بدیهی است غنی سازی ۲۰ درصدی که تهران در سال ۲۰۱۵ به آن دست یافت نیز اوباما را بر آن داشت تا وارد مذاکرات طاقت فرسایی شده و در نتیجه، توافق هستهای امضا شود.
رویداد۲۴ القدس العربی نوشت: همانطور که پیش بینی میشد، دولت ایران به اقداماتی برای پاسخ به سیاست فشار حداکثری که دونالد ترامپ علیه این کشور اتخاذ کرده، روی آورد. در واقع، انتظار میرفت ایران از برنامه خود برای شروع غنی سازی اورانیوم در میانگینی بالاتر از آنچه برجام به این کشور اجازه داد، پرده بردارد.
در ادامه این مطلب آمده است: مشخص است که تهران تهدیداتش در این باره را عملی کرد تا حملهای را متوجه دولتهای اروپایی حاضر در توافق هستهای کند؛ تا آنجا که این دولتها در راستای لغو تحریمهای آمریکا به ترامپ فشار بیاورند و راه حلهایی را برای دور زدن عملی تحریمهای ایالات متحده ارائه دهند.
از انصاف نگذریم، لازم به یادآوری است که ایران بیش از یک سال پس از خروج آمریکا از توافق هستهای صبر کرد و در شرایطی که تحریمها علیه آن ادامه داشت، دیگر صبر کردن و اجرای تعهداتش در قبال برجام، خارج از توان این کشور بود؛ بویژه آنکه تحت تاثیر تحریمهای آمریکا، صادرات نفت ایران از یک میلیون بشکه در زمان امضای توافق، به ۳۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت.
همچنین، تحلیلگران بین المللی که اجرای بندهای توافق را دنبال میکردند، بارها اقرار به وفای به عهد تهران نمودند؛ بر این اساس، ۹۸ درصد اورانیوم ایران به روسیه صادر شده و بیش از ۱۲ هزار سانتریفیوژ غیر فعال شد.
اما این بدان معنا نیست که ایران نمیتواند تمام اقدامات مذکورش در چارچوب توافق هستهای را به حالت سابق آن، یعنی پیش از امضای این توافق، باز گرداند.
تا این ساعت، هیچ دلیلی برای امکان رسیدن ایران به غنی سازی ۹۰ درصد وجود ندارد؛ اما بدیهی است غنی سازی ۲۰ درصدی که تهران در سال ۲۰۱۵ به آن دست یافت نیز اوباما را بر آن داشت تا وارد مذاکرات طاقت فرسایی شده و در نتیجه، توافق هستهای امضا شود.
همین مساله باعث طرح سوال در مورد وظایف طرفهای حاضر در این توافق و ضرورت عمل کردن همه آنها به تعهداتشان میشود. دولتهای اروپایی باید بدانند که سیاست خرید زمان از سوی آنها، کافی بود تا ایران در مورد اتخاذ اقدامات بیشتری در راستای نقض توافق، قانع شود.
درست است که رئیس جمهور فرانسه، طی تماس تلفنی با روحانی، پیگیر بحث در مورد امکان انجام مذاکره برای امضای توافقی تازه است، اما آیا ایرانی که زیر آتش تحریمهای آمریکا و فشارهای مخالفان داخلی هر گونه توافقی با ایالات متحده قرار دارد، میتواند در مسیری که مکرون پیشنهاد میدهد، قدم بردارد؟!