رویداد۲۴ معاملات بورس تهران طی روز گذشته با برآیند نزدیک به صفر شاخص کل به پایان رسید. با وجود این، برتری تقاضا در سهمهای کوچک و متوسط سبب شد تا نماگر هموزن ضمن حفظ اختلاف بازدهی خود از شاخص کل، حدود ۹/ ۰ درصد دیگر افزایش یابد.
آرایش اخیر معاملهگران و واگرایی ادامهدار دو نماگر اصلی بازار را میتوان بازتابی از ابهامات حاکم بر سودآوری شرکتهای بزرگ و صادرکننده و تحرک طیف زیادی از سهامداران در جبهه مقابل دانست.
به نظر میرسد این ابهامات که بخش زیادی از آن حاصل بازگشت تحریمها و چشمانداز اعمال محدودیتهای مختلف بر صدور کالاهاست، تقاضا در سهام شرکتهای مرتبط را به عقب رانده است.
تغییر ریل سیاستهای ارزی و حرکت نرم بازارهای رسمی به سمت آشتی با قیمتهای آزاد نیز مولفه مهم دیگری است که طی این مدت انتظاراتی را در بین اهالی بورس تهران شکل بخشیده است.
به نظر میرسد در چنین شرایطی، تراکم فزاینده جریان اطلاعات که در روزهای اخیر در حال اوج گرفتن است، بتواند ضمن غبارزدایی از انتظارات سهامداران، پایههای حرکت بنیادی بورس طی روزهای آتی را مستحکم کند.
عقبنشینی محسوس تقاضا در سهام شرکتهای بزرگ صادراتی و انجام دادوستدهای محتاطانه در این طیف از نمادها، از الگوهای اصلی حاکم بر معاملات چند روز گذشته بود که در معاملات روز قبل هم خودنمایی کرد.
برقراری چنین نظمی در بورس تهران درست پس از بازگشت تحریمهای آمریکا علیه اقتصاد ایران و از طرف دیگر، وقوع دوباره جنگ تجاری بین چین و آمریکا و سپس افزایش تنشهای سیاسی در منطقه خاورمیانه شکل گرفت.
طبیعی بود که قیمت بخش زیادی از سهام به دلیل اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم از این تحولات، دستخوش فشار مضاعف شود و قیمتها تحت تاثیر شوکهای به وجود آمده به عقب برگردند.
بررسی بازدهی صنایع مختلف در نیمه دوم اردیبهشت و همزمان با شوکهای منفی تصویر دقیقتری از آرایش معاملهگران طی این مدت میدهد.
در بین صنایع بزرگ بورسی، متوسط قیمت سهام گروههای پتروشیمی، فلزات و معدنیها، که جزو بزرگترین صادرکنندگان غیرنفتی کشور به شمار میروند، به همراه هلدینگها و دیگر سهام مرتبط، در این دو هفته بین ۶ تا ۸ درصد افت کرده است.
با وجود این، طی همین بازه زمانی، بسیاری از تکسهمها و نمادهای متعلق به گروههای کوچک نظیر سهام گروه زراعت، داروییها و سیمانیها، بازدهیهای ۲۰ تا ۳۰ درصدی را به ثبت رساندهاند. انعکاس این تغییرات را میتوان در بازدهی حدود ۳ درصدی نماگر هموزن در برابر افت ۵ درصدی شاخص کل بورس تهران طی این دوره دید.
روند معکوس قیمت در سهمهای بزرگ و کوچک، عمدتا بر اثر بازگشت تحریمها، اصلاح نسبی قیمتها در بازار جهانی و اخبار سیاسی منطقه صورت گرفته است.
اثر منفی این تغییرات بخشی از جریان سرمایه را به سمت صنایعی از بورس تهران سوق داد که عملیات تولید و فروش آنها بر محوریت اقتصاد داخلی استوار بود و اثرپذیری کمتری از ریسکهای خارجی داشتند.
در پاییز سال گذشته هم که قیمتهای جهانی تحت تاثیر تحریمهای نفتی و تشدید جنگ تجاری رو به افول بود، شاهد آرایشی مشابه در بورس تهران بودیم.
