رویداد۲۴ فوتبال ایران هر بار تلختر میشود. اتفاقات یکی پس از دیگری، کام همه را تلخ میکند، اما انگار به این تلخیها عادت کردهایم. انگار اگر روزی تلخی در این فوتبال نباشد، مسابقهای به پایان نمیرسد. انگار اگر مسئولی اشتباه نکند، کارش را درست انجام نداده است.
مسئولان فوتبال و ورزش ایران، انگار عادت کردهاند که اشتباه کنند، اما هیچکدام اشتباه خود را بهگردن نگیرند. انگار این جرأت در مدیرانی که به صندلی خدمت تکیه زدهاند، وجود ندارد که اگر بابت اشتباهات خود استعفا نمیدهند، حداقل همه آنها و مدیران ارشد این فوتبال از مردم عذرخواهی کنند.
هرچند اتفاقات تلخ این روزهای فوتبال، ریشه در اشتباهات گذشته و ریشه در حضور آدمهای اشتباهی در این فوتبال دارد، اما خیلی نمیخواهیم به گذشته برویم، نه اینکه یافتن این ریشه و رسیدن به آن اهمیتی نداشته باشد، چون همه بهخوبی ریشه این تلخیها را میشناسند و میدانند از کجاست، بلکه آنقدر اتفاقات تلخ در همین فصل از رقابتهای فوتبال وجود داشته که دیگر نیازی به پرداختن به اتفاقات گذشته نیست. یک سال اخیر هم نه، همین چند ماه اخیر و در شروع سال 98 پر بوده از اتفاقات تلخ فوتبال که شاید اگر مجموعه اتفاقات تلخ فوتبال دنیا را هم جمع کنیم، بازهم کفه ترازو بهسمت تلخیهای فوتبال ایران پایین برود، فوتبالی که پر است از تصمیمات اشتباه، پر است از رفتارهای نادرست، پر است از حضور آدمهای اشتباهی در جایگاههای نادرست و پر است از مدیرانی که شاید فوتبال کمترین اهمیت را برای آنها دارد.
«همه جای دنیا» جالب است که این جمله شده جمله ثابت مسئولان فوتبال ایران که هر وقت اتفاق تلخی رخ میدهد، میگویند همه جای دنیا این اتفاقات رخ میدهد. سعی میکنند اشتباهات خود را با این جمله بپوشانند و بهجای پاسخگویی صحیح و پرداختن به علتهای اصلی ماجرا، واقعیت را طور دیگری جلوه بدهند، درست مثل سعید فتاحی، رئیس کمیته مسابقات سازمان لیگ که حالا سیبل اشتباهات یک سیستم مدیریتی شده است. شاید این فرد یکی از همان نفرات اشتباهی باشد که در جایگاه اشتباه قرار گرفته، اما باز هم حاضر نیست که اشتباهات خودش یا مدیران بالادستیاش را بهزبان بیاورد و میگوید: «همه جای دنیا، اتفاقاتی مشابه حوادث دیدار فینال جام حذفی ایران رخ میدهد». حتی اگر فرض بگیریم همهجای دنیا اتفاقات مشابه دیدار فینال جام حذفی، دیدار سپاهان ــ پرسپولیس در اصفهان و تهران، اتفاقات شهرهای تبریز و اقصی نقاط کشور رقم میخورد، آیا مدیران فوتبال ایران نباید مانند مدیران همه جای دنیا رفتار کنند؟ آیا راه قبول اشتباهاتشان، استعفا دادن و رفتن از این فوتبال نیست که گویی بهگروگان گرفته شده است؟
«همه جای دنیا» فوتبال است و تصمیمات درست. همه جای دنیا حق پخش تلویزیونی بهدرستی پرداخت میشود و همه جای دنیا تبلیغات محیطی و اسپانسرها، بهدرستی انتخاب و حق باشگاهها را بهدرستی پرداخت میکنند. همه جای دنیا، سهم هرکسی از درآمدهای فوتبال و سهم هرکسی از اشتباهات آن مشخص است.
