یک توصیه به وزیر نیرو:
وزیر نیرو اخیرا صحبتهایی در رابطه با وعده غذایی چینیها عنوان و تلویحا آرزو کرده که جامعه ایران نیز مثل مردم چین روزانه به یک وعده غذا اکتفا کنند که این اظهارات با حاشیههای بسیاری روبرو شد؛ اما سوال اینجاست که آیا خود مسئولان ما هم به سبک مسئولان چینی سختکوش هستند؟
رویداد۲۴ اتفاق تازهای نیست که هر بار صحبتی از یک مقام مسئول منتشر و حاشیههای مختلفی برای آن ایجاد میشود. درست مانند اتفاقی که سر صحبتهای وزیر بهداشت و آن اصطلاح حاشیهای «خودت بمال» درست شد. انگار دولت و جناح هم ندارد؛ کما اینکه پیشتر نیز آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران گفته بود: «ممکن است زمانی فرا برسد که ما روزی دو وعده غذا بخوریم؛ چه اشکالی دارد حتی اگر شرایط بدتر شود ما روزی یک وعده غذا بخوریم همانطور که الان نیز برخی روزی یک وعده غذا میخورند». یا در مثالی دیگر احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد در مرداد سال ۹۱ در واکنش به گرانی و کمیاب شدن مرغ خطاب به مردم مشهد گفته بود: «مشهدیها مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کردهاید».
حالا انگار نوبت به وزیر نیرو رسیده است.
رضا اردکانیان اخیرا گفته: «تحریم کنندگان فهمیدهاند نقطه ضعف ما؛ مصرف است. ما جامعهای مصرفی هستیم؛ چرا چین اینگونه تحریم نمیشود؟ چون با یک وعده غذا هم رفع گرسنگی میکنند.» «رضا اردکانیان»، وزیر نیرو، در این گفتگو با انتقاد از زیاد بودن مصرف انرژی در ایران گفته است: «علت اینکه تحریم شدیم همین بد عادتی در مصرف است، تحریم کنندگان فهمیدهاند نقطه ضعف ما؛ مصرف است. ما جامعهای مصرفی هستیم؛ چرا چین اینگونه تحریم نمیشود؟ چون با یک وعده غذا هم رفع گرسنگی میکنند.» اگرچه این اظهارات امروز توسط خود وزیر تکذیب شد و اظهار کرد که چنین جملهای نگفته، اما همین حرف کافی بود تا هشتگ یک وعده غذا در شبکههای اجتماعی دست به دست شود.
این
حرف وزیر نیرو در همین چند روز جنجال به پا کرده است، به طوری که یکی از یادداشتهای امروز روزنامه ایران به این مساله اختصاص داشت تا آقای وزیر به طور مفصل توضیح دهد که منظورش از این حرف چه بوده. وزیر نیرو در این رابطه عنوان کرده که منظورش سخت کوشی مردم این کشور بوده و قبل و بعد صحبت هایش به کلی حذف شده است.
اما صحبتهای او با واکنشهای بسیاری در شبکههای اجتماعی روبرو شد. بسیاری از مردم آن را به طنز گرفتند و برخی دیگر هم مصادیقی از آن آوردند که نشان میداد مقایسه وزیر نیرو یک مقایسه اشتباه بوده است. در این میان برخی معتقدند که برای نزدیک شدن به مقیاس چین، وزیر هم باید مانند مدیران و وزرای چینی کار کند. تازه آن زمان هم نباید در مورد وعده غذایی مردم صحبت کند، چون پول آن را خودشان میپردازند.
یعنی جدای از طنزی که در برخی از این حاشیهها ایجاد شده، مساله دخیل بودن خود مسئولان در ایجاد و ترویج این سیاست ها، خود جای بحث فراوان دارد.
ترویج فرهنگ مصرفی؟
اما نکته دیگری که در خلال این حاشیهها به میان آمده، فرهنگ مصرفی مردم است. برخی کارشناسان معتقدند که مقامات تنها زمانی میتوانند در مورد خورد و خوراک مردم صحبت کنند که سیاست هایشان هم با این صحبتها همخوانی داشته باشد. حسین سلاح ورزی نائب رئیس اتاق ایران نیز در همین رابطه عنوان کرده است که وزیر باید اول یک سوزن به خود بزند. او در کانال تلگرامی خود نوشته است: «آقای وزیر نیرو گفته اند نقطه ضعف ما این است که زیاد مصرف میکنیم، چینیها کمتر میخورند و کمتر میپوشند. دشمن هم همین نقطه ضعف ما را فهمیده و به آن حمله میکند. صاحب این قلم هم البته معتقد است مصرف بی رویه بلای جان اقتصاد ایران شده است، اما در فرمایش آقای وزیر دو نکته اساسی مغفول مانده که نیاز به یادآوری دارد؛ اول: سیاستگذار نه بوقچی استادیوم است که با سر و صدا کسانی را تشویق به انجام کاری کند و نه پیشنماز مسجد محله، که بعد از نماز پای نصایحش بنشینیم. قانون به سیاستگذار قدرت داده است و مردم با انتخابهای مستقیم و غیرمستقیم شان بر مشروعیت این قدرت صحه گذاشته اند تا سیاستگذار با سهولت هر چه بیشتر به ابزارهایی که برای انجام وظایفش نیاز دارد دسترسی داشته باشد.
کیست که نداند این دولت است که با رانت و سوبسید به مردم و بازار سیگنال غلط میفرستد و به بهای نابودی نظام تولید و تجارت کشور، مصرف بیشتر را ترویج و حمایت میکند؟ اگر سیاستگذار شجاعت کافی برای اصلاح ساختار یا حمیت وافی برای وانهادن صندلی اش به اشخاص لایق ندارد، گناه ما چیست که به عنوان جزا باید شنیدن چنین نصایحی را تحمل کنیم آن هم از زبان کسانی که شاید از جمله مقصرین اصلی وضعیت فعلی ساختار اقتصاد کشور هستند؟»
صحبتهای سلاح ورزی درست به همین نکته اشاره دارد که فرهنگ مصرفی توسط سیاستگذاران ترویج میشود و دولتی که ادعای الگو قرار دادن چین را دارد، خودش سیاستی را برای اصلاح الگوهای اقتصادی در پیش نگرفته است. به نظر میرسد دولتمردان و کارگزاران کشور اگر نمیتوانند دستی بر سر اقتصاد کشور بکشند لااقل نمک به زخم مردم نپاشند که این خود بدترین نوع ایجاد ناامیدی در میان مردم است.