در آن دوره نیز تعادل بورس به دلیل ترسزدگی مفرط سهامداران بر هم خورد و نهتنها ارزش سهام مرتبط به سطوح پایینی تنزل کرد بلکه توزیع نقدینگی آرایش دیگری گرفت و بهانههای تازهای از قبیل: افزایش سرمایه برای شکلدهی به موجهای نوسانی در بازار تشدید شد.
البته معادلات کنونی حاکم بر بورس تهران با دوره قبل تفاوتهای اساسی دارد. در این دوره، سهامداران برآوردی از اثر تحریمها بر هزینه حمل و نقل، قیمت و محدودیتهای اعمالی بر صدور کالا و از این حیث، معیاری حداقلی برای سنجش سودآوری شرکتها در دست دارند.
از طرف دیگر، قیمتهای جهانی هم واکنش چنان تندی به جنگ مجدد تجاری نشان ندادند و به نظر میرسد فعالان بورس تهران نیز این تغییرات ساختاری را در تصمیمگیریهای خود لحاظ کردهاند. احتیاط حاکم بر جو عمومی بازار و رشد قیمت در شمار زیادی از سهمهای بورسی طی دو، سه روز اخیر نمود همین نگاه بودند.
بهبود جراحات بازار
با وجود تمام فشارهای محیطی، اما نکته مثبت در این است که بورس تهران رفتهرفته در حال انس گرفتن با ریسکهای جدید است. استمرار رشد قیمت در قریب به اتفاق سهمها و نوسانهای معمول در صنایع مختلف بورسی طی دو، سه روز کاری اخیر بازتابی از بازیابی تعادل روانی سهام است.
برخلاف روزهای آغازین هفته قبل که تقریبا تمام سهمها به صورت هیجانی در محاصره عرضه قرار گرفته بودند، در روزهای معاملاتی گذشته، سهمها در فضایی نسبتا آرام دست به دست شدند. البته نباید این آرامش را به معنای تعادل قیمت در تمامی نمادها گرفت بلکه باید نشانهای از وزندهی کمتر اهالی بازار به اخبار غیراقتصادی و قرار گرفتن در آرامشی خبری دانست.
اثر مثبت تغییر فضای مسلط بر بازار، تمرکز بیشتر معاملهگران بر اطلاعات و اخبار درونی مرتبط با صنایع و شرکتهاست. در روزهای اخیر افزون بر خبرهایی از قبیل: افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی و افزایش نرخ تسعیر ارز که مجددا معاملات گروههای خودرویی و بانکی را به خود مشغول داشت، نوع دیگری از اطلاعات در حال اوجگرفتن است که میتواند کل بازار را وارد فصل تازهای از تعادل کند.
رکن اصلی این جریان اطلاعاتی در بورس تهران انتشار صورتهای مالی سالانه شرکتهاست که با سرعت فزایندهای در حال انتشار است.
ترکیب این نوع از جریان اطلاعات با گزارش عملکرد شرکتها برای ماه اردیبهشت که از انتهای همین هفته تقویت میشود، میتواند در نحوه تصمیمگیری و رفع ابهامات معاملهگران نقش بسزایی داشته باشد. در این بین، نقش ترغیبکننده سود مجامع در تحرکات بورسی را نمیتوان نادیده گرفت که از هفتههای قبل آغاز شده و طی دو ماه پیش رو ادامه خواهد داشت.
شکافتن فضای مبهم با ابزار تحلیل
چنانکه اشاره شد، بروز ریسکهای جدید اقتصادی و غیراقتصادی به مانعی برای شکلگیری تقاضای موثر در سهام عموم شرکتها و به طور خاص در معاملات صادرکنندگان بورسی تبدیل شد. به نظر میرسد موج اطلاعات تازهای که در حال انتشار در سامانه کدال است بتواند شکافی در فضای مبهم فعلی ایجاد کند.
