رویداد۲۴ نشریه فارین پالسی در گزارشی ۵ سرفصل مهم تحولات جهان را برشمرده و مدعی شده این مسائل آینده جهان را تعیین خواهند کرد اما کسی نمیداند این مسائل چگونه حل خواهند شد.
۱- آینده چین
کمتر موضوعی به اندازه آینده چین برای وضعیت جهان حائز اهمیت است. اینکه چین با همین سرعت به رشد خود ادامه دهد یا نه، بر موازنه قدرت در جهان و روابط در اوراسیا، نرخ و وضعیت تغییرات اقلیمی و بسیاری مسائل دیگر اثرگذار است.
سوال اینجاست که آیا چین هنوز هم از آمریکا ضعیفتر است؟ یا رشد این کشور غیر قابل توقف است و قرار است آمریکا را پشت سر گذاشته و به ابرقدرت جهان همان گونه که شی جین پینگ امیدوار است، تبدیل شود؟ آیا طرح ابتکاری یک کمربند یک جاده در نهایت نفوذ چین بر جهان را تثبیت خواهد کرد؟
پاسخ این سوالات هنوز مشخص نیست. اما آنچه مشکلآفرین است این است که جامعه کسانی که بر روی چین تحقیق میکنند نیز پاسخ این سوالات را نمیدانند. طیف واکنشها وسیع است.
۲- ظرفیتهای سایبری آمریکا در چه حد است؟
همه ما هشدارهایی که درباره تهدیدهای سایبری وجود دارد را شنیدهایم. علاوه بر آن مشکلاتی از قبیل ویروسها و جرائم سایبری و اخاذیها را نیز دیدهایم و با خطرات ناشی از حملات سایبری، جاسوسی مالی و دیگر سناریوها آشنایی داریم. تاثیر انتشار ایمیلهای کاندیدای دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری توسط روسها را نیز دیدهایم.
همه اینها موضوعات مهمی است و باید جدی گرفته شود؛ حتی اگر اغراق شده باشد. اما یک مساله دیگر را نیز باید بدانیم؛ اینکه ظرفیتهای سایبری آمریکا در چه حد است؟ ما موارد زیادی را میبینیم که توسط سایر دولتها انجام میشود و کمتر شاهد واکنش آژانس امنیت ملی آمریکا علیه این اقدامات هستیم.
قطعا این طور نیست که ما کاملا ناآگاه باشیم. آمریکا برای مدت طولانی سردمدار فضای اطلاعات سایبری از جمله نفوذ دیجیتال در جهان بوده است. در نتیجه دلایل خوبی وجود دارد که به ما میگوید هنوز ظرفیتهای آمریکا بسیار بالاست. درباره ویروس استاکس نت علیه برنامه هستهای ایران یا هک کردن تلفن همراه آنگلا مرکل چیزهایی شنیدهایم و میدانیم که دولت ترامپ به مقر فرماندهی سایبری اجازه اقدام تهاجمی علیه دشمنان آمریکا داده شده است. اما به طور علنی اطلاعات دقیقی درباره ظرفیتها و تواناییهای سایبری آمریکا داده نمیشود یا اگر داده میشود بسیار محدود است. دلیل عدم اطلاع رسانی، مسائل امنیتی است.
۳- چه اتفاقی قرار است برای اروپا بیافتد؟
به گزارش رویداد۲۴ فارین پالیسی در ادامه نوشته اتحادیه اروپا یک معضل بزرگ است. این اتحادیه ۲۸ عضو دارد و چارچوب اقتصادی کلیای را برای یک اقتصاد ترکیبی ۱۸ تریلیون دلاری ترتیب داده است. اتحادیه اروپا ارز مشترک دارد و استانداردهایی را برای حقوق بشر در نظر گرفته است.
اگرچه این اتحادیه تنها حافظ صلح و ثبات در اروپا در ۶۰ سال گذشته نبوده است، اما نقش مهمی در موفقیتهای پسا جنگ جهانی دوم در این قاره بازی کرده است. اما تشخیص آینده این اتحادیه کار سادهای نیست.
بریتانیا قویا خواستار خروج از این اتحادیه است اگرچه فرآیند برگزیت با مشکلاتی مواجه شده است. کشورهای غیر لیبرالی نظیر لهستان و مجارستان با برخی اصول بنیادین اتحادیه اروپا در تضادند و ملی گرایی که اتحادیه میخواست به تدریج آن را به تعالی برساند برعکس عمل کرده است. به همه این مشکلات، دشمنی با دولت ترامپ را نیز اضافه کنید. اینکه بدانیم ۱۰ تا ۲۰ سال آینده چه آیندهای در انتظار اتحادیه اروپاست مهم است.
۴- چه تعداد کشور تا ۲۰ سال آینده، هستهای خواهند شد؟
توجیه مرسومی برای حفظ تسلط نظامی آمریکا بر جهان وجود دارد که مدعی میشود در صورتی که تعداد قابل توجهی از کشورها سلاح هستهای داشتند نتیجه آن بی ثباتی خواهد بود. اگر آمریکا دیگر محافظ خوبی برای امنیت متفقین خود نباشد در نتیجه کشورهایی نظیر ژاپن، کره جنوبی، عربستان و آلمان هم به سراغ سلاح هستهای خواهند رفت.
آمریکا زمانی به دنبال بازدارندگی بوده که نگران امنیت خودش بوده است. در نتیجه کاملا محتمل است که کشورهایی که بر حفظ امنیتشان توسط آمریکا دل بسته بودند به دنبال انبارهای هستهای خودشان بروند. در واقع برخی متحدان آمریکا نیز کم و بیش اشارههایی به این مساله کردهاند.
از طرفی باید در نظر داشت که کشورهایی نظیر کره شمالی و ایران در دستیابی به ظرفیتهای هستهای بسیار ثابتقدم هستند. نکته اینجاست که ما نمیدانیم چه تعداد کشور قرار است تا یک دهه آینده هستهای شود و نمیدانیم سیاستهای آمریکا قرار است موج حرکت به سمت بمب اتم را افزایش دهد یا کاهش.
۵- چه کسی پیروز مجادلات بر سر استراتژی اصلی آمریکاست؟
مباحثات زیادی درباره نقش آمریکا در جهان در جریان است. با توجه به نتایج ناگوار سیاستهای آمریکا در ۲۵ سال گذشته این مباحثات بیشتر نیز شده است. امروز افراد زیادی از کاهش رادیکال تعهدات نظامی آمریکا حرف میزنند. یا کسانی را میبینید که خواستار حفظ وضع موجودند، اما به دنبال راههای جدیدی برای قانع کردن مردم هستند.
در عین حال افرادی مانند ترامپ ظهور میکنند که با لفاظیهایی نظیر «آمریکا اول است» اولویت را به منافع ملی میدهند، اما درعمل به سمت متحدان ناسازگار سوق پیدا میکنند.