صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

دوشنبه ۰۴ دی ۱۴۰۲ - 2023 December 25
کد خبر: ۱۷۴۱۰۵
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۶ - ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸
تعداد نظرات: ۱ نظر

سرنوشت دردناک خانم دوبلور مشهور ایرانی

مینو غزنوی از مشهور‌ترین صدا‌های زنان تاریخ دوبلاژ ایران است و از پیشکسوت‌های دوبله که نام و صدایی آشنا برای سه نسل از مردم دارد.

 رویداد۲۴ دوبلوری که از سخن می‌گوییم؛ از فلرتیشیا در انیمیشن (ماجرا‌های گالیور) گرفته تا کایو سریال «سال‌های دور از خانه» و یانگوم «جواهری در قصر». مردم برای اولین بار بازیگران مشهوری، چون سوسن مقدم (نقش لیلی) در سریال دایی جان ناپلئون تا مرجانه گلچین در فیلم‌های (بی‌قرار، شب بیست و نهم و.)، ویشکا آسایش در نقش قطام در سریال امام علی (ع) و مهتاب کرامتی در نقش هلن در سریال مردان آنجلس را با صدای او شناختند و پذیرفتند. عام و خاص با صدایش با بخشی از سینمای ایران و جهان آشنا شدند از صدای جنیفر جنز در فیلم (آهنگ برنادت) و دایان کیتون در فیلم (آنی هال) گرفته تا ستارگان بالیوود همچون، کاجول، نی‌ها، کاریشما کاپور و آشواریا رای. مینو غزنوی تاریخ مجسم دوبله ایران است؛ هم از نظر هنری و هم از نظر روند، شکل‌گیری و مسیر دوبله از ابتدا تا به امروز می‌تواند صاحب نظر و قابل استناد باشد. از دوران کودکی تا به امروز در دوبله به هنرنمایی پرداخته و طی پنجاه سال تلاش کرده همواره در دوبله فعال باشد. هنوز هم سهم بسزایی در صداپیشگی دارد. با مینو غزنوی دوبلور پیشکسوت درباره وضعیت امروز هنر دوبله و آینده شغلی فعالان آن به گفتگو نشستیم. گفت‌وگوی ما را در ادامه می‌خوانید:

پس از گذشت پنج دهه از فعالیت حرفه‌ای خود در هنر دوبله، هنوز هم پرکار و فعال هستید، علت این حضور مهم، مداوم و تأثیرگذار چیست؟

من بیشتر برای عشق به دوبله کار می‌کنم، چون در دوبلاژ پولی وجود ندارد که برای پول کار کنم، شهرتی هم ندارد که برای شهرت کار کنم و هرگز هم به‌دنبال شهرت نبوده و نیستم. فقط و فقط علاقه و عشق به این هنر مرا سرپا نگاه داشته، با آنکه بیماری سختی داشتم و هنوز هم گاهی گرفتار آن هستم و دیگر توان جسمی سابق را ندارم؛ اما همچون دوران شروع کارم هنوز عاشقانه دوبله را دوست دارم و با همان نیرو و شوق کار می‌کنم و مدیران دوبلاژ در تلویزیون وقتی مرا برای پرسوناژی می‌خوانند نمی‌توانم به آن‌ها جواب رد بدهم، می‌گویند مردم صدایت را دوست دارند، امیدوارم اینگونه باشد و خواسته مردم انجام شود.

بدون شک این گونه است و شما یکی از ستون‌های سترگ صدای زنان در تاریخ هنر دوبله ایران هستید و فراز و نشیب این هنر را از نزدیک لمس کردید، ارزیابی کلی‌تان از وضعیت امروز دوبله چطور است و به اعتقاد شما اکنون در چه دوره‌ای از هنر دوبله قرار داریم؟

دوبله اکنون در حد فارسی گفتن است، چیزی از آن هنری که من و هم نسل‌های من برایش عاشقانه کار می‌کردیم باقی نمانده، می‌دانم همکارانم از این گفته من ناراحت می‌شوند، ولی واقعیت است! البته بسیاری از همکارانم تلاش می‌کنند و کار خوب عرضه می‌کنند، اما بسیاری هم دوبله را خیلی دم دستی و سطحی گرفته‌اند. بخصوص این گویندگانی که داخل انجمن گویندگان و سرپرستان فیلم نیستند و به اصطلاح زیرزمینی کار می‌کنند، که البته مدتی است که روی زمینی و عیان هم هستند و اکران انیمیشن و دوبله هم زمان هم در سینما‌های شهر می‌گذارند، دوبله بد واقعاً باعث تنزل هنر دوبله شده است و هر چیزی را به اسم دوبلاژ به خورد مخاطب می‌دهند.

چرا بسیاری از گویندگان که حتی عضو انجمن هم هستند و سال‌هاست گویندگی می‌کنند هنوز صدایشان برای مخاطب خاص و عام جا نیفتاده و هیچ خاطره شنیداری در ذهن مخاطب به وجود نیاورده، ولی دوبلور‌های قدیمی در همان ابتدا و از جوانی صدایشان استادانه بود و بر دل و جان می‌نشست؟

یک علتش لطف خدادادی است، علت دیگرش تلاش و کوشش و شاگردی کردن است، علت دیگر آن سرسری کار نکردن و با صبر و تأمل و دقیق دوبله کردن است. من کنار بزرگان تاریخ دوبله نشستم و سال‌ها شاگردی کردم، ممارست و تمرین داشتم و از استادان با صبوری و تلاش آموخته ام، جوانانی که در دو دهه اخیر وارد این هنر شدند صبر و حوصله ندارند، شاید بسیار خوش صدا و بااستعداد هم باشند، ولی شاگردی نکردند و تلاشی برای بهتر شدن نمی‌کنند و از ابتدا با این ذهنیت که من بهترین صدا و بیان را دارم وارد این کار شدند و هیچ شخصی را هم در این هنر به جز خودشان قبول ندارند پس نتیجه می‌شود اینکه بعد از بیست سال هنوز طرف دوبلور خوبی نیست و در صدا و بیانش بسیار ضعف وجود دارد. شما ببینید بزرگان تاریخ هنر دوبلاژ مانند استاد منوچهر اسماعیلی هنوز می‌گوید که نکته برای آموختن وجود دارد و استاد نیستم، همین روحیه بعد از شصت سال هنرمندی باعث شده که هنرمندان بزرگی مثل منوچهر اسماعیلی وجود داشته باشند.

برخی افراد دوبله را هنر نمی‌دانند. به اعتقاد شما آیا دوبله هنر است؟

بله بدون شک دوبله هنر است و هنر والا و سختی است. دستیابی به هنر دوبله از دشوارترین کار‌های هنری در هفت هنر است. من تئاتر را خیلی دوست دارم و هنر بسیار سختی است که دوبله از آن سخت‌تر است، به‌نظر من دوبله، تئاتر نشسته است. دوبلور هنرپیشه‌ای است که نشسته باید بدود، گریه کند، بخندد، برود زیر آب و بالا بیاید، نفس بگیرد، فریاد بزند، آرام صحبت کند، تند صحبت کند، عاشق باشد، قاتل باشد، پلیس باشد و هزاران هزار حس و شخصیت و تیپ را فقط و فقط نشسته روی یک صندلی با یک میکروفن ایفا کند و به گونه‌ای باشد که مخاطب بپذیرد، باور کند و با آن زندگی کند. دوبله فقط حرف زدن و ادای کلمات نیست، حس و درک تمام فیلم و بازیگر است، حس تمام میزانسن، دکوپاژ و همه دنیای اثر است، این گونه است که دوبله مقبول است و باورپذیر و رکن جدا نشدنی سینما و تلوویزیون است.

چرا تقلید در هنر دوبله بیش از همه هنرهاست، همه در پی آن هستند صدای منوچهر والی‌زاده، خسرو خسروشاهی، ژاله کاظمی، مینو غزنوی، چنگیز جلیلوند و… را تقلید کنند، به جز دو سه مورد سال‌هاست که صدای ناب و تازه‌ای در دوبله شنیده نشده است؟

شاید به این خاطر است که افرادی که نام بردید البته به جز خودم، خیلی از بزرگان دوبله که صداهایشان تقلید می‌شود، بسیار خاطره انگیز هستند و سینما را مردم با صدای دوبلور‌های قدیمی شناختند، به همین علت است که می‌گویید به جز چند مورد، صدای خوبی سال‌هاست وارد دوبله نشده. خیلی از جوان‌ها هم آمدند وارد این هنر شدند و صدای خود را داشتند و موفق هم شدند، تقلید از بزرگان بدون شک ماندگاری نخواهد آورد.

هرگز به مدیریت دوبلاژ روی نیاوردید، علت خاصی دارد که در طی سال‌های طولانی که در هنر دوبله هستید، مدیریت دوبلاژ انجام نداده‌اید؟!