البته، پردازش این اطلاعات مستلزم برخورداری از ابزار تحلیل بنیادی است که پس از تغییرات اخیر در معادلات ارزی حاکم بر اقتصاد کشور و تنگنای مجدد بر سر تجارت خارجی اهمیت ویژهای مییابد.
بازار سهام دستکم از حیث تحلیلی ظرفیت قابل توجهی برای رشد دارد. دادههای این گزارش نشان میداد که عموم تحلیلگران به طور متوسط انتظار بازدهی حدود ۵۰ درصدی را برای شاخص کل بورس تهران در سال ۹۸ دارند.
نشانههایی از آرایش جدید
برخلاف روز شنبه که سیمای بورس تهران از برتری محسوس تقاضا در عموم صنایع بورسی حکایت داشت، روز گذشته شاهد تبخیر دستهجمعی تقاضا، فشار نسبی عرضه و تحرکات مثبت در چند گروه خاص بودیم.
در این بین، سهام خودرویی و بانکی که روز گذشته عنوان پربینندهترین سهمهای بورس تهران را در اختیار داشتند، تحت فشار عرضه در خلاف جهت روزهای ماقبل به حرکت در آمدند و با افت قیمت در عموم نمادها مواجه شدند.
گروه خودرو دیروز، با وجود اینکه بخش عمده ارزش معاملات را در اختیار گرفت، اما تحت فشار عمومی عرضه با افت حدود ۳ درصدی متوسط قیمت به کار خود پایان داد.
حتی تصمیم شورای عالی هماهنگی اقتصادی مبنی بر تمدید معافیت مالیاتی تجدید ارزیابی داراییها هم نتوانست بهانه تداوم رشد قیمت در این گروه باشد.
در گروه بانکی نیز با وجود اینکه بانک سینا در صورتهای مالی خود از نرخ تسعیر ۸ هزار تومانی برای داراییهای ارزی بانکها پرده برداشت، شاهد فشار فروش و عقبگرد قیمت در اغلب نمادها بودیم. اما در نقطه مقابل، شاهد برتری محسوس تقاضا در سهام گروه پالایشی بودیم.
به نظر میرسد انتشار صورتهای مالی سال گذشته شرکت پالایش نفت تهران نقش موثری در این فرآیند داشته است. دیروز در بین گزارشهای ارسالی روی سامانه کدال چند شرکت بزرگ متعلق به صنایع کالایی عملکرد سالانه خود را منتشر کردند که یکی از آنها هم «شتران» بود.
همزمان با رونمایی از عملکرد سالانه «شتران» شاهد شکلگیری موجی از تقاضای جدید در سهام گروه پالایشی بودیم. تقویت محسوس تقاضا در این گروه سبب رشد دستهجمعی قیمت سهام این گروه شد. نمادهای اصلی این گروه جزو حامیان اصلی شاخص کل طی معاملات روز گذشته بودند.
البته شدت تقاضا در رشد قیمت نمادهای روانکار بیشتر از تولیدکنندگان محصولات اصلی این گروه بود. از همین رو، نمادهایی، چون «شبهرن»، «شنفت» «شپاس» ضمن تجربه صف طولانی خرید تا پایان معاملات در سقف مجاز قیمت معامله شدند. بهطور کلی، واکنش مثبت سهامداران به انتشار صورتهای مالی در این صنعت نشاندهنده برآوردن انتظارات از عملکرد بنگاهها برای سال گذشته است.
افزون بر جریان انتشار صورتهای مالی شرکتها که روز گذشته سرعت فزایندهای گرفته بود، در بورس کالا نیز شاهد رویدادهای مهمی بودیم.
عرضه ۳ هزار تن کاتد مس شرکت ملی مس ایران، ۳۰ هزار تن شمش بلوم «فخوز» و همچنین روغن پایه نفت سپاهان، در کنار لوبکات و قیر و اوره حاوی سیگنالهایی از حفظ سطح مطلوب قیمت و وجود تقاضای موثر برای کالای پایه در بورس کالاست که میتواند سودآوری فروشندگان بورسی را تداوم بخشد و در اطمینانبخشی به معاملات سهام وابسته نقش موثری ایفا کند.