همه جای دنیا، قوانین، مقررات و آییننامهها موبهمو اجرا میشود و کمیته انضباطی و کمیته اخلاق در همه جای دنیا، با همه یکسان برخورد کرده و از آییننامه خود با مصلحت عبور نمیکنند. همه جای دنیا، اگر کسی اشتباهی میکند و اگر مقصر اتفاقات تلخ باشد، با استعفایی فوتبال را فراموش میکند، اما انگار اینجا حق پخش تلویزیونی، تبلیغات و اسپانسرها، برنامه مسابقات و آییننامهها، آرای کمیته انضباطی و اخلاق، گروگان یک سیستم مدیریتی اشتباه قرار گرفته است، سیستم مدیریتی که سالهاست قادر به دریافت حقوق باشگاهها از تبلیغات محیطی نیست و انگار این موضوع برای مدیرانی که در نحوه عقد قرارداد تا اجرای آن دچار اشتباه شدهاند، کمترین اهمیت را دارد و کک کسی هم نمیگزد. هنوز مشخص نشده که درآمدهای 20میلیون دلاری فوتبال ایران از صعود به دو جام جهانی در کجا هزینه و صرف چه مسائلی شده است.
«همه جای دنیا» با کوچکترین اشتباهی، رئیس فدراسیونی با قبول مسئولیت، استعفا میدهد و اشتباهاتش را میپذیرد، درست مثل راینهارد گریندل، رئیس پیشین فدراسیون فوتبال آلمان و عضو کمیته اجرایی یوفا که پس از فاش شدن دریافت هدیه (ساعت) ششهزار و 700 دلاری از معاون یوفا و رئیس افتخاری فوتبال اوکراین، همین دو ماه پیش از هر دو سمت خود استعفا کرد. گریندل حتی خود را بابت دریافت این هدیه که باعث استعفایش شد، سرزنش کرد، اما انگار ایران مانند همه جای دنیا نیست. مشخص نیست درآمدهای فدراسیون فوتبال از جام جهانی چه شده و کجا هزینه شده است و مدیران فدراسیون راست راست میچرخند و به کار خود ادامه میدهند. در تبریز، برخی با ایجاد فضای مسموم اقدام به کتک زدن هواداران منتسب به تیم میهمان میکنند و با نیروهای انتظامی درگیر میشوند، اما کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال بهجای برخورد، بیانیه صادر کرده و از آنها تقدیر میکند. در تهران میان هواداران منتسب به پرسپولیس و سپاهان درگیری ایجاد میشود، بازیکن سپاهان به پرسپولیسیها هشدار میدهد که به اصفهان نروند که خون بهپا میشود، اما بهجای پیشگیری اجازه داده میشود که به حاشیهها دامن زده شود تا چشمان برخی هواداران کور شود و اتفاقات تلخ دیگری رخ بدهد.
«همه جای دنیا» همه چیز سر جای خودش است، اما انگار در فوتبال ما اینطور نیست. در پایان یک فصل تلخ، فینال جام حذفی زشتترین شب فوتبال ایران را رقم میزند و مسئولان رقم خوردن این اتفاقات تلخ، بهجای عذرخواهی و استعفا سعی دارند مشکلات و تقصیرات را به گردن دیگری بیندازند و خودشان را تبرئه کنند. در فوتبال ایران که انگار کسی حاضر نیست حتی با از دست رفتن سلامتی هواداران که اصلیترین بهانه برگزاری مسابقات فوتبال هستند، عذرخواهی کند، استعفا دهد و حتی محاکمه شود، فقط منتظر یک اتفاق هستیم، منتظر استعفای مارک ویلموتس، سرمربی جدید تیم ملی، مربی بلژیکی که پس از حضورش در ایران شاهد دو دیدار با تلخترین اتفاقات بوده و تعجب میکنیم که او چگونه تا اینجا تاب آورده تا در این سیستم مدیریتی، به کار خود ادامه دهد. وقتی هیچکدام از این مدیران حاضر به قبول اشتباهات خود نیستند، برایمان جای سؤال است که چرا ویلموتس بابت اتفاقات تلخ فوتبال ایران استعفا نمیدهد!