رویداد۲۴ مرلین مونرو یکی از زیبارویان تاریخ سینمای جهان است. مونرو کودکی سختی داشت. مادرش وقتی که یک کودک کوچک بود به آسایشگاه روانی منتقل شد و در نه سالگی سر از یتیمخانه درآورد. در دوازده سالگی به نزد یکی از دوستان مادرش رفت و با او زندگی کرد، چون دیگر پدر و مادری نداشت و در شانزده سالگی تن به ازدواجی داد که البته ناموفق بود و به جدایی انجامید. یک سال بعدش خودکشی نافرجامی داشت. نورما جین اسم اولیه و مستعار او بود و با آن نام در کارخانههای وابسته به وزارت دفاع آمریکا به عنوان مدل شروع به فعالیت کرد.
بعد از پایان جنگ جهانی در کار مدلینگ بسیار جدی شد و آنرا به عنوان حرفه اصلی خود با جدیت بیشتر ادامه داد تا اینکه هاوارد هیوز او را برای مدیوم سینما کشف کرد. هرچند او اولین تست بازیگری را از مونرو گرفت اما کمپانی فاکس که خبر او به گوشش رسیده بود، گوی سبقت را دزدید و زودتر از همه با او اولین قرارداد سینماییاش را بست. او نامش را در ۱۹۴۶، به درخواست کمپانی برای وجهه سوپر استار گونهاش به مرلین مونرو تغییر داد و چند سال بیشتر زمان نبرد تا در اوایل دهه پنجاه تبدیل به یکی از مهمترین جاذبههای سینمای آمریکا و بمب جذابیت هالیوود شود.
اولین فیلمی که باید به آن اشاره کرد، طبیعتا اولین حضور او روی پرده نقرهای در فیلم «همهچیز درباره ایو» است که در آن نقشی کوتاه داشت و تنها دقایق کوتاهی روی پرده ظاهر میشد. حضور کوتاه او بهصرف اولین نشانهها و تصاویری که از او در تاریخ سینما ثبت شده است، به هرحال واجد اهمیت ویژهایست. هرچند او بازی خاصی ارائه نمیدهد و حضورش کوتاه است اما هرچه باشد این دریچه ورود مونرو به سینما بود.
مرلین مونرو در «همهچیز درباره ایو» All About Eve
صنعتی که حالا تا هروقت که وجود داشته باشد لاجرم به نام مرلین مونرو گره خورده است. لوندیها و دلبریهای مونرو در لنز دوربین از همین حضور کوتاه عواطف تماشاگر را درمینوردد.
فیلم دوم، «نیاگارا» ساخته هنری هاتاوی است. یک نوآر معلق میان دوران خودآگاهی و ناخودآگاهی نوآرها.
مرلین مونرو در «نیاگارا» Niagara
این را میتوان یکی از اولین فیلمهایی دانست که خودآگاهانه از الگوها و المانهای نوآر ( پیش از اینکه این نام را بر این سبک فیلمها بگذارند) استفاده کرد و همچنین اولین فیلمی بود که زیبایی و شمایل بینهایت زنانه از مرلین مونرو را بهوجود آورد و در عینحال آن جنس از زنانگی آسیبپذیری را که مونرو بعدها هم در بسیاری از نقشآفرینیهای خود و هم در زندگی واقعی خودش، برای اولینبار ترسیم کرد.
تصویری که از مرلین مونرو در این فیلم به نمایش گذاشته میشود، بیاغراق شمایلیترین، نمونهای ترین و ویژهترین تصویری است که از مونرو در تاریخ سینما ثبت گشته و بارها در فیلمهای دیگر از جمله «پالپ فیکشن» به آن ادای دین شده است: لحظهای که مونرو با پیراهنی سفید ایستاده است و ناگهان باد میرود زیر دامنش و آنرا بلند میکند. حتی اگر فیلم را هم ندیده باشید، مطمئنا جایی این تصویر را تماشا کردهاید.
مرلین مونرو در «خارش هفت ساله» The Seven Year Itch
او در این فیلم نقش زن اغواگری را بازی میکند که عامل وسوسه مرد متاهلی میشود که همسر و فرزندش در سفر هستند و او در غیاب آنها به دنبال یک ماجراجویی جنسی است. مونرو همسایه اوست و مرد همیشه در توهم خود در پی بهدست آوردن او است.
«روز بازگشت» ساخته اوتو پرمینچر چهارمین فیلم مهم کارنامه کاری مرلین مونرو است. فیلمی که در آن برای اولین بار نقش زنی سرسخت را بازی میکند. اکثر زمان «روز بازگشت» روی یک قایق میگذرد.
