صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

سه‌شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - 2023 November 07
کد خبر: ۱۷۳۴۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۴ - ۰۴ خرداد ۱۳۹۵

آرزوهایتان را تضمینی برآورده می‌کنیم!

دختر بچه کارت ویزیت پرس شده را در خیابان دست هر کس می‌دهد این جمله را بر زبان می‌آورد: «از این به بعد نگران چیزی نباشید به همه آرزوهایتان می‌رسید.» رهگذران کمی گیج و مات نگاهش می‌کنند و بعد به کارت زل می‌زنند. روی کارت این کلمات حک شده: «انجام کلیه امور دعا.» کارت تقسیم بندی شده به بخش‌های مختلف با عکس‌های فتوشاپی؛ گشایش بخت، احضار محبت، ابطال سحر و طلسم از فرد یا مکان و وسعت رزق و روزی...
رویداد۲۴دختر بچه کارت ویزیت پرس شده را در خیابان دست هر کس می‌دهد این جمله را بر زبان می‌آورد: «از این به بعد نگران چیزی نباشید به همه آرزوهایتان می‌رسید.» رهگذران کمی گیج و مات نگاهش می‌کنند و بعد به کارت زل می‌زنند. روی کارت این کلمات حک شده: «انجام کلیه امور دعا.» کارت تقسیم بندی شده به بخش‌های مختلف  با عکس‌های فتوشاپی؛ گشایش بخت، احضار محبت، ابطال سحر و طلسم از فرد یا مکان و وسعت رزق و روزی...

در پایین کارت یک شماره تلفن موبایل به چشم می‌خورد و در کنارش کلمه «...» بدون هیچ نشان دیگری. بالای کارت هم نوشته شده: «تنها دعاهایی انجام می‌شود که رضایت خدا و خلق خدا در آن باشد.»

 دختر بچه هفت - هشت سال بیشتر ندارد و تند و تند جمله برآورده شدن آرزوها را عین ضبط صوت تکرار می‌کند. یکی از رهگذران جلویش را می‌گیرد:«دختر جون! «...» زنه یا مرد؟ چقدر می‌گیره برای دعا؟» دختربچه که انگار چیز زیادی از داستان کارت نمی‌داند باز می‌گوید: «آرزوهاتون رو برآورده می‌کنه.»

 داستان دعا، دعانویسی، جادو و طلسم از گذشته‌ها رایج بوده. برخی بشدت به آن معتقدند و برخی هم نه؛ می‌گویند کلاهبرداری است. بعضی‌ها می‌گویند آدم مستأصل که می‌شود به هر چیزی چنگ می‌زند ولو به قیمت آنکه بداند سرش کلاه بزرگی می‌رود. این روزها هم که دیگر دعا نویسی حالت مدرن به خودش گرفته. بعضی دعا نویس‌ها وب سایت دارند. مشتری‌هایشان را آنلاین  جست‌و‌جو می‌کنند. برخی هم در کوچه و خیابان با کارت ویزیت مشتری هایشان را پیدا می‌کنند. اما اینکه پشت داستان چیست، فهمیدنش چندان هم سخت نیست؛ اینکه همه اینها قصه‌ای است برای کسب درآمد.

با تلفن «...» تماس می‌گیرم یک  زن  پاسخم را می‌دهد. صدای جیغ و داد بچه کوچکی از پشت تلفن، خیلی واضح به گوشم می‌رسد تا جایی که هر چند لحظه یک بار زن پشت تلفن با فریادی ساکتش می‌کند. زن خودش را دختر «...» معرفی می‌کند و می‌گوید آنقدر سر پدرش شلوغ است که به هیچ وجه مشتری حضوری قبول نمی‌کند: «اگر خیلی اصرار دارید آقا را ببینید شهریور به بعد.»

یعنی هیچ راهی ندارد حضوری آقا را ببینیم و درخواستمان را مطرح کنیم؟

نه خانم؛ وقتشان خیلی پر است. تازه بعد از شهریور هم آنقدر خسته هستند که تصمیم دارند یکی دو ماهی استراحت کنند. می‌شود آبان و آذر. حالا آن موقع شاید مشتری جدید بپذیرند. البته شاید. چون کلاً دلشان نمی‌خواهد مشتری تازه پیدا کنند. احساس می‌کنم آقایی به نام «...» که کارت دعا‌نویسی به نامش چاپ شده اصلاً وجود خارجی ندارد. چون اصرار از من است و انکار از زن پشت خط تلفن: «هر قیمتی باشد می‌پردازم، اما باید با خود آقای «...» حرف بزنم.»   

زن چند لحظه‌ای مکث می‌کند: «شما خیالتان راحت باشد، کارشان تضمینی است. هر درخواستی دارید ما انجام می‌دهیم و با پیک موتوری می‌فرستیم در خانه تان. پدرم یک مرد 57 ساله است. در پاکی اش شک نکنید. حالا درخواستتان چیست؟» به کارت نگاهی می‌اندازم؛ گشایش بخت و رفع بیماری‌ها اولین کلماتی است که به چشمم می‌خورند:« گشایش بخت! یعنی دختری را می‌شناسم که می‌خواهد بختش باز شود. یک فامیل هم داریم که بچه اش بیماراست، راه حلی دارید؟»  خانم که انگار از درخواست‌هایم خوشحال شده فوری می‌پرسد: «دختر خانم چند ساله است؟» می‌گویم: «سی و چند ساله.»

 زن که آه از نهادش بلند شده می‌گوید: «غیر از بسته شدن دستی بختش ممکن است کار خدا هم باشد. یعنی مقدر نبوده تا این سن ازدواج کند. برایش لوح جذب خواستگار می‌زنیم از یک روز تا 40 روز بختش باز می‌شود. حاج آقای ما به سرکتاب نگاه می‌کند برایش لوح می‌نویسد. اگر کارش سبک باشد 350 تا 500 هزار تومان می‌شود سنگین هم که باشد تا 800 هزار تومان.»

 اگر دختر خانم  سر 40 روز ازدواج نکرد تکلیف چیست؟
تضمینی هم کار می‌کنیم، یعنی اولش 60 درصد قیمت را می‌پردازید بعد سر 40 روز که دختر عقد کرد 40 درصد باقیمانده را شما هم ندادید از موکل  می‌گیریم.
موکل؟
این‌ها دیگر به پدرم مربوط است. شما زیاد کنجکاوی نکنید.او همیشه با موکل در ارتباط است. اگر شما هم پول ندهید ما زنگ می‌زنیم از موکل پولش را می‌گیریم. از حرف‌های خانم چندان سر در نمی‌آورم اما او تند و تند دلیل و برهان می‌تراشد و سعی می‌کند راضیم کند: «برای مریض تان هم دعای آرامش می‌دهیم، اگر خوب نشد برایش شب نشینی می‌گیریم یعنی برایش دعا می‌خوانند بعد از اذان مغرب. اگر فایده داشت باز ادامه می‌دهیم.»

 دعا و لوحی که زن از آن حرف می‌زند با پیک موتوری به در خانه متقاضی ارسال می‌شود و هزینه هم به همان پیک داده می‌شود. هر چند پرداخت هزینه با کارت بانکی هم ممکن است. زن برایم توضیح می‌دهد جادو و طلسم فقط برای کسی که ترک منزل کرده اجرا می‌شود نه برای هر کسی. جادوی محبت هم برای این است که کسی را بخواهید بی‌قرار و بی‌تاب کنید. زن بلافاصله توضیح می‌دهد: « آقای ما دعای جدایی قبول نمی‌کند، از آن آدم‌ها نیست.» زن تا پایان مکالمه مفصل مان حاضر نمی‌شود اطلاعات بیشتری از «...» بدهد یا امکان دیدار حضوری با او را برایم فراهم کند اما قول می‌دهد آرزوهایم را برآورده کند.
منبع: روزنامه ایران 
نظرات شما