جواد امام:
جواد امام میگوید: اگر جریان اصلاحات بدون ابهام، شرایط دادن لیست حداکثری را داشته باشد که پس از آن هم بتواند پاسخگوی مسئولیتش باشد، باید در انتخابات شرکت کند، در غیر این صورت نباید حداقل مشارکتی در لیست دادن داشته باشد.
رویداد۲۴ جواد امام، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و مدیرعامل بنیاد باران، با توجه به اظهارنظرهای چهرههای اصلاحطلب درباره آینده این جریان و تصمیمگیری در مورد انتخابات پیش رو میگوید که جریان اصلاحات هنوز وارد مباحث انتخاباتی نشده است.
او بر همین اساس تاکید میکند: این اظهارنظرها شخصی است و برای مشخص شدن تصمیم این جریان باید منتظر بود تا به صورت جدی وارد مباحث انتخاباتی شویم.
امام همچنین برای تصمیمگیری جریان متبوع خود نحوه عمل شورای نگهبان را موثر میداند و تاکید دارد که نحوه عملکرد این شورا در اعمال نظارت استصوابی موجب نارضایتیهایی بین بدنه جریان اصلاحات شده و اصلاحطلبان باید در مورد تصمیمگیری برای ورود به جریان انتخابات آینده یا در پیش گرفتن راه دیگری نسبت به لیست انتخاباتی خود مطمئن باشند. او تاکید میکند که نحوه عمل در دورههای گذشته موجب شده جریانهای سیاسی افراد ناشناخته را وارد لیستهای خود کنند و نتوانند در برابر عملکرد آنها به افکارعمومی و بدنه اجتماعی خود پاسخ دهند.
مشروح گفتوگو با جواد امام را بخوانید:
این روزها صحبتهای متفاوتی در جریان اصلاحات مطرح است. چهرههای سیاسی اظهارنظرهای مختلفی دارند، برخی از تحریم انتخابات حرف میزنند، برخی از جمله آقای حجاریان از مشارکت مشروط در انتخابات صحبت میکنند، عدهای هم میگویند جریان اصلاحات بدنه اجتماعی خود را از دست داده و مردم مثل گذشته با این جریان مشارکت نخواهند کرد. اما ابعاد این اظهارنظرها مشخص نیست؛ مثلاً اگر قرار باشد اصلاحطلبها مشروط مشارکت کنند، چگونه خواهد بود؟
اظهارنظرهایی از طرف دوستان در جریان اصلاحات مطرح میشود و بعضاً در فضای مجازی نیز انعکاس آن دیده میشود، اما اینها اظهارنظر شخصی دوستان است، جمعبندی جریان یا حتی یک حزب نیست. هنوز به صورت جدی وارد بحث انتخابات و جریان اصلاحات نشدهایم که راجع به نحوه شرکت آن صحبت شود و از آن فراتر موضوع تحریم یا شرط در انتخابات به میان آمده باشد.
حداقل در جمعهایی که ما حضور داریم وارد بحث انتخابات نشدهایم، یا اینکه راهکار مشخصی ارائه ندادهایم. ولی آنچه مسلم است اینکه شعار حکومت، برای انتخابات، مشارکت حداکثری است و من فکر میکنم این مشارکت حداکثری لوازم خود را میطلبد. نقدهایی که نسبت به عملکرد حوزه نظارت، خصوصاً در بحث نظارت استصوابی، مطرح است باعث شده جریانی مثل جریان اصلاحطلب برای حضور در انتخابات به لیستهای حداقلی روی آورد.
این لیستهای حداقلی نتوانسته انتظارات جامعه و بدنه جریان اصلاحات و مردمی را که به اصلاحات اقبال نشان میدهند برآورده کند. به همین دلیل نقدهایی که به عملکرد منتخبان این لیستها و خصوصاً درباره عملکرد دولت مطرح میشود، مستقیم یا غیرمستقیم متوجه جریان اصلاحات شده است. تا الان میگفتند آقای خاتمی تکرار کرده و این اقبالی که نشان دادهاند بابت خواسته آقای خاتمی از جامعه، مردم و جریان اصلاح طلب بوده است.
حالا حکومت بیاید شرایط بهتر و بازتری فراهم کند تا با توجه به شرایط روز جامعه، به سمتی برویم که هم مشارکت حداکثری تحقق پیدا کند و هم جریانات سیاسی و سلیقهها بتوانند لیستهای حداکثری خود را ارائه کنند. در این صورت میتوانند به نوعی پاسخگوی عملکرد لیستشان هم باشند.
علیالقاعده لیستهایی که در شب انتخابات بسته میشود با توجه به محدودیتها و عدم شناخت بعضی از چهرهها- که از قبل توسط شورای نگهبان انتخاب شدهاند و ما هم محدود به انتخابشدهها و تاییدشدههای شورای نگهبان هستیم- نارضایتی به دنبال دارد.
شاید برخی از نقدهای مردم که امروز مطرح میشود به جریان اصلاحات وارد باشد، به همین دلیل ما هنوز به صورت جدی وارد موضوع انتخابات نشدهایم تا بتوانیم درباره نحوه مشارکت تصمیم بگیریم و ببینم این نحوه مشارکت به چه شکل باید باشد. آیا مانند دورههای قبل میتوانیم وارد شویم و لیست حداقلی دهیم؟ بحث تحریم نیست، بلکه موضوع بر سر نحوه مشارکت، ترغیب و تشویق مردم و افرادی است که میخواهند خودشان را در معرض رای مردم قرار دهند. به خاطر اینکه بتوانیم پیام جامعه را منتقل کنیم، هنوز وارد بحث انتخابات نشدهایم و اظهارنظر دقیقی نکردهایم.
