رویداد۲۴ «اکنون از شرکت فناپ، 40، 50 میلیارد طلب داریم، شرکت امین سیمای کیش 50 میلیارد باید پرداخت کند و شرکت کانون ایران نوین هم 20 میلیارد بدهی دارد. اگر این پولها وصول شود، آیا تیمهایی چون سپیدرود، پارس جنوبی، نفت مسجدسلیمان و... به وضعیت امروز دچار میشوند؟ تمام تلاشمان را میکنیم که این پولها را وصول کنیم و به باشگاهها بدهیم. از مشاور حقوقی فدراسیون فوتبال خواستهایم این موضوع را با جدیت پیگیری کند و حتی از بیرون وکیل گرفتهایم تا در خصوص چکهای دو شرکت فناپ و کانون ایران نوین، به نتایج خوبی برسیم.» این حرفها برایتان آشنا نیست؟ ماههاست که صادق درودگر، رییس کمیته بازاریابی سازمان لیگ از این مطالبات چند ده میلیاردی سازمان لیگ از شرکتهای طرف قرارداد بابت تبلیغات محیطی میگوید. پولهایی که ماههاست وصول نمیشوند و باشگاههایی که با گذر زمان به خاطر بیپولی قدم به قدم به نابودی نزدیکتر میشوند.
فصل رو به پایان است و از ابتدا هر بار صحبتی از پرداخت پول تبلیغات محیطی به باشگاهها شده، کمیته بازاریابی سازمان لیگ، فهرست بلند بالایی از شکایتهایی را ردیف کرده که بابت دریافت درآمد حاصل از تبلیغات محیطی از شرکتهای محتلف داشته است.
مثل حالا که صادق درودگر طبق روال هر ماه یا دو، سه ماه یک بار خود، بهعنوان رییس کمیته بازاریابی سازمان لیگ، یکسری اطلاعات ثابت درباره طلبهای سازمان لیگ از شرکتهای ایران نوین و بهسیمای کیش و ایکس و ایگرگ را تکرار میکند و به شکایتهایی اشاره میکند که پروندههایشان در شعبههای قضایی باز است و نیمه کاره! پروندههایی که رسیدگی به آنها زمانبر است و ماههاست به جایی نرسیدهاند.
درودگر درباره موانعی که بر سر راه رسیدگی به این پروندهها هستند، میگوید: «در قراردادهای فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ با شرکتهای تبلیغاتی، محل اول اختلافها عمدتاً بحث داوری بوده است. در پروسه داوری پروندهها، چون طرف مقابل به مسائل حقوقی و دادرسی واقف است، با فرارهای قانونی برای خودش زمان میخرد. به طور مثال داور را قبول نمیکند و هر بار با این موضوع زمان خریده است. نماینده این شرکت نه تنها داوران معرفی شده از سوی ما را قبول نکرد، بلکه داوری که از کارشناسان دادگستری هم معرفی شده بود را نپذیرفت.»
او البته مدعی است که از نهادهای نظارتی درخواست کمک کرده است: «هفته گذشته نامهای به حراست فدراسیون فوتبال ارسال کردیم تا آنها از نهادهای نظارتی و امنیتی درخواست کنند به این پرونده ورود کنند. اکنون 50 میلیارد پول باشگاهها دست این شرکت است که با این پول برای خودش داد و ستد میکند و از زمان موعد وصول مطالبات تا به الان، تورم چهار برابر شده و ارزش این 50 میلیارد نیز کاهش یافته است.»
سوال اما اینجاست که چرا کمیته بازاریابی اینقدر دیر به فکر درخواست کمک از نهادهای نظارتی افتاده است؟ مگر نه اینکه پرونده این شکایتها مدتهاست که باز است و اطلاع از تخلف آنها و بهانهگیریهایشان برای مانعتراشی در روند رسیدگی به پروندهها اتفاق تازهای نبوده؟ پس چرا تازه در آستانه پایان لیگ، سازمان لیگ به فکر استطاعت از نهادهای نظارتی افتاده است؟
در طول همین مدت که رسیدگی به این پروندهها طول کشیده، پولهایی خرج شده که میتوانستند یک باشگاه را از نابودی نجات دهند. نمونهاش ماجرای خانمی که در زمان محمدرضا ساکت عضو کمیته بازاریابی بوده و گفته میشود یک میلیارد تومان از پول تبلیغات محیطی را بابت داوری گرفته و از فدراسیون رفته است. صادق درودگر در پاسخ به این سوال که آیا این خانم این پول را به فدراسیون باز میگرداند یا نه، میگوید: «رقمی که اعلام کردید، این میزان نیست اما داوری اصولی دارد که وقتی داور تعیین میشود، پولی هم بابت داوری پرداخت میکنند و رویه آن قانونی و قضایی است.»
