با پایان گرفتن اجلاس ۱۷۶ اوپک، مساله معافیت ایران از کاهش تولید و افزایش ۲.۵ درصدی قیمت نفت مطرح شد. سوال اینجاست که آیا دیپلماسی نفتی زنگنه در این میان موفقیتآمیز بوده است؟
رویداد۲۴ میگویند در اوپک، قدرت بشکه هاست که حرف میزند. صدایش حتی از صدای دیپلماسی هم قویتر است. شاید به همین خاطر بسیاری معتقدند که مساله
معافیت ایران از کاهش تولید نفت، معنا ندارد. در زمانی که تحریمهای نفتی از هر طرف بازار نفت ایران را نشانه گرفته، صحبت از دیپلماسی نفتی قدری سختتر است. دستاوردهای اجلاس اوپک حالا محل سوال و بحث فراوان است.
اما در نشست اخیر اوپک چه گذشت و آیا ایران توانست موفقیت آمیز عمل کند؟ بیژن زنگنه وزیر نفت در این رابطه عنوان کرده که خواستههای ایران در اجلاس ۱۷۶ اوپک وین محقق شده و ایران همانند نشست گذشته اوپک از توافق کاهش تولید نفت معاف ماند.
بسیاری از کارشناسان در این رابطه معتقدند که زمانی میتوان از
دیپلماسی نفتی صحبت کرد که منفعل نباشیم و قدرت دست بالا را در تولید و عرضه نفت داشته باشیم. چیزی که وزیر نفت نیز تحت عنوان نفوذ روسیه آن را بیان و نسبت به آن گله کرد.
گزارشها نشان میدهد که بر اساس توافق کشورهای عضو اوپک به رهبری عربستان سعودی ۸۰۰ هزار بشکه و غیراوپکیها با رهبری روسیه ۴۰۰ هزار بشکه از تولید روزانه خود را کاهش خواهند داد.
اما این علامتها چه معنایی برای بازار ایران دارد و چقدر میتواند بازار آشفته و تحریمزده نفت را احیا کند؟
دکتر محمد صادق جوکار، کارشناس ارشد موسسه مطالعات بین المللی انرژی در این رابطه معتقد است که تصمیمات اوپک یک تصمیم ناگزیر بوده است. وی میگوید: «باید مساله موافقت اوپک با تمدید کاهشی که در اجلاس ۷۰۵ مطرح شد را در چارچوب وضعیتی دانست که اوپک در آن قرار دارد. یک وضعیت دوگانه که از یک طرف مساله مارکت شر (market share) و از طرف دیگر بحث ماکزیمایز کردن و بیشینه کردن درآمدهاست. این دو استراتژیهایی است که اوپک تلاش میکند میان آنها حرکت کند.»
وی ادامه میدهد: «در سال ۲۰۱۴ که عربستان کاهش را محقق نکرد و عرضه را زیاد کرد – که منجر به کاهش قیمت شد- استراتژی اوپک این بود که با رویکرد مارکت شر (market share) سهم راهبردی خود را در بازار بیشتر کند و با کاهش قیمت، نفت شیل از بازار خارج شود، یعنی سهم را زیاد کنند، اما بعدا به این دلیل که خودشان آسیب بیشتری از این مساله دیدند – که بخشی از آن به دلیل کسری بودجه بود – و البته بیم مشکلات اقتصادی و به تبع آن ناآرامیهای اجتماعی، رویکرد خودشان را تعدیل کردند.»
به گفته این کارشناس انرژی، رویکرد دیگری هم در میان اوپکیها وجود دارد که با عنوان بیشینه کردن درآمد است. در این رویکرد معمولا اوپک کاهش عرضه میدهد که قیمت رشد کند و بتواند در آمد بیشتری کسب کند. این استراتژی هم با یک تهدید روبروست که وقتی قیمت رشد میکند، نفتهای پر هزینه عرضه اقتصادی تری خواهند داشت – اینجا منظور نفت نامتعارف هست – و به همین ترتیب بحث استفاده از انرژیهای جایگزین هم به خصوص در تشدیدپذیرها با هزینه بیشتری روبرو میشود. در نتیجه ماکزیمایز کردن درآمد همیشه با این دو تهدید روبروست.
جوکار معتقد است که اوپک در این میان ناگزیر از چنین تصمیمی بوده: «اوپک در این میان سطحی از قیمت را در نظر گرفت که بین ۵۵ تا ۶۵ دلار بود و در آن با قیمت بازی میکند. این کاهش اخیر به این دلیل تمدید شد که بازار حتی با وجود تحریمهایی که علیه ایران وجود دارد، با وضعیت مازاد عرضه یا همان oversupply روبرو میشود و اگر اوپکیها این اقدام را نمیکردند، خود به خود قیمتها کاهش پیدا میکرد و به نفع خودشان نبود و حتی اقتصاد بازار هم با آسیب روبرو میشد.»
به گفته این کارشناس، با وجود وضعیتی که از نظر ژئوپلتیکی –وضعیت نفت ونزوئلا و ایران – اتفاق افتاده، بازار در سال ۲۰۱۹ میزان افزایش تقاضایی در حدود ۱.۴ میلیون بشکه در روز دارد و همزمان نزدیک ۲.۴ افزایش عرضه وجود دارد.
جوکار در این میان به سهم آمریکا هم اشاره میکند: «افزایش تولید نفت شیل ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ برابر است با کل افزایش نفت جهانی. در این شرایط اوپکیها یا باید کاهش سطح قیمت نفت را میپذیرفتند یا توافق سال قبل را تمدید میکردند یعنی این روندی ناگزیر برای اوپکیهایی بود که در برخی موارد خودشان هم در کشورهایشان درگیر بحرانهایی بودند که نیاز به درآمد است. عربستان دوست داشت افزایش عرضه اتفاق بیافتد و هدفش تاثیرگذاری سیاسی بر بازار برای متقاعد کردن آمریکا بود تا معافیتهای ایران را تمدید نکند. الان که به هدف خود در ۲ می ۲۰۱۹ رسید و آمریکا معافیتهای نفتی ایران را تمدید نکرد، آن مولفه سیاسی را هم برای افزایش ندارد. عربستان دنبال جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت نفت است تا از نظر اقتصادی با بحران و کسری بودجه روبرو نشود. در حقیقت اوپک حالا تبدیل به بازیگری وابسته و منفعل شده و بازیگر اصلی نفت شیل آمریکاست.»
در این میان برخی کارشناسان معتقدند که این معافیت دستاوردی برای ایران ندارد. معتقدند که ایران نفتش را به صورت غیررسمی به فروش میرساند و در این میان چنین معافیتی معنی ندارد.
اما راهکار چیست و چه باید کرد؟ جوکار میگوید: «وقتی شرایط به گونهای پیش رفته که مجبوریم با تحریمهای یکجانبه روبرو شویم، نباید دلخوش به این تصمیمات باشیم. باید اولویت را روی روشهای دیگر غیررسمی گذاشت تا فروش نفت را در بازار بیشتر کنیم. بسیاری از کارشناسان دیگر نیز معتقدند که در وضعیت فعلی بازار باید با روشهای غیررسمی دنبال فروش نفت بود.»