالاخره آن ایرادها اصلاح شد؟
رهبری درمواقعی توصیههایی دارد که این را نباید به معنای مداخله درنظر گرفت نگرانی ایشان از این بابت بود که بعضی از موارد در برنامه ششم توسعه دیده نشده که البته دیده هم نشده بود. آن هم درحوزه دفاع و عمران که نیاز به اصلاحاتی داشت؛ بنابراین یک توافقی در فرآیند کار حاصل شد و نگرانیها تاحدودی برطرف شد.
دچار کلیشه در پیکره نظام مالی هستیم
*اگر بخواهید مقایسهای میان بودجه سال ۹۷ و ۹۸ داشته باشید فکر میکنید مهمترین مشکل ساختاری در تنظیم بودجه از کجا نشات میگیرد؟ آیا بودجه متناسب با شرایط جنگ اقتصادی لحاظ شده است؟
سالیان متمادی است که دچار کلیشه در پیکره نظام مالی هستیم. معضل دیگر این است از همسانی شخصیت نظام مالی برخورداریم چرا که دیدگاه یکسانی در دولتها وجود دارد، تفاوت بسیاری در بودجههای سالهای مختلف دیده نمیشود، البته بودجه غلظت یافتهتری را برای سال ۹۸ میبینیم که اگر نگاه مثبت به انقلاب و جو بین المللی به ایران تغییر کند میتواند تغییرات عمدهای در بودجه مشاهده شود.
از سوی دیگر فضای حاکم در بررسی، خاستگاه خوبی ندارد؛ به طوریکه هزینه تراشیها کم نمیشود و این خصلت جوامع عقب مانده است و ما نیز این ویژگی را داریم. امسال در بحث تاکتیکها واردات کالاهای ضروری با مشکل مواجه میشد و به نظام شبه غیرتعرفهای توجه میشد. اما تاکتیکهایی است که از نظر استراتژی و نحوه تنظیم بودجه که معطوف به نفت و مالیاتها به ویژه هزینهها است کمر اقتصاد را خم کرده است، به طوریکه دولت برای فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۱۵ میلیارد ریال اعتبار گذاشته که این رقم به ۲۳ میلیارد ریال رسید یا فرهنگستان هنر ۱۹ میلیارد بوده که آنهم به ۲۳ میلیارد ریال رسید!
*علت این موضوع چیست؟
چانه زنیها میتواند یکی از این دلایل باشد. برای مثال با همین چانه زنی بودجه مجمع تشخیص مصلحت از ۵۳ میلیارد ریال به ۵۷ افزایش داده شد یا بودجه پژوهشکده سیاستگذاری از ۱۰ میلیارد ریال به ۲۲ میلیارد ریال رسید و معلوم نیست این افزایش ۱۰۰ درصدی با چه دلایلی قابل توجیه است!
مجمع تشخیص میتوانست حقوق و مزایای خود را از مجلس بگیرد، حتی بودجه شورای نگهبان نیز افزایش پیدا کرده است که طبیعتا نباید افزایش پیدا میکرد. البته این به معنای بیاحترامی به این سازمانها نیست. بنده فرزند انقلابم، اما قرار نیست در فضای جنگ اقتصادی، مجلس بودجه را اینگونه سلاخی کند که قابل دفاع نباشد.
بعد از ۴۰ سال جرات نکردهایم قانون را اصلاح کنیم
*شما یکی از مخالفان اصلاح ساختار بودجه بودید و معتقد بودید که تکنوکراتها چنین اجازهای را نمیهند و در جایی دیگر هم شخصی شدن بودجه را مطرح کردید.
بعید میدانم جایی اعلام کرده باشم که تکنوکراتها چنین اجازهای را نمیدهند. ساختار از قانون شروع میشود و بودجه ما هم براساس قانون سال ۵۷ تدوین میشود و هنوز بعد از ۴۰ سال جرات نکردهایم قانون آن موقع را اصلاح کنیم. ساختار به معنای آن بنیههای تقنینی و حالتها و ویژگیهایی است که افراد، سازمانها و الیتها است و آنقدر به بالندگی و رشد رسیده است که نمیگدارند خرجهای خارج از عرف رخ دهد. بله من برنامه اصلاح ساختار را بسیار سخت میدانم. به نظرم رهبر باید دولت و مجلس را به بهترین نحو ممکن وادار به این امر کند. ما اگر نظام مالی خود را بر مبنای واقعیتها سروسامان دهیم، بخش عظیمی از فسادها و هزینهها و اختلاسها حل میشود.