او در واکنش به این مساله که مگر ممکن است طرفین از بین خودشان داور تعیین و به خودشان حق داوری پرداخت کنند، توضیح میدهد: «این خانم را بهعنوان کارشناس آوردهاند و بهعنوان کارشناس هم پول گرفته است. من در پرونده دیگری کارشناس بودم اما یک ریال هم نخواستم، چون این کارشناسی را وظیفه خودم میدانستم. ادعایی هم بابت پول نکردم، چون خودم عضو کمیته بازاریابی هستم. ممکن است در خصوص داوری پرونده کانون ایران نوین انتقاداتی داشته باشم اما رویه آن قانونی بوده است.»
حالا اما سوال اینجاست که فارغ از این مبالغ، آیا صادق درودگر، کمیته بازاریابی و سازمان لیگ، در جریان هست که همین تعللهای به ظاهر ساده و زمانهایی که برای رسیدگی به این پروندهها در جهت وصول مطالبات باشگاهها از سازمان لیگ به هدر میرود، سرنوشت چند باشگاه را تغییر داده است؟ در حالی که اگر عزم راسختری برای به نتیجه رساندن این پروندهها وجود داشت یا از وکلای زبدهای کمک گرفته میشد یا زودتر از نهادهای نظارتی خواسته میشد که در این ماجرا ورود کنند، تاکنون چند باشگاه از نابودی نجات پیدا میکردند؟
فصل گذشته باشگاهی مثل سیاهجامگان به خاطر مشکلات مالی به لیگ دسته اول سقوط کرد. الان کسی از سیاهجامگان خبری دارد؟ سیاهجامگان یکی از صد باشگاه و تازهترین نمونهای است که قربانی بیپولی شد و به خاطرهها پیوست. در حالی که شاید اگر درآمد حاصل از تبلیغات محیطیاش را به موقع از سازمان لیگ دریافت میکرد، حداقل از پس حل بخشی از مشکلاتش برمیآمد.
استقلال خوزستان نمونه دیگری است که این فصل پیش روی ماست و در یک قدمی سقوط قرار دارد. سرنوشتی بهتر از سیاهجامگان هم در انتظارش نیست. بازیکنان پارس جنوبی جم به خاطر بیپولی اعتصاب میکنند. صنعت نفتیها سالهاست با مشکلات مالی دست به گریبان هستند. پدیده اگر به موقع واگذار نمیشد الان وضعیتی بهتر از سیاهجامگان نداشت. بیپولی اینقدر معضل بزرگی در لیگ ایران است که حتی در باشگاهی چون پرسپولیس هم برانکویی را میبینیم که یک سال است حقوق نگرفته.
آن وقت صادق درودگر هر ماه، از مطالبات میلیاردی سازمان لیگ میگوید که نمیتوانند وصولش کنند. احتمالاً در کشمکشی که با مدیریت مجموعه ورزشی آزادی به وجود آمده و بخشی از تبلیغات محیطی را مدیران مجموعه برای خود برمیدارند، تا چند وقت دیگر باید منتظر باشیم درودگر این را هم به گزارشات خود اضافه کند. او با تکرار این اطلاعات در واقع هم وانمود میکند که دارد گزارش کار میدهد و دغدغه مطالبات باشگاهها از تبلیغات محیطی را دارد و هم از زیر بار انتقادهای احتمالی در این رابطه فرار میکند.
در حالی که گذر زمان در این پروندههای مالی، به قیمت نابودی باشگاهها و تیمهای فوتبال تمام میشود. به بهای نابودی بخشی از لیگ فوتبال.