مرلین مونرو در «روز بازگشت» River of No Return
این یکی از متفاوتترین نقشهای مونرو است که در آن بسیار مقاوم است و هیچجوره حاضر نیست در برابر رابرت میچم که نقش مرد افسار گسیخته روبهروی او را بازی میکند، کوتاه بیاید.
این بهترین تجربه مرلین مونرو از منظر بازیگری است و به عقیده بسیاری از کارشناسان و منتقدان سینما، بهترین نقشآفرینی تمام کارنامه کاری او است. همچنین واقعیترین تصویری است که از مونرو در سینما وجود دارد و به عبارتی تنها جایی است که زیبایی و لوندی او با مدل همیشگی «زنان بلوند زیبای احمق امریکایی» در سینمای آمریکا درهم میشکند.
مرلین مونرو در «ایستگاه اتوبوس» Bus Stop
او در این فیلم در کنار «روز بازگشت» تنها بازیهای خود را بهعنوان یک بلوند زیبارو ارائه میدهد که خنگ و احمق نیست و شخصیتی محکم و قابل اعتنا دارد و به صرف جاذبه جنسیش مورد توجه نیست؛ او وقتی که حرف میزند، بسیار پخته و بالغ بهنظر میرسد و این بیش از هرچیز حتی چهره و استایلش او را جذاب میکند و تماشاگر را به سکوت دعوت میکند تا با شکیبایی که داستان زندگی و آنچه از سرگذرانده است گوش دهند. بازی مرلین مونرو در این فیلم فوقالعاده و خود فیلم هم بسیار جالب است.
مهمترین فیلمی که مونرو در آن نقشآفرینی کرده و جزیی از آن بوده است. در این شاهکار سینمایی نقشی ویژه را ایفا کرده. فیلمی که در عین ارزشهای جالب توجه هنری و سینماییش برای تماشاگران عام هم جذابیتهای بسیاری دارد و کسانی که از نسل جدیدتر پیگیر تاریخ سینما، فیلمهای کلاسیک و هالیوود در دهههای گذشته نیستند، حتما مرلین مونرو را در این فیلم دیدهاند چراکه تاریخ مصرفی ندارد و به خوبی کماکان محبوبیت خود را حفظ کرده است.
مرلین مونرو در «بعضیها داغشو دوست دارن» Some Like It Hot
مرلین مونرو در این فیلم حضوری بامزه و اغواگرانه دارد و به دنبال همسری خوشتیپ و پولدار میگردد. این پرداختهشدهترین و اغراقآمیزترین کاراکتری است که مونرو نقشش را بازی کرده. همان «زن بلوند و احمق» همیشگی که در اوج خودش به تصویر کشیده میشود و اسم فیلم هم اصلا اشارهای به کاراکتر مونرو در فیلم است. «بعضیها مونرو را دوست دارند»!
فیلم هفتم، فیلم آخر او است. فیلمی که اندکی پیش از مرگ نابهنگام و ناگهانی خود در سی و شش سالگی، که هنوز هم تردیدها درباره چگونگی و کشته شدن، اور دوز یا خودکشیاش پابرجاست، آن را بازی کرد. «ناجورها» ساخته جان هیوستون است. فیلمی که از نظر کیفی شاید اهمیت چندانی در تاریخ سینما نداشته باشد و تنها یک وسترن ضعیف و معمولی بهحساب بیاید.
مرلین مونرو در «ناجورها» The Misfits
اما نکته مهمی که آن را در هفت فیلم این لیست قرار میدهد، حضور مرلین مونرو در کنار کلارک گیبل است. یعنی دو شمایل جذاب و هوسبرانگیز در کنار یکدیگر. کلارک گیبل ستاره بیبدیل دهه سی سینمای آمریکا که به سختی میشد دختری را پیدا کرد که محو جذابیتهای او نبود و ستاره یکییکدانه دهه پنجاه هالیوود و اصلا سینمای آمریکا، مرلین مونرو که مردی را پیدا نمیکردید که او را نخواهد! جالب اینجاست این دو ستاره هوش از سر پران، وقتی باهم همبازی شدند که کاراکترهایشان و البته خودشان دیگر چندان حوصله دلبری و شلوغکاری نداشتند. گیبل مردی میانسال و بدعنق و بیحوصله است و مونرو با وجودیکه در اوج جذابیت بهسر میبرد، به زن سرخوردهای میماند که دلش میخواهد هرچه زودتر صحنه را ترک کرده و در انزوای خود غرق شود و خود را از دوربینی که سعی دارد او را یک «احمق زیبای بلوند» نشان دهد، مخفی کند. شیمی نامتعارف این دو بازیگر در کنار یکدیگر و احوالات شخصی و متناقض خود مونرو که به فیلم و کاراکترش هم سرایت کرده است، «ناجورها» را در این لیست تبدیل به انتخاب ویژه میکند.