رویداد۲۴ صداوسیمای ایران، سالهاست از جایگاه اصلی خود فاصله گرفته است؛ زمانی که دهها شبکه تلویزیونی و رادیویی افتتاح شد و پسرخالهها و با جناقها، مدیران صدا و سیمای ملی شدند، این سازمان به مرور به یکی از ضرردهترین نهادهای نظام تبدیل شد و بعد ناچار شد از انواع روشهای کسب درآمد استفاده کند تا ضرر و زیانش را جبران کند و البته همیشه طلبکار همه دولتها و مجالس برای بودجه باشد.
سلبریتیهای تلویزیونی در چنین فضایی متولد شدند و رشد کردند؛ سلبریتیهایی همچون رامبد جوان که سابقه مجریگری و بازیگری و کارگردانی داشت و با راه انداختن یک برنامه طنزمحور، چند سال است یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون را روی آنتن میبرد؛ برنامهای طنزمحور که به خاطر ضوابط صدا و سیما ناچار است گاهی شعارهای دهان پرکن هم بدهد. مثلا زمانی که سعی داشت تبلیغ کتابخوانی کند، مشخص شد خودش اهل مطالعه نیست و با مشهورترین نویسندگان و آثار ادبی ایران و جهان نیز آشنایی ندارد.
این تنها تناقض رامبد جوان نیست. همان زمان رامبد اصرار داشت «پول خوشبختی نمی آورد» را جا بیاندازد، بلافاصله از مخاطبان می خواست با شماره گیری ستاره فلان مربع، برنده خوشبخت ماشین شاسی بلند خارجی باشند. گفته میشود ستاره مربعها ده درصد درآمد خود را جایزه میدهند و نود درصد آن هزینه آگهی و سود شرکتهاست. رامبد جوان شریک این نود درصد بود و ریاکارانه، برای مردم آرزو میکرد آنها برنده خودروی شاسی بلندی باشند که هزینه آن را سایر مردم خوشباور تهیه کرده بودند.
رفتار عجیب دیگر رامبد جوان در برخورد با فضای مجازی بود. به شدت منتقد اینترنت بود و هر شب از معایب این فضا می گفت. در حالی که بر اساس نظریات جامعه شناسان، تماشای تلویزیون، بیشتر از استفاده از اینترنت، موجب هدر رفتن وقت و اثرگذاری نامطلوب می شود.
این خوش رقصیها در صدا و سیما، البته روی دیگری هم داشت. رامبد جوان حتی با استانداردهای سینمای ایران، باز هم یک کارگردان مبتذل است. کافی است فیلم اخیر او به نام «قانون مورفی» را در سینما دیده باشید تا این گزاره را تایید کنید. سلبریتیهای مبتذل در سراسر دنیا رفتار مشابهی دارند. یکی اینکه سعی دارند با ازدواج و طلاق با سایر چهرههای سلبریتی، همچنان در تیررس توجه افکار عمومی باقی بمانند. رامبد جوان این مسیر را به درستی طی کرده است. سه ازدواج با چند بازیگر زن و شایعات طلاق و البته نامزدی با دختران ثروتمند که در جشنوارهها و ... تلاشی برای مخفی کردن ارتباطشان نکرده، رامبد را از یک بازیگر مبتذل بدل به یکی از مشهورترین چهرههای تلویزیون کرده است.
پرده اخیر این سلبریتی، انتشار تصویر او در کنار همسرش بدون پوشش عرفی ایران در کانادا است. تصویری که رامبد جوان را باز هم مشهورتر خواهد کرد. سکوت جریانهای سیاسی ایران هم نشان میدهد تمایلی به خدشه دارشدن این چهره همسو در سیاستهای فرهنگی ندارند. بسیاری از چهرههای سیاسی، ماهها در صف خندیدن در برنامه خندوانه صبر میکنند. همین چهار سال قبل بود که حداد عادل (که همه از میزان نفوذ او در تلویزیون خبر دارند) شب یلدا در آستانه انتخابات به خندوانه رفت و به منتقدانش حرام لقمه گفت.