*اگر یادم باشد تسنیم به نقل از شما تیتر زده بود که تکنوکراتها اقتصاد ایران را نابود کردند.
اگر تکنوکراتها از زمان شاه نتوانستند ما را به یک نظام مالی مورد نیاز جامعه ایران برسانند، بله در این شرایط حرف شما را میپذیرم. اما تکنوکراتها عامل فربه شدن نظام بورکراسی در راستای اهداف جامعه هستند، از این منظر بله تکنوکراتها زیر سوال هستند و باید پاسخگو باشند، اما اینکه جنس تکنوکراسی مانع از کار توسعه باشد را خیر، به هیچ عنوان قبول ندارم.
بخشی از انتقاداتی را که به ما در خصوص اصلاح ساختار بودجه وارد است را قبول دارم و نمایندگان در برخی از مواقع قربانی شرایط میشوند. ما به جای آنکه یک کمیسیون تخصصی برای بررسی بودجه تشکیل دهیم، کمیسیون تلفیق را راه انداختیم و هرسال یکی دونفر به آن اضافه کردیم، طبیعی است افرادی که از سایر کمیسیونها به تلفیق میآیند به دنبال اصلاح نیستند و هرکدام به دنبال افزایش بودجه زیرمجموعههای خودش است و متاسفانه یک نگاه متمرکز و همه جانبه وجود ندارد. ما در فقدان تجربه هستیم و باید سریعا به آن برسیم.
با این چرخه فعلی، نمیتوان کشور را اداره کرد
*در ابتدای صحبتهایتان گفتید بودجه خوبی داریم و اگر در حالت سالهای قبل هم باقی بمانیم جای شکر دارد، اما ازطرفی در برخی نهادها بودجهها به طور غیرمتعارفی افزایش پیدا کرده است و در شرایط جنگ اقتصادی ما اصلا نیازی به تخصیص بودجه به این مراکز نداشتیم، به هرحال شما بفرمایید که این بودجه به طور کارشناسی است یا بودجه به هم ریخته است؟
اگر از فرآیند و روال تصمیم سازی ایرادی داشته باشیم به معنای آشفتگی و درهم ریختگی نیست بنابراین این چنین نیست که اگر بودجه بسیاری از سازمانها افزایش پیدا کرده پس با یک نابسامانی حاکم بر نظام مالی کشور روبه رو هستیم. باید بگویم درعین حال که نکات مثبت بوجه را میبینم به نکات منفی آن هم دقت میکنم حتی بسیاری از مواقع و در اوج ناامیدی رگههایی از امید به جامعه روی میآورد. حرفم این است که اگر در ۹۸ دو پدیده دیپلماسی و قناعت را به معنای واقعی مدیریت کنیم میتوانیم از تحریمها عبور کنیم.
مملکتی که براساس نفت و فروش بشکه نفت جلو میرود و اگر بنا بر تحلیل کارشناسان زیر ۱ میلیون و ۲۰۰ بشکه نفت بفروشیم که درحال حاضر به ۴۰۰ هزار بشکه رسیده است، درسال ۹۸ چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ با این چرخه نمیشود مملکت را اداره کرد. بارها و بارها این مسئله بیان شده است، اما نتیجهای ندارد امروز باید مراکز و نهادهایی که از لوله نفت تزریق میشوند را ببنیدیم، فکر میکنید با این کار چه پیش میآید؟ آیا قبول میکنند؟ همان آقایانی که شعار استقلال میدهند و وقتی گفته میشود که این بخش از نگاههای شما را با لوله نفت آبیاری نکنیم اعتراض میکنند و هرکجا کم میآورند دست به صندوق توسعه میزنند و ... من فکر میکنم ۳۰ سال بعد هم جامعه ایران بوی نفت میدهد.
