رویداد۲۴ سرمایهگذاران و سرمایههایی که در سالهای اخیر وارد سینما شدند. افرادی بیرون از سینما که به یکباره با سرمایههای میلیاردی وارد سینما شدند و انتقادها و حاشیههای زیادی به وجود آوردند.
پولهای مشکوک و عباراتی مثل این چند وقتی است بیش از همیشه درباره پروژههای سینمایی شنیده میشود. حالا خیلیها که خودشان سالها متهم بودند با بودجههای ارگانی و البته گاه بودجههایی که مشخص نیست از کجا تامین میشدند، فیلمسازی کردهاند هم با صدایی بلند علیه دارندگان پولهای مشکوک انتقاد میکنند.
اما این سرمایهگذاران به دور از فضای سینما کیستند و از کجا این بودجهها را سر سفره سینمای ایران آوردهاند؟ بودجههایی که فریادهای زیادی را به همراه داشته. مثلا همین چندی قبل در برنامه «هفت» فراستی و دوستانش در میز نقد به فیلم «ما همه با هم هستیم» تاختند و گفتند با پول حاصل از دلالی نمیشود کار فرهنگی خوب ساخت. آنها علیجانی سرمایهگذار اپلیکیشن تیک را نواختند و قبل از مراجع قضایی به داراییهایش خرده گرفتند!
کاری که واکنش میرکریمی و تبریزی را به همراه داشت.
این فقط گوشه ای از حاشیه هایی است که این پولهای مشکوک در ماههای اخیر در سینمای ایران به وجود آوردهاند. در چندماهه اخیر مسعود دهنمکی، غلامرضا موسوی، محمود رضوی و حتی تیم شفیعی و سازندگانی چون حامد عنقا که سالها اسم خودشان و سرمایههایی که برای فیلمهایشان فراهم میشد مطرح بود و آنها را پولهای ارگانی میدانستند، منتقد گروهی مولتی میلیاردر شدهاند که پول بیحساب و کتاب وارد پروژههای سینمایی و سریالهای نمایش خانگی کردهاند که باعث گرانی این صنعت شