رسانه ملی در بحبوحه تحولات جاری و مهم کشور در عرصه سیاست خارجی پخش سلسله برنامههایی را در دستور کار خود قرار داده است که دیدن آن در گام اول این پرسش را مطرح میکند که چه هدفی از ساخت و ارائه سریالی مانند گاندو به مخاطب دنبال میشود.
رویداد۲۴ از جمله جدیدترین برنامههای این سازمان پخش
سریال گاندو است که در آن به پرونده دستگیری یک جاسوس ایرانی- امریکایی و طرح تبادل او با دولت امریکا پرداخته است. آنچه در پخش هدفمند این سریال نمایان است، اینکه سازندگان این برنامه تلاش کردهاند این موضوع را القا کنند که وزارت خارجه در روند رصد و شناسایی فرد دستگیر شده کم کاری کرده و مدام در پی آزادسازی او بوده است. پخش این سریال را باید در کنار برنامههای دیگری گذاشت که با هدف نظرسنجی دیدگاه مردم پیرامون برجام تهیه شده است.
برنامههایی که در آن پرسشگر به سراغ مردم رفته و تلاش میکند با طرح سؤالهای ویژه درباره ناکام ماندن برجام، گوینده را به بیانهای گزنده و هیجانی وادار و دولت را مقصر شماره یک این تحولات قلمداد کند. درباره عملکرد صدا و سیما و برنامههایی که بی تردید بازتاب جهانی دارد و میتواند بر وجهه و اعتبار مواضع رسمی دولت و نمایندگان دیپلماتیک آن تأثیر بگذارد ذکر دو نکته ضروری است.
آنچه از دید تصمیم گیرندگان ساخت و پخش
سریال گاندو مغفول مانده و یا تعمداً نادیده گرفته میشود، نقش دولت و دستگاه وزارت خارجه در عرصه تصمیمگیری و اجرای سیاست خارجی کشور است. چه کسی است که نداند تصمیمگیری جمهوری اسلامی پیرامون پروندههای مهمی، چون پرونده هستهای یا جاسوسی در نتیجه اجماع نظر نهادهای حاکمیتی و دخیل در روند تصمیمگیرنده است و دولت و دستگاه دیپلماسی مأمور به اجرای این تصمیمها هستند. زیر سؤال بردن عملکرد دولت در اجرای تصمیماتی که با اجماع نهادهای بالا دستی گرفته میشود بی تردید تضعیف کل حاکمیت و دشوار کردن مسیر اجرای تصمیمات بعدی در عرصه سیاست خارجی است.
از سوی دیگر انتقاد از سیاستهای عملی جمهوری اسلامی در حالی مطرح میشود که به نظر میرسد طراحان این برنامهها که بعضاً مردم را مخاطب پرسشهای خود قرار میدهند خود، راهکار جایگزینی در آستین ندارند. در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که به عنوان مثال جایگزین فقدان برجام که توافقی مورد حمایت همه ارکان نظام بود، چیست؟ اساساً نسخه تجویزی آنها پیرامون انتقاداتی که درباره عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی مطرح میکنند چیست؟
آیا راه حل را در ساخت برنامههای سطحی، هدفمند و طرح ادعاهایی فارغ از اسناد معتبر علیه مقامهای عالی رتبه و چهرههای شناخته شده و معتبری، چون وزیر امور خارجه ایران میبینند؟ سؤال مهمتر اینکه این برنامهها تحت نظارت چه کسانی ساخته و بدون هیچ مانعی منتشر میشود و باعث ایجاد هزینههای گزافی برای مجموع دولت و حاکمیت میشود؟
به هر روی نتیجه ساخت و پخش برنامههایی مانند
گاندوعملاً نتیجهای غیر از تضعیف دولت و وزارت خارجه ندارد، به ویژه آنکه دستگاه دیپلماسی در حال حاضر مسئولیت سنگینی را در گرداب تنشهای جاری با کشوری، چون امریکا به دوش میکشد، اما به نظر میرسد برخی در داخل کشور منافع خود را شنا کردن برخلاف مسیر آب میبینند.