نقض حاکمیت ملی و توسعه خام فروشی با اجرای مدل جدید قراردادهای نفتی
در بخش مقدمه این گزارش با تاکید بر اینکه «سرنوشت چند دهه آینده حوزه انرژی، بودجه دولت، اقتصاد ملی و شاید سیاست و استقلال کشور به این مصوبه هیئت وزیران که مبنای قراردادهای جدید نفت و گاز خواهد بود، گره خواهد خورد»، توضیحاتی درباره افراد، گروه ها و نهادهای منتقد مدل جدید قراردادهای نفتی و نحوه برخورد وزیر نفت و معاون اول رئیس جمهور با این انتقادات آمده و بیان شده است: «ازهمان ابتدا متخصصان متعهد و وطن دوست صنعت نفت،نمایندگان مجلس عضوسازمان مردم نهاد دیده بان شفافیت وعدالت،متخصصان نظامی وامنیتی،اساتیددانشگاه ها،تشکل های دانشجویی ورسانه ها ماجرا را رصد میکردند وپس از انتشارمصوبه درآبان 1394،کوشش برای نقد این اقدام خطیر وزارت نفت شدت گرفت وسازمان بازرسی کل کشور،دیوان عدالت اداری،هیأت تطبیق مصوبات مجلس،وزارت اطلاعات و دیوان محاسبات نیز بدین جمع پیوستند. استقبال وزیرمحترم نفت ازمنتقدان مایه امید بود و اگرنبود تصمیم نسنجیده برخی مقامات برای برخورد خشن با دانشجویان عدالتخواهِ معترض،فضا،فضای منطق بوده است».
در ادامه آمده است: «بعد از سه نشست طولانی در دفتر معاون اول ریاست جمهور و به ریاست جناب آقای دکتر آقامحمدی، منتقدان جداگانه دعوت شدند تا ایرادات خود را یک کاسه نمایند. منتقدان که آقایان دکتر احمد توکلی نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو دیدهبان شفافیت و عدالت، دکتر حسن شکرالله زاده عضو کمیته بازنگری قراردادهای نفتی و عضو هیئت علمی مهندسی مخازن دانشگاه صنعت نفت،مهندس اصغر ابراهیمی اصل معاون وزیر نفت در سه دولت و متخصص مخازن نفتی و تعدادی از کارشناسان و متخصصان مخازن هیدروکربوری وزارت نفت از جمله آنان بودند، برای این مقصود سه نشست طولانی برگزار کردند و روز دوشنبه 27/ 02/ 1395 جمع بندی نظرات منتقدان به اطلاع نشست اصلی رسید.
جمع بندی آن بود که این مصوبه نمیتواند شرایط عمومی و الگوی قراردادهای بالادستی نفتی باشد و در شکل فعلی ناقض قوانین بالادستی است، حاکمیت ملی را مخدوش میسازد، ظرفیتهای مشابه داخلی به ویژه توانایی های شرکت ملی نفت، را تحلیل میبرد، هیچ تضمینی برای انتقال فناوری ندارد،خام فروشی را تداوم میبخشد و سهم غیرمعقولی ازمنافع رابه شرکتهای چندملیتی میدهد ودربلندمدت ممکن است خطراتی را متوجه استقلال ملی نماید و در مجموع با مفاد و روح اقتصاد مقاومتی ناسازگاراست.
در ادامه جمع بندی شرح داده شد که اگر نقائص اساسی مصوبه اصلاح شود، این الگو احتمالاً برای معدودی از میادین با ویژگی های خاص مناسب خواهد بود؛ ولی برای اکثریت قاطع میادین و مخازن باید روش های دیگری را به کار برد که منافع ملی را حداکثر سازد.
درعین حال منتقدان درنشست 12 ساعته روزدوشنبه 27/ 02/ 1395 درجهت رفع نقائص،مشارکتی جدی وفعالانه داشتند تاانشاءالله زحمات انجام شده لااقل برای میادین خاص فوق الذکر قابل بهره برداری گردد.».
بخش دوم این گزارش به ارائه توضیحاتی پیرامون تصویب نامه الگوی جدید قراردادهای نفتی مصوب مهرماه 1394 در هیات وزیران، پرداخته است.
بخش سوم این گزارش به بیان چکیده مهمترین نقائص مدل جدید قراردادهای نفتی پرداخته و توضیحاتی برای هر یک از این نقائص هشت گانه مطرح شده است. این نقائص عبارتند از:
1-اصرار بر یک الگوی منفرد برای کل حوزه انرژی به جای استفاده از سبد متنوع قراردادی
2-تسلط شرکت های خارجی بر منابع نفتی و گازی و نقض حاکمیت ملی
3-تضعیف کمّ و کیف ظرفیت تخصصی شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه و شرکت-های بخش خصوصی
4-شرکت عملیاتی مشترک؛موضوعی پر ابهام
5-نادیده انگاشتن اصول انتقال فناوری در الگوی پیشنهادی
6-خط پایه تخلیه و مدیریت تولید و منافع بی شمار خارجی
7-پرهیز از خام¬فروشی و تکمیل زنجیره ارزش؛ امر مغفول الگوی قراردادی جدید
8-عدم وجود سازوکار جریمه طرف خارجی در صورت عدم ایفای تعهدات
بکارگیری مدل جدید قراردادهای نفتی به صلاح کشور و در راستای منافع ملی نیست
در بخش چهارم گزارش در خصوص جمع بندی و پیشنهاد آمده است : «الگوی قراردادهای بالادستی نفت وگاز، به علت تعارض با قوانین، نقض حاکمیت ملی، حرکت در خلاف جهت اقتصاد مقاومتی، اضمحلال شرکت ملی نفت ایران، توسعه خام فروشی، تولید غیرصیانتی، تضمین منافع هنگفت برای شرکت های خارجی، به وجود آمدن تعدادی شرکت های ایرانی مورد تأیید وزارت نفت (احتمالا از بین اعضای باشگاه نفت و نیروی ایرانیان) و گذاشتن آنها در دامن شرکت های خارجی برای مشروعیت بخشیدن به دریافت کمیسیون های بالا و مستمر برای حداقل 25 سال، قرار دادن میادین تمامی گستره سرزمین ایران به شرکت های خارجی حداقل برای 7 سال دوره اکتشاف و 25 سال توسعه و بهره برداری که برای دوره دیگری نیز قابل تمدید است و عدم انتقال دانش و فناوری برتر به شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه، خلاف مصالح ملی و منافع استراتژیک نظام است و بایستی مذاکراتی که در حال حاضر با شرکت های خارجی در این راستا در جریان است متوقف گردد.
