رویداد۲۴ دوران کودکی زیباترین مرحله زندگی افراد است که باید آن را با خوشحالی طی بکنند. این دورانی است که همیشه در خاطر افراد میماند، و از آن به خوبی یاد میکنند. علی رغم این، کودکانی در سراسر جهان وجود دارند که از دوران کودکی شان لذت نمیبرند. این کودکان خیلی زود نیمه تاریک زندگی را دیده اند و در گودالی پر از غم و اندوه غرق شده اند. چیزی که از آن میخواهیم صحبت کنیم ازدواج کودکان است که حق کودکی را از آنها میگیرد.
بیشترین آمار ازدواج دختران در کودکی به کشورهای بنگلادش، هند، نپال و آفریقا اختصاص دارد. دلایل اصلی این مسئله شامل فقر، نابرابریهای جنسیتی و خشونت علیه زنان هستند.
کودک همسری و مشکلات جسمی و روانیازدواج کودکان در مناطق محروم روستایی و یا مناطقی که سواد آنها پایین است، بیشتر است. بیشتر این دختران مجبور میشوند مدرسه را ترک کنند و با مردی ازدواج کنند که در بیشتر موارد از خودشان خیلی بزرگتر است. این ازدواجهای بی رحمانه باعث میشوند که مشکلات جسمی و روانی مانند خشونت خانگی، فعالیت جنسی اجباری، بارداری و مادر شدن در سنین پایین، مرگ و میر نوزادان، آسیبهای روانی، بیماریهای منتقل شده از راه جنسی مانند ایدز و حتی گرایش به خودکشی برای این کودکان اتفاق بیفتند. گاهی این مسئله به حدی برای این کودکان تحمل ناشدنی است که مرگ را بر زندگی ترجیح میدهند، برای نمونه در افغانستان نمونههایی گزارش شده اند که این کودکان در روز عروسیشان خود را به آتش کشیده اند تا مجبور نشوند این شرایط را تحمل کنند.
۵۰ کشور درگیر کودک همسریشاید در ابتدا اینگونه به نظر بیاید که این ازدواجهای بی رحمانه تنها در چند کشور کوچک رواج دارند، ولی در حال حاضر بیش از ۵۰ کشور در جهان درگیر آن هستند. ازدواج کودکان یک نگرانی رو به رشد است، که باید محدود شود. اگر این مسئله اکنون متوقف نشود، تا سال ۲۰۵۰ حدود ۱.۲ میلیارد عروس کودک خواهیم داشت. این حدود ۲۰ درصد از جمعیت زنان جهان را در بر میگیرد.
والدینی که دخترانشان را در سن پایین شوهر میدهند، بر این اعتقاد هستند که این برای این دختران بهترین انتخاب است. چندی نمیگذرد که آنها متوجه عواقب تصمیم غم انگیز خود میشوند، اما از دختران خود میخواهند که به زندگی جهنمیشان ادامه دهند، تنها به این دلیل که جامعه ممکن است چه فکری در مورد خانواده شان بکند. این دختران علی رغم رنج فراوانی که میبرند، مجبور هستند ازدواجهای کورکورانه خود را ادامه دهند، تنها به این دلیل که رفتارشان با هنجارهای اجتماعی منطبق باشد.
نقض حقوق کودک باعروسی زود هنگامازدواج کودکان، به معنای نقض حقوق کودک است. در حال حاضر، در دنیا ۷۰۰ میلیون نفر قربانی ازدواج در کودکی هستند. کشور هند علی رغم پیشرفتهای مدرنی که داشته است، در زمینه رسیدگی به مسائل جدی مانند خشونت علیه زنان بسیار عقب مانده است. هر روز در هند حدود ۳۹ هزار کودک ازدواج میکنند.
بنابراین، اکنون این سؤال مطرح میشود که چرا تعداد ازدواج کودکان اینهمه زیاد است؟ و علی رغم اینکه در بسیاری از کشورها یک قانون سختگیرانه علیه ازدواج کودکان وجود دارد، ولی چرا هنوز این مسئله به عنوان یک نگرانی اجتماعی مطرح است؟
هیچ کس نمیتواند درک کند که این دختران در سنین پایین چه رنجی میکشند. پیامدهای ازدواج کودکان که توسط خود این افراد بیان شده اند، در سه دسته طبقه بندی شده اند:
الف) حاملگی زودرس و عوارض آن: اولین نتیجه ازدواج کودکان حاملگی زودرس است. این دختران، چون در سن پایین ازدواج کرده اند آگاهی و سواد لازم در مورد پیشگیری از بارداری را ندارند. در نتیجه بسیاری از این دختران در خلال زایمان میمیرند، بقیه آنها هم عوارض شدیدی را در حین و بعد از زایمان تجربه میکنند. نوزادانی که از مادران زیر ۱۸ سال متولد شده اند، به احتمال زیاد در سال اول زندگی شان فوت میکنند. حتی اگر هم زنده بمانند به احتمال زیاد از مشکلاتی مانند وزن کم هنگام تولد، سوءتغذیه و تأخیر در رشد فیزیکی و شناختی رنج میبرند.
ب) خشونت خانگی: یکی دیگر از پیامدهای اصلی ازدواج در سنین پایین قرار گرفتن در معرض خشونت جسمی و روانی است. دخترانی که در سن پایین ازدواج میکنند در مقایسه با کسانی که در سن بالاتر ازدواج میکنند، بیشتر در معرض خشونت خانگی قرار میگیرند. نتایج یک مطالعه نشان میدهد که زنانی که در سنین زیر ۱۸ سال ازدواج میکنند، دو برابر بیشتر از دیگر زنان در معرض ضرب و شتم، سوءاستفاده، تهدید و یا سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند.
ج) فقر: ازدواج در سن پایین باعث میشود چرخه فقر ادامه پیدا کند. اکثر دختران متأهل مجبور به ترک مدارس میشوند، و از این رو فاقد مهارتهایی هستند که بتوانند خانواده هایشان را از فقر نجات دهند. علاوه بر نگرانیهایی که در مورد ازدواج زودهنگام وجود دارد، خطر ابتلاء به سوء تغذیه و انواع بیماریهای دیگر نیز بیشتر میشود. مادری که سوء تغزیه دارد فرزندش هم با همین مشکل دست و پنجه نرم میکند. این مسئله باعث میشود که فرزند رشد نامناسب بدنی داشته باشد، که این وضعیت به فقر و کم درآمدی اعضای خانواده منجر میشود و در نتیجه چرخهی فقر در خانواده بازتولید میشود.
دولت و قانون به تنهایی توان ندارندما در عصری زندگی میکنیم که ادعای برابری حقوق زن و مرد وجود دارد. اما علی رغم این، هر روز به تعداد دخترانی که در کودکی ازدواج میکنند افزوده میشود. دولت و قانون به تنهایی نمیتوانند این مشکل را حل کنند، این وظیفه همه افراد جامعه است که به این شرایط واکنش نشان دهند تا چنین شرارتهایی پایان یابند. تا از این طریق بتوانیم دنیای بهتر برای خودمان و فرزندانمان بسازیم.
همه دختران حق برخوداری از آموزش عالی و شایستگی یادگیری در محیطی امن و حمایتی را دارند. محیط امن به دختران فرصت میدهد تا به توانایی کامل خود دست یابیند. این افراد باید در مورد زندگی خود، انتخاب همسر، تصمیم در مورد سلامت جنسی و باروری آزادانه تصمیم بگیرند.