رویداد۲۴ به قول استادان علوم ارتباطات و رسانه وقتی در جامعه پای حقیقت لنگ میزند پای مصنوعی شایعه خودش را نشان میدهد.
دیروز با انتشار خبر گرانی بنزین همه جامعه تحت تاثیر این خبر قرار گرفت از گرانی ارز گرفته تا افزایش کرایه تاکسی ها. چرا؟ چرا با وجود تکذیب مسئولان و شرکت ملی پخش و پالایش نفت باز هم مردم تا پاسی از شب در صف منتظر پر کردن باکهای خود بودند؟ چرا مردم به تکذیبها اعتنا نکردند و همچنان در صفها ماندند مگر یک باک بنزین مشکل آنها را حل میکند یا دردی از آنها دوا میکند یا با یک باک میتوانند برای یکسال با خیال آسوده بنزین داشته باشند؟ این فرهنگ را چه کسی به ما یاد داد؟ جواب یک کلمه است: مسئولان؛ عدم روراستی مسئولان با مردم
وقتی با مردم صادق نیستیم و دولت یک سخنگوی رسمی ندارد که بیاید برای مردم توضیح دهد چه تصمیمی درباره مدیریت کشور در دوران تحریمها گرفته میشود و چگونه دولت میخواهد با کاهش فروش نفت کشور را اداره کند، وقتی وزیر نفت در پاسخ به سوال خبرنگار که میپرسد تا چه میزان افزایش قیمت سوخت منطقی است میگوید: تا وقتی که مردم تحمل کنند، همین میشود دیگر بی اعتنایی مردم به وزیر و صفهای طولانی بنزین تا آخر شب در پمپ بنزین ها.
چرا با وجود تکذیب دولت برای گران شدن بنزین، باز هم صفهای طولانی تا آخر شب برقرار بود؟
وقتی دولت در سخنرانیهای رسمی فقط از ملت مایه میگذارد و فقط بحث بر سر مقاومت مردم است و ملت همرنگی مسئولان را با خودشان احساس نکرده اند و هر روز فسادهای بیشتری از آقازادهها به گوش میرسد معلوم است مردم اعتماد خود را به بدنه دولت از دست میدهند و فقط به اخبارهای غیر رسمی و حتی شایعه گوش جان میسپارند، چون میدانند فردا یا پسفردا دولت همان سناریوی شایعه را با کمی چاشنی به خورد مردم میدهد.
اینجا نه آن خبرگزاری که اولین منبع نشر خبر گرانی بنزین بود مقصر است و نه مردمی که به صفهای بنزین پیوستند اینجا مقصر پای حقیقت است که همیشه لنگیده است. عدم صراحت و شفافیت که فقط مختص جهان سوم است.
بیایید با مردم صادق باشیم تا حداقل از این مرحله سخت بگذریم و از شدت فشارها و تحریمها و خشونتها کم کنیم تا شاید اعتماد گذشته که روزی در جنگ تحمیلی به بهترین شکل خودش را نشان داد به مردم برگردد.