با توجه به نقائصی که در این گزارش مطرح گردید، بکارگیری این مدل بدون اعمال اصلاحات بنیادین، برای هیچیک از انواع میادین و مخازن هیدروکربوری کشور (با هر درجه ریسک و هر میزان سرمایه گذاری لازم و فناوری مورد نیاز) به صلاح کشور و در راستای منافع ملی نیست.
این نکته نیز قابل توجه است که مهم تر از خود الگویIPC، پروژه های هدف در قراردادهای منبعث از آن است که باید توسط وزارت نفت تعیین شود. بر اساس دلایل ارائه شده، اگر نقائص اساسی این مصوبه اصلاح شود، می توان از الگوی قراردادیIPC برای میادینی خاص استفاده کرد.
بررسیهای فنی و کارشناسی متخصصان متعهد شرکت ملی نفت نشان میدهد که این الگوی قراردادی در سطح محدود و مشخص تنها قابلیت استفاده در میادین مشترک فلات قاره و آب های عمیق دریای خزر را دارد. با توجه به وجود مخازن و میادین متعدد و متنوع با شرایط ناهمسان، منطقی است که یک الگوی قرادادی برای تمامی مخازن و میادین کشور تجویز نشود؛ بلکه با استفاده از ظرفیت ماده 7 قانون وظایف و اختیارت وزارت نفت، تمامی مخازن و میادین بر اساس شاخص های خاص خود در چند گروه دستهبندی شود و برای هر دسته شرایط عمومی قراردادها جداگانه تنظیم گردد.
تجارب گذشته و شواهد و قرائن فعلی نشان میدهند، شرکت های بین المللی نفتی در قالب های دیگری نیز حاضرند در پروژههای بالادستی صنعت نفت کشور فعالیت نمایند.
اگر هم در وهله نخست بیمیلی نشان دهند، با تعقیب راهکارهای تقدیمی در سطور آتی و با جلب همکاری شرکتهای متوسط و کوچک و مجرب خارجی، شرکت های بزرگ نیز داوطلب خواهند شد.
تجربه اندونزی پس از استقلال که قراردادهای دوره استعمار را متوقف کرد و الگوی مشارکت در تولید را ارائه کرد عبرت انگیز است که ابتداء شرکتهای چندملیتی، صنعت نفت اندونزی را تحریم کردند ولی وقتی شرکتهای کوچک غربی کارها را پیش بردند، چندملیتی ها هم با سرافکندگی پیش آمدند.
توجه به ظرفیت های عظیم داخل کشور، بهرهگیری از الگوی اصلاح شده قراردادهای بیع متقابل، تجزیه نیازهای توسعه صنعت نفت و گاز به تأمین مالی، خرید یا ساخت تجهیزات فنی، طراحی یا تأمین فناوری های نرم با استخدام متخصصان بازنشسته برجسته نفتی از کشورهای غربی و یا خرید اکثریت سهام شرکتهای کوچکولی توانا از حیث فناوری از کشورهای مجرب نفتی،برون سپاری بخشهایی از خدمات تخصصی مورد نیازو حتی مشارکت در تولید با شرکتها و کنسرسیومهای توانمند داخلی، سرمایهگذاری یکپارچه در بالادست و پاییندست با هدف خلق ثروت، ارزش افزوده، اشتغال انبوه و پایدار و مقاوم سازی اقتصاد در مقابل تکانههای سیاسی، اقتصادی و تحریمهای احتمالی،به عنوان راههای جایگزین میتواند در اصلاح مصوبه هیأت محترم وزیران به آن ها توجه شود».
در بخش پایانی گزارش با تاکید بر اینکه با توجه به واقعیت های بازار سرمایه جهانی، تأمین سرمایه برای پروژه های نفتی آن قدرها که ادعا میشود سخت نیست، آمده است: «با استقبال ابتدایی وزیر محترم نفت از منتقدان و پیگیری معاون اول محترم رئیس جمهور برای تبیین تمامی نقائص، انتظار این است که پیشنهاد تغییر استراتژیک رویکردها، پذیرفته شود.
در صورتی که وزارت نفت به اشکالاتی که دستگاه های نظارتی، اساتید، متخصصان و دلسوزانِ مردم و ایران مطرح کرده اند توجه نکند و بر اساس این مصوبه با طرف های خارجیپیمان ببندد، با مقاومتهایی روبرو میشود که به احتمال قوی خود را مجبور به فسخ قراردادها خواهد دید و خدای ناخواسته دهها کرسنت دیگر را شاهد خواهیم بود که از طریق محاکم بین المللی، ذخایر ارزی فعلی و آتی را مصادره خواهند کرد».