رامبد جوان به زودی به تلویزیون باز میگردد. به هر حال باید تفاوتی باشد بین او و بازیگران کشف حجاب کردهای که از حضور در تلویزیون اجتناب میکنند. درآمدزایی (هرچند از جیب اقشار ناآگاه ملت) هدف اصلی است و در کنار آن تبلیغ ایدئولوژی حاکم بر صدا و سیما. رامبد جوان باز هم خواهش میکند نرم افزارهای مشکوک نصب کنید و باز هم در مذمت فضای مجازی میگوید و احتمالا برای یک کودک یتیم هم اشکی بریزد و بعد کودک شانزده سالهای را بیاورد تا درباره روابط جنسی پدر و مادرش استند آپ کمدی اجرا کند. اما به نظر میرسد تلاش او برای تبلیغ ارزشهای صدا و سیما، نه در هواداران که روی همسر خودش هم اثرگذار نبوده است.
سلبریتیهای وطنی نماد کامل ریاکاری سیستماتیک هستند. آنها با طرح شعارهای حاکمیتی در تلویزیون و بازی در فیلمهای بسیار معمولی و کم اهمیت پول خود را از جیب مردم درمیآورند، اما در بزنگاههای حساس و تصمیمهای مهم زندگی خود حضور در خارج از کشور را به ماندن کنار مردم ترجیح میدهند. رامبد جوان هم نمونه کامل یک سلبریتی ریاکار است که با ساخت برنامه خندوانه، دادن شعارهای حاکمیتپسند و تعریف از مردم ایران جیبهای خود را پُر از پول میکند، اما حتی حاضر نیست فرزند خود را در کنار همین مردم که از نظر او «خیلی باحال»، مظلوم و مهربان هستند به دنیا بیاورد.
نمونه چنین سلبریتیهایی مهناز افشار است که با اسماعیل بخشی عکس میگیرد، به حجاب اجباری اعتراض میکند و ظاهراً مواضع رادیکالی در قبال مسائل زنان دارد اما دقیقاً با کسی ازدواج میکند که خودش بخشی از سیستم است و فرزند خود را جایی دور از ایران به دنیا میآورد تا بتواند از این مسئله استفاده کند و تابعیت کشور دیگری را هم داشته باشد.
مگر از ترانه علیدوستی معترضتر داریم؟ مگر او نبود که به دفاع از دختران خیابان انقلاب برخاست و دهها موضع به ظاهر روشنفکرانه گرفت. اما همین بازیگر و دیگر بازیگران مجموعه شهرزاد حتی زمانی که متوجه مشکوک بودن پولهای ساخت سریال شدند، حاضر نبودند از حقوق خود بگذرند و در کاری حاضر نشوند که هزینه آن از جیب ملت تامین شده است.
تنها در این سیستم است که این سلبریتیها میتوانند هم ژست اپوزوسیون و منتقد بگیرند، هم درآمدهای هنگفت کسب کنند. چون فقط در این سیستم است که به آنها احترامی فراتر از جایگاهشان گذاشته میشود.
کاربران شبکههای اجتماعی نیز واکنش تندی به رفتار ریاکارانه رامبد جوان نشان داده بودند. کاربری نوشته بود «طرف از صبح تا شب آواز ایران ایرانش گوش ملت رو کر کرده بود، حالا رفته کانادا بچهاش رو به دنیا بیاره!»
کاربر دیگر با کنایه به تبلیغات جوان برای اپلیکیشن روبیکا نوشت: «به احترام مردم خوب ایران، ما رفتیم کانادا تا بچهمون ایران به دنیا نیاد و شهروند کانادا بشه. تا روبیکا رو نصب کنید ما برگشتیم.»
کاربر دیگری نوشته است: «آقای رامبد جوان تو که همیشه میگی به احترام ایران دست بزنیم، خیلی هم رگ ایرانیت میزنه بیرون، چرا میخوای بچهات کانادا به دنیا بیاد؟!»
کاربری هم در انتقاد به این موضوع نوشت: «جالبه همون آقایی که هرشب با ۱۰۰ نفر داد میزد مردم عزیز ایران ما شما رو خیلی دوست داریم، حاضر نشده بچهاش همون گذرنامهای رو داشته باشه که مردم عزیزش دارن.»
کاربر دیگری نوشته است «روبیکا خوبه ستاره مربع خوبه،ما خیلی باحالیم، ما چقدر حالمون خوبه، چون با پول شما مردم که به جیب ما میریزین میریم کانادا بچمون رو به دنیا میاریم. تازه کلی هم ژست میگیریم که واسه سیل زدهها ال کردیم و بل کردیم. ما خیلی باحالیم، خنده خنده خندوانه بمب دلاری داره.»