در صحبت با آقایان کدخدایی و رهپیک، آنها تاکید داشتند قانون اختیار نظارت استصوابی را به شورای نگهبان داده است. این احتمال وجود دارد که به هر حال نظر شورای نگهبان در این خصوص همچنان با جریان اصلاحات متفاوت باشد؟ اگر در رویه شورای نگهبان درباره نحوه اعمال نظارت استصوابی تغییری ایجاد نشود، یعنی بر نظارتی که از قبل داشتند با همان شکل و شمایل اصرار کنند، در این صورت احتمالاً اصلاحطلبها چه واکنشی خواهند داشت؟
البته آقای کدخدایی اخیراً در رسانهها درباره انتقادها نسبت به نظارت استصوابی گفتند که نقدهای درست را میشنویم؛ بنابراین من فکر میکنم باید کف و سقف نظارت استصوابی تعریف شود، اینکه سلیقهای عمل شود یا اینکه بگویند ما فرصت نداشتیم درست نیست. قانون مطرح میکند که اصل بر برائت است، دوستان میگویند ما فرصت نداشتیم و نتوانستیم صلاحیت افراد را احراز کنیم. با این اتفاق حقوق افراد تضییع میشود و باید راجع به این مسائل فکری شود.
به صورت کلی باید روشن شود که چرا به افرادی که اشتغال به تدین و مسلمانی دارند، میگویند عدم التزام به اسلام، یا افرادی که سابقه پایبندی به نظام در کارنامهشان ثبت و مشخص است و حتی هزینه دورههای جنگ و انقلاب را دادهاند عدم التزام عملی مینامند. در کدام محکمه بررسی و رسیدگی شده و حکمی صادر شده است؟ در مقطعی با یکسری گزارشهای محلی یا هرگونه اظهارنظرهای اینچنینی به نظر میرسد، با این روش، حقوق افراد تضییع میشود؛ در این صورت افراد ناشناختهای میآیند که شاید نتوانند پاسخگوی مطالبات مردم باشند و عملاً افرادی که آنها را معرفی کردهاند زیر علامت سوال قرار میگیرند. این موارد باید روشنتر و شفافتر شده و اختیارات مشخص شود و اعمال سلیقهها هم محدود و تکلیف روشن شود.
آقای کدخدایی گفتند ما با برخی افراد که منتقد نحوه اعمال نظارت استصوابی هستند صحبت کردهایم. حرفهای حسابی را میشنویم و ناحسابیها را نمیشنویم. خبر دارید که در جریان اصلاحات آیا در مورد این داستان با شورای نگهبان رایزنی شده یا خیر؟
من اطلاعی ندارم. بههرحال اگر بخواهد صورت بگیرد میتواند در فضای بازتر و رسمیتری باشد تا حرفهایی که فردا گفته میشود فقط سخنان یک بخش نباشد و بخشی دیگر مدعی شوند که حرف ما شنیده نشده است.
قاعدتاً اگر نقدی باشد، حتماً نقد منطقی و در چارچوب قانون است و خواسته ما هم اعمال قانون است. اگر اشکالاتی در نحوه اعمال قانون و اجرای آن وجود دارد، باید اصلاح شود. ما نمیگوییم نقدهای بد را نمیشنویم. بحث ما تخریب نیست؛ بحث ما این است که آن رویهای که درست، به نفع جامعه و کشور و در چارچوب قانون اساسی پیشبینی شده است، اعمال شود.
*شما شخصاً فکر میکنید راهکار جریان اصلاحات چیست، آن هم با توجه به اینکه بدنه اصلاحطلب و بدنه اجتماعی جریان اصلاحات هم از وضعیت موجود ناراضی است؟
به نظر من اگر جریان اصلاحات بدون ابهام، شرایط دادن لیست حداکثری را داشته باشد، که پس از آن بتواند پاسخگوی مسئولیتش باشد، باید بیاید و در انتخابات شرکت کند، در غیر این صورت ما نباید لیست دهیم یا حداقل مشارکتی در لیست دادن داشته باشیم. بحث من تحریم نیست، اما به نظر میرسد عملاً وقتی افراد شناختهشده نداریم و نمیتوانیم قدرت عمل داشته باشیم و مشارکت جدی انجام دهیم و پاسخگوی مشکلات جامعه باشیم، این وضعیت مشارکت ما را مشکل و با ابهام مواجه میکند.
یعنی چطور باید عمل کند؟
به نظرم تا وارد بحث جدی نشویم، اظهارنظر در اینباره سخت خواهد بود. به هر حال ما باید تلاش کنیم تا بتوانیم از لیست حداکثری برخوردار باشیم و اگر این اتفاق نیفتد، باید راجع به نحوه ورود به عرصه انتخابات و مشارکت در آن تصمیمگیری بعدی را در دستور کار قرار دهیم. الان نباید اظهارنظر کنیم. با این پالسهایی که حکومت و شورای نگهبان دارد و انتظاراتی که جامعه دارد، باید این شرایط فراهم شود، اما اگر این شرایط فراهم نشود بعداً باید درباره نحوه چگونگی آن تصمیمگیری کرد.
منبع: اعتماد آنلاین