مدیریت دوبلاژ به‌نظر من کار بسیار بسیار سختی است، اگرچه سهل گرفته شده است. سال‌ها پیش که به من مدیریت دوبلاژ پیشنهاد شد استادانی، چون احمد رسول‌زاده وعطاالله کاملی در قید حیات بودند و افراد متبحری، چون خسرو خسرو شاهی مرتب مدیریت دوبلاژ را انجام می‌دادند، منظورم این است که بزرگان مدیریت دوبلاژ حضور داشتند و به بهترین و هنری‌ترین شکل ممکن مدیریت دوبلاژ می‌کردند، من نزد آن‌ها شرمنده بودم اگر می‌خواستم مدیر دوبلاژ باشم، اکنون هم حوصله مدیریت دوبلاژ را ندارم، چون واو به واو متن و صحبت گوینده باید چک شود و از هیچ لحظه‌ای در فیلم نباید گذشت و من دیگر حوصله و توان این کار را ندارم؛ اما در گویندگی خودم در فیلم‌ها از لحظه‌ای نمی‌گذرم و به مدیران دوبلاژ جوانتر هم مسائل را گوشزد می‌کنم، چون برای من فقط و فقط درست و صحیح دوبله شدن فیلم مهم است، از هشت سالگی تا اکنون تمام تلاشم نیز همین بوده که کار باکیفیت و باورپذیر را به مردم ارائه کنم.

شما سال‌هاست که از گویندگی در رادیو نیز دور هستید و تمرکز خود را فقط بر دوبله گذاشتید، آیا نرفتن به رادیو علت خاصی دارد؟

خدا رحمت کند آن زمان با منوچهر نوذری در «صبح جمعه با شما» کار می‌کردم و رادیو برایم ارزش خاصی داشت و بسیار دلچسب بود، به‌طور مستمر از رادیو دور بودم و گاهی دعوت که شوم می‌روم. سال‌ها پیش با حسین امیرفضلی، مهین دیهیم، فرهنگ مهرپرور و منوچهر نوذری و… در رادیو گویندگی کردم و در کنار این عزیزان هم آموختم هم بسیار از آن دوران خاطره دارم.

به‌نظر شما چرا در ایران از وزارت ارشاد تا بازیگران و کارگردانان با دوبله شدن فیلم‌های ایرانی مشکل دارند، حال آنکه بسیاری از بازیگران ایران از فن بیان صحیح و سونوریته و موزیکالیته و تونالیته درستی برخوردار نیستند، بسیاری از بازیگران مشهور ایران با صدای ماندگار دوبلور‌ها مشهور و محبوب شدند.

وزارت ارشاد طی نامه‌ای به واحد دوبلاژ و انجمن گویندگان ابلاغ کرد که فیلم‌های ایرانی دیگر دوبله نشود یا همه پرسوناژ‌های یک فیلم دوبله نشود، گویا بازیگران هم در این تصمیم ارشاد بی‌تأثیر نبودند و معتقد بودند و هستند که صدایشان خوب است و مشکلی ندارد که دوبله بشود، از طرفی تهیه‌کنندگان نیز فکر می‌کردند دوبله خرجی اضافه را بر تولید فیلم تحمیل می‌کند و فیلم با دوبله گران تمام می‌شود، در صورتی که بازیگران سر صحنه فیلمبرداری با برداشت‌های متعددی که برای گفتار اشتباه دارند پروسه تولید فیلم طولانی‌تر و پرهزینه‌تر می‌شود و در مجموع سال‌هاست که دیگر فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی دوبله نمی‌شود.

دوبله، هنری به وسعت سینما

دوبله کمی جوانتر از هنر هفتم در ایران است و حدود ۷۰ سال قدمت دارد. به‌دلیل نبود تجهیزات صدا‌گذاری روی فیلم و صدا‌برداری در استودیو، فیلم‌های خارجی ابتدا در ایتالیا، آلمان و ترکیه دوبله و به ایران فرستاده می‌شد. بعدتر با راه افتادن استودیو‌ها بود که دوبلاژ در ایران پا گرفت. داستان دوبله در ایران بسیار جذاب است و هنرمندان بزرگی با زحمت‌های فراوان در به وجود آمدن هنر دوبله در ایران نقش داشته‌اند.

در اینجا می‌توان نقل قولی از ورود دوبله به ایران از پرویز خطیبی به میان آورد. او در این باره می‌گوید: برای فیلم «طوفان زندگی» (علی دریابیگی-۱۳۲۷) که غلامحسین بنان، روح‌الله خالقی و حسین تهرانی نیز در آن شرکت داشتند. ظاهراً بعد از نمایش فیلم، استاد روح‌الله خالقی سالن سینما را ترک نمی‌کند و در برابر اصرار کنترلچی‌ها گفته که می‌خواهد صدای فیلم را هم بشنود و بعد برود! این گفته طنزآمیز ناظر به همان معضلی است که درباره‌اش اشاره شد، دشواری پخش همزمان صدای فیلم به صورتی که صدای بازیگران و موسیقی و محیط در یکدیگر تداخل نکنند و عقب و جلو نشوند، خاطره دوم مربوط به دوبله فیلمی از «لورل و هاردی» است. طبق روایت پرویز خطیبی، او و ابوالقاسم رضایی (کارگردان- ۱۳۷۵ ـ. ۱۲۹۵) فیلمی از لورل و هاردی را دوبله می‌کنند، اما پخش آن با دردسر جدی روبه‌رو می‌شود، چون نمی‌توانند صدا و تصویر را هماهنگ کنند.

در نتیجه، ابوالقاسم رضایی کنار اپراتور می‌ایستد و هر بار که بازیگران حرف می‌زنند، دستگاه پخش صدا را روشن می‌کند و این کار مشقت بار را تا آخر فیلم ادامه می‌دهد! مرحوم فهیمه راستکار (۱۳۹۱ ـ. ۱۳۱۱) از پیشکسوتان دوبله روایت مشابهی دارد: «در آن زمان، یک پرده فیلم باید در یک نوبت دوبله می‌شد.

هیچ تکنیکی برای تکه‌تکه کردن فیلم وجود نداشت و ما باید بموقع جملات را ادا می‌کردیم که با موسیقی تداخل پیدا نکند، از این دست مشکلات فراوان در ایران برای دوبله فیلم‌ها بسیار بود.» در سال ۱۳۲۵با تلاش و سرمایه‌گذاری افرادی، چون دکتر اسماعیل کوشان طى اقامت اجباریش در استانبول به‌طور جدى پیگیر کار دوبله شد و طرح شرکت (میترا فیلم) را با مشارکت همسرش و ابراهیم کوشان و جهانگیر تفضلى شکل داد.

سپس با خرید دو فیلم فرانسوى و اسپانیایی مقدمات کار را در استودیوى (سس فیلم) فراهم آورد. از ابتدا دوبله فیلم در ایران هنری سترگ و جدی محسوب می‌شد و اولین دوبلور‌های ایران از بازیگران تئاتر و خبره‌های رادیو و هنر بودند. از حسین سرشار، مرتضی حنانه، نصرت‌الله کریمی گرفته که در ایتالیا تحصیل سینما و موسیقی می‌کردند تا پرویز بهرام، ایرج دوستدار، احمد رسول‌زاده، سعید شرافت، مهین دیهیم، مهین معاون‌زاده، فهیمه راستکار، عبدالله بوتیمار و… که بازیگران تئاتر بودنند و محمد خواجوی‌ها (مانی)، مهدی علی محمدی، عبدالله محمدی و… که از گویندگان رادیو ملی بودند و البته علی کسمایی که مردی تحصیلکرده و هنر دوست بود و برای دوبله زحمت‌های فراوان کشید و لقبش پدر دوبله ایران شد.

نخستین فیلم، نخستین دوبله

هنر دوبله در سال ۱۳۲۵ به ایران رسید. گرچه همه کار‌های فنی آن در کشور‌های دیگر انجام می‌شد، اما در روز پنجشنبه، ۵ اردیبهشت ۱۳۲۵ ایرانیان شاهد اولین فیلم فرانسوی دوبله شده به فارسی به نام «دختر فراری» در سینما کریستال بودند. گرچه قبل از آن، در اوایل دهه ۱۳۲۰ و در جریان جنگ جهانی دوم، مردم اخبار جنگی را با توضیح فارسی می‌دیدند، اما دیدن فیلم‌های سینمایی خارجی آن هم به زبان فارسی امری اعجاب‌انگیز و خارق‌العاده بود. در ضمن تا قبل از این زمان، همه فیلم‌ها به زبان اصلی با میان نویس فارسی به نمایش درمی‌آمد. صحنه‌های مختلف فیلم را می‌بریدند، ترجمه صحنه‌ها را روی کاغذی می‌نوشتند، از نوشته فیلمبرداری می‌کردند و پس از پخش فیلم، وسط صحنه‌های آن نوشته‌ها را پخش می‌کردند.

نمایش فیلم «دختر فراری» با استقبال بسیار خوب مردم روبه‌رو شد. این کار به دست دکتر اسماعیل کوشان انجام شد. در حقیقت او بانی دوبله اولین فیلم خارجی به فارسی بود. دکتر کوشان پس از پایان تحصیلاتش در رشته اقتصاد (در آلمان)، رشته تازه‌ای را برای ادامه تحصیل پیدا می‌کند و به لحاظ جاذبه‌ای که سینما برایش داشت، در رشته ارتباط جمعی که شامل روزنامه، رادیو و سینما می‌شد، ادامه تحصیل می‌دهد. پس از مدتی، قصد برگشت به ایران را می‌کند که به‌علت پاره‌ای از مسائل (جنگ) مجبور می‌شود مدتی را در استانبول اقامت کند. در طول اقامت اجباری‌اش، در آنجا به طور جدی پیگیر کار دوبله می‌شود و طرح اولیه شرکت «میترا فیلم» را با مشارکت خودش، همسرش دیانا و جهانگیر تفضلی (دانشجوی رشته حقوق در دانشگاه استانبول) شکل می‌دهد. سپس با خرید ۲ فیلم فرانسوی و اسپانیولی کارش را آغاز می‌کند. به کمک تفضلی برای انجام این کار برخی از دانشجویان علاقه‌مند جذب کار شدند.

نام «دختر فراری» را خود کوشان برای فیلم فرانسوی انتخاب می‌کند، اما نام اصلی فیلم «نخستین وعده دیدار» محصول سال‌۱۹۴۴ فرانسه بود. وی در آن زمان بسختی می‌تواند برای هنرپیشگان خارجی زن، زنی ایرانی را بیابد؛ زیرا کمتر بانوی ایرانی حاضر می‌شد که به جای ستاره‌های این فیلم‌ها حرف بزند. اما سرانجام «نوریله قوانلو» به جای هنرپیشه فرانسوی «دانیل داریو» حرف می‌زند و بقیه نقش‌های زن را دختران یا زنان ترک یا یونانی دوبله کردند که کاری بس مشکل بود؛ زیرا باید زبان فارسی را تا حدودی به آن‌ها آموزش می‌داد، تمرین می‌کرد و بالاخره ضبط روی فیلم بود. نتیجه کار به‌عنوان اولین دوبله بد نبود و او خود را برای پخش فیلم دوبله شده دیگرش به نام «دختر کولی» که اسپانیولی بود، آماده کرد. این دو فیلم هر دو در ترکیه دوبله فارسی می‌شوند و در سال ۱۳۲۵ که وی به ایران باز می‌گردد، هر دو را به‌نمایش درمی‌آورد و شرکت میترا در تهران مستقر می‌شود.

ایران نو فیلم‌

هجده ماه قبل از این زمان (۱۳۲۳)، استودیویی برای تولید دوبله فیلم اعلام موجودیت می‌کند که نام آن را «ایران نو فیلم» گذاشتند. بنیانگذاران اولیه آن شاهپور مبینی، منصور مبینی، هوشنگ کاوه و امیرحسین دهلوی بودند. عده‌ای دیگر نیز بعداً به آن‌ها می‌پیوندند. دکتر میرسپاسی و فاضل سرجویی و چند نفر دیگر با استفاده از موقعیت مالی خوبی که داشتند، در این راه سرمایه‌گذاری می‌کنند. اعضای گروه استودیو باید قبل از فیلمسازی دو مرحله را می‌گذراندند:

ساخت وسایل لازم برای تأسیس یک استودیو و کار دوبله‌… آشنایی به الکترونیک، تراشکاری، ریخته‌گری، آهنگری، انرژی و علاقه فراوان، تمامی سرمایه‌ای بود که آنان در اختیار داشتند. هدفشان در ابتدا فیلمسازی و سپس دوبله بود؛ درحالی که در کشور‌های همسایه مانند ترکیه، هند و مصر کار فیلمسازی و دوبله رواج کامل داشت. در ایران همه مراحل، جنبه جست‌و‌جو، ابداع و اختراع را داشت و در این شرایط، «ایران نو فیلم» زمانی آمادگی آن را یافت که به دوبله فیلم بپردازد که «دختر فراری» از راه رسیده بود.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
شعبان جعفری
۲۰:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۱/۰۱
عالی بود من از بچگی عاشق هنر دوبله بودم ودوبلورهای سرزمینم را دوست داشتم وانها را ستایش میکردم مخصوصا دوبلورهای قدیمی که با انها بزرگ شدم خدا رحمت کند تمام انهایی که اکنون در میان ما نیستند اما یادشان همیشه در قلبمان هست ممنون از زحمات شما
نظرات شما