دولت آماده شرایط جنگ اقتصادی نیست
*درشرایط اقتصادی فعلی اکثر مردم به عملکرد دولت نقد دارند آیا دولت آماده شرایط جنگ اقتصادی هست یا خیر؟
اصلا
*پس مردم همچنان باید مرغ و گوشت نخورند و همچنان در صف بایستند؟ یا همه چیز کوپنی شود؟
همه این مسائل درنتیجه یک جنگ است. اصلا برای چه باید جنگید؟
*جنگی که بالاخره به ما تحمیل شده است...
جنگ قبلی جنگی بود که صدام به ما تحمیل کرد، اما ما به عنوان فرزندان انقلاب باید بازدارندگی جنگ را تجربه کنیم مگر مقام معظم رهبری نگفتند که جنگی در کار نیست.
جناح چپ و راست ایران را بدبخت کردند
افرادی که خانوادههایشان در آمریکا زندگی میکنند شرم نمیکنند که شعار مبارزه با آمریکا را سر میدهند؟
*این شاید دیدگاه شما باشد ...
از زبان من بنویسید ایران را ۲ جناح بدبخت کرد؛ یکی جناح چپ یکی جناح راست که حالا به اسم اصولگرا واصلاح طلب فعال هستند. ایران به تفکر علمی و مدیریت انقلابی نیاز دارد نه اینگونه جناح بندیها. افرادی که فرزندان و خانوادههایشان در خارج از کشور و آمریکا زندگی میکنند واقعا شرم نمیکنند که شعار مبارزه با آمریکا را سر میدهند؟ این دوگانگی و نفاقها برای کشور بسیار خطرناک است.
برخی نمیفهمند که مذاکره به معنای فروختن کشور نیست
*با توجه به نگاه شما کشور برای حل مشکلاتی که دارد باید وارد گفتگو با غرب شود، همانطور که میدانید فضای گفتگو فضای بده و بستان است و این موضوع از نگاه برخی به معنای فروختن کشور است، ارزیابی شما چیست؟
برخی قدرت درک و فهم ندارند. مذاکره به معنای فروختن نیست. مذاکره به معنای حضور در آن بازیهایی است که جهان به رسمیت شناخته است. ما در مذاکره و بازی کم نمیآوریم و دیپلماتهای بسیار خوبی داریم. همین آقای ظریف، جلیلی و ... مذاکره کنندههای خوبی هستند، اما باید بدانیم که مذاکره با آمریکا، اروپا، روسها و چینیها و ... هرکدام فرایند خاص خود را دارد.
*ما دیدیم که آقای جلیلی fatf را مذاکره میکند، ولی هیچ کسی به او خردهای نمیگیرد، اما همین موضوع را آقای ظریف و دولت روحانی ادامه میدهد، اما تماما به آنها حمله میشود.
این کار بسیار بد و بی انصافی است و به نوعی فرق گذاشتن میان دو فرزند یک خانواده است. ما در دنیای ارتباطات زندگی میکنیم، قایم شدن کار افراد ضعیف است و ما در حد توانایی خود باید ایستادگی کنیم، مگر ما چه گناهی کردهایم که از حضور در میداین جهانی ترس داریم؟ آنها باید از کم کاری و خیانتهایی که کردهاند ترس داشته باشند نه ما! اتفاقا باید به مذاکره کنندههایمان بگوییم بروند مذاکره کنند و فضا را برایشان باز کنیم. نتیجه مذاکره باید اثبات حقانیت جمهوری اسلامی باشد. من به وزیرامور خارجه گفتم که شما در بسیاری از دادگاههای بین المللی طرح دعوی نمیکنید! همین کارشناسهای حقوقی میگویند که اگر ایران اتهامات را فقط نهی کند، ما این پروندهها را به نفع ایران میبندیم، اما نمیآیند!
در برخی از دعوای حقوق بشری نیز کم و کسریهایی داریم. واقعا عربستان لیاقت این را دارد که بخواهد رئیس حقوق بشر سازمان ملل شود؟ خب این به دلیل کم کاری ما است.
*لیاقت ندارد، اما پول آن را دارد ...
همه دنیا که بنده پول نیست! همین سازمان تجارت جهانی که ما را میترساندند، چندین بار آمریکا را متهم و مجرم اعلام کرد؟ بخشی از این رفتارها به دلیل پول است، اما همه آن نیست و ماهم برای این کار خودمان را راحت کنیم اتهام نزنیم. ما فرزند قرآن هستیم و فرزند قران باید صادق باشد.