مشکلات واقعی دوست شدن با یک مرد متاهل چه میتواند باشد؟ این سوالی است که اگر فکر رابطه با یک مرد زن دار هم در سرتان است باید در قدم اول از خود بپرسید
رویداد۲۴ اگر به فکر این هستید که با یک مرد متاهل رابطه داشته باشید، شاید بهتر باشد که مفهوم دوست شدن مرد و زن را دوباره برای خود تعریف کنید، چون اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، فقط در شرایطی آن مرد واقعاً در رابطه با شماست که بتواند خود را متعهد کند یک دروغ عمدی بگوید که خودش هم کم کم باور کند. آن وقت تلاشی که باید برای بر هم نخوردن و تداخل پیدا نکردن برنامههای زندگیش بکند دوچندان میشود. شاید اول کار مشکلی نباشد، اما کم کم متوجه میشوید که آن آزادی که بقیه افراد در دوستیهای خود دارند شما ندارید، نمیتوانید شبها با هم بیرون بروید یا هروقت دوست داشتید به او تلفن کنید. از همان ابتدای کار هم این دوستی ارزش هدر کردن وقتتان را ندارد.
شاید اول کار این رابطه به نظرتان جالب بیاید. این واقعیت که او برنامههای خاصی برای زندگی خود دارد، زمان فراغت بسیار طولانی را در اختیارتان قرار میدهد که میتوانید هر طور که دوست داشتید آنرا بگذرانید بدون اینکه شکایتی به شما کند. زمان خیلی کمی میبرد که متوجه بشوید یک جای کار در همه آن عشقبازیها و محبتها میلنگد و اگر خودتان موضوع را کشف نمیکردید شاید اصلاً او به روی خودش هم نمیآورد.
یک حالت این دوستیها اینطور است که از همان اول کار نمیخواستید که به طور جدی با او رابطه داشته باشید و در خیالبافیهای خود همسری با او را تصویر کنید. مخصوصاً در مواردی که این رابطه از دوستی خیلی ساده و زیبایی که بین شما دو نفر بوده شکل گرفته باشد. وقتی کنار او هستید همه چیز خوب است، اما این فقط در شرایطی است که فقط خودتان و خودش باشید، بدون اینکه کس دیگری از آن خبر داشته باشد.
مکالماتی که قبلاً موقع ناهار یا در ایمیلها داشتید دیگر آن مکالماتی نیست که در ماشین یا خانه تان دارید. کم کم حرفهایتان جنبههای شخصیتر و حتی جنسیتر به خود میگیرند. یا شما یا او سوال میپرسید و هر دو شما درگیر این هستید و نمیدانید که چرا دارید دزدکی این همه با هم وقت میگذرانید.
حالت دیگر دوستی میتواند این باشد که او از همان ابتدای کار دل شما را برده است و دوستی از همان ابتدا جنبه جنسی هم داشته است، ولی مشکل این است که او همیشه مجبور است زود برود، مدام در حال چک کردن تلفن همراهش است و شما نمیتوانید هر کاری که میخواهید را در وقتی که میخواهید بکنید. احساسات تان سرکوب میشوند و کم کم متوجه میشوید که نمیتوانید به همان سادگی که وارد این رابطه شدید، از آن خارج شوید. احساس گمگشتگی میکنید، گمگشتگی از این جهت که بین او و مشکلاتی که با همسرش دارد گیر افتاده اید.
اما چرا او نمیتواند با همسرش هم به همان اندازه که با شما راحت است راحت باشد؟ شما زنش را دیده اید، زشت نیست و خیلی راحت میشود با او کنار آمد. حتی ممکن است خودتان هم با او رابطه داشته باشید و خیلی وقتها دوست دارید که به او بگویید که چه بین شما و شوهرش میگذرد، اما نمیتوانید، چون او زن خوبی است و حقش نیست که زندگی زناشوییش اینطوری خراب شود. اگر هم قرار باشد کسی اینکار را بکند خود آن مرد است. ممکن است مرد در ابتدای رابطه دیوی از زنش برای شما ساخته باشد، اما وقتی خودتان با آن آشنا میشوید میفهمید که اینطور نیست.
هیچکس نمیتواند به شما بگوید که با یک مرد زن دار رابطه داشته باشید یا نه. متنفر شدن از آن یکی زن کار سادهای است، اما برای خیانت همیشه دو نفر لازم است. خیلی جاها ممکن است فکر کنید که کسی هست که دوستتان دارد، اما واقعیت این است که این مرد نمیتواند عشق و احترامی که شایسته شما باشد را در اختیارتان بگذارد. حتی ممکن است یک مرد زن باره باشد و هر چند وقت یکبار یکی مثل شما را بازیچه نفس خود کند. زمان و انرژی که با او هدر کرده اید را میتوانستید خیلی جاهای دیگر استفاده کنید، حداقل با مردی که واقعاً لایق شما باشد.
سوال خیلی سادهای که میخواهم بپرسم این است که آیا برای خودتان ارزش و احترام قائل هستید و آیا واقعاً میدانید خیلی مردهای مجرد خوبی هم هستند که بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید پس چرا باید وقتتان را با دوست شدن با یک مرد زن دارد تلف کنید.
آدمها همیشه از اشتباهاتشان درس میگیرند و میتوانند این درسها را به همدیگر هم منتقل کنند. اما به خاطر یک رابطه کوتاه مدت عاشقانه، بااینکار همه زندگیتان را به خطر میاندازید. پس عاقل باشید و از این رابطه بیرون بیایید و دیگر هیچوقت هم پشت سرتان را نگاه نکنید. اگر میخواهید معنا و مفهوم عشق و زندگی را به خودتان یادآور شوید، فقط کافی است بدانید که در همچنین رابطهای آن را پیدا نخواهید کرد.