رقابت کشورهای ذینفع در سوریه منحصر به مسکو و تهران نمیشود و پس از بحران سوریه و جنگ داخلی در این کشور، طرفهای دیگر همچون چین، ترکیه، اتحادیه اروپا و حتی ایالات متحده وارد این رقابت شدهاند.
رویداد۲۴ رسانههای مختلف معمولا تمایل به انتشار اخباری مبنی بر افزایش اختلافات بین ایران و روسیه در سوریه دارند. اما باید گفت: روابط بین این دو کشور بیشتر به رقابت برای دست یابی به فواید و منافع شبیه است، که البته یک بازیگر برجسته و ساکت، یعنی چین در این میان با ایران و روسیه همراهی میکند.
الاخبار نوشت: رسانههای مختلف معمولا تمایل به انتشار اخباری مبنی بر افزایش اختلافات بین ایران و روسیه در سوریه دارند. اما با دقت نظر در واقعیتهای میدانی در سوریه، در مییابیم که اصطلاح «درگیری» دربردارنده مبالغه زیادی است و باید گفت: روابط بین این دو کشور بیشتر به رقابت برای دستیابی به فواید و منافع شبیه است، که البته یک بازیگر برجسته و ساکت، یعنی چین در این میان با ایران و روسیه همراهی میکند.
در ادامه این مطلب آمده است: منابع سوری توضیحاتی درباره رابطه دمشق با دو هم پیمان روسی و ایرانی ندادند اما یک دیپلمات سوری در گفتگو با الاخبار تصریح کرد: «پیمانی که میدانست در اوج جنگ چگونه باید به آن ورود کند، قطعا از چگونگی پایان دادن پیروزمندانه به آن نیز آگاه است.»
ورود مستقیم روسیه به خط بحران سوریه با هماهنگی عالی با تهران و حتی تلاش ایران برای قانع کردن مسکو صورت گرفت و روابط بین این دو از مرزهای سوریه فراتر رفته و به هماهنگی بین آنها برای تغییر معادله تک قطبی بودن آمریکا در سطح جهان، میرسد. علاوه بر این ایران و روسیه منافع اقتصادی حیاتی در رابطه با یکدیگر دارند.
تهران در مذاکرات آستانه نقشی محور دارد. اگر با دقت در موارد گفته شده تأمل کنیم، در مییابیم که باید قطب نمای رابطه بین مسکو و تهران را از درگیریها بین آنها، منحرف کنیم.
البته این مساله نافی وجود اختلافاتی بین مسکو و تهران در خصوص یکی از پروندههای حساس خاورمیانه یعنی «درگیری با اسرائیل» نیست و این اختلاف، در حاشیه جنگ سوریه ایجاد نشد، بلکه دو طرف از همان ابتدای ورود به این جنگ، متوجه اختلافات خود در مورد اسرائیل بودند. با این حال، به نظر نمیرسد تامین امنیت اسرائیل که یکی از اولویتهای مسکو است، به عاملی برای درگیری بین تهران و مسکو تبدیل شود. علاوه بر اینکه روسیه میداند برگه حضور ایران در سوریه یکی از اثرگذارترین عوامل در درگیری مستمر مسکو با غرب، در مورد آینده سوریه است. به عبارت دیگر، استفاده از این برگه از سوی مسکو، بدون رضایت دمشق و تهران ممکن نیست.
از این زاویه میتوان رابطه بین روسیه و ایران را طبق یک مسیر واقعی بررسی کرده و آن را در چارچوب رقابت برای چیدن میوههای اقتصادی و سیاسی برای دو کشور، قرار داد. اما مساله اینجاست که رقابت مذکور منحصر به مسکو و تهران نمیشود و طرفهای دیگری نیز وارد این مسابقه شدهاند، که از آن جمله، دولتهای خلیجی، ترکیه، اتحادیه اروپا و حتی ایالات متحده هستند. با این وجود، دو هم پیمان اصلی دمشق، یعنی تهران و مسکو نسبت به دیگر دولتهای مذکور از امتیاز بیشتری برخوردارند.
دمشق یک هم پیمان سومی هم دارد، که رسانهها آنطور که باید و شاید به نقش مؤثر آن در مرحله پس از جنگ در سوریه، توجهی ندارند، این هم پیمان مهم، اژدهای چینی است. در شرایطی که دست یافتن مسکو به بندر طرطوس از نظر برخی ضربه محکمی به تهران محسوب میشود باید گفت این یک امتیاز مهم، برای روسیه و علیه چین است. پیش از این، پکن در مورد اهمیت طرطوس برای رشد اقتصادی اشاره کرده بود زیرا این بندر میتوانست در زمینه روابط اقتصادی سوریه با چین، نقش مهمی ایفا کند.
چین در زمینههای مختلف، یکی از سرمایه گذاران اصلی در سوریه است و میتوان حمایت پکن از دمشق در جریان جنگ را یک «حمایت نرم» نامید. علاوه بر اینکه پکن در موارد زیادی برای وتوی تصمیمات شورای امنیت بین المللی، در کنار مسکو ایستاده و حمایت اقتصادی، انسانی و لجستکی خود از دمشق را قطع نکرد.
این در حالی است که منابع دیپلماتیک به این مساله اشاره دارند که چین حتی فکر ورود مستقیم به جنگ سوریه، همزمان با ورود روسیه را نیز مطرح کرد، اما در ادامه ترجیح داد به دور از این معرکه از سوریه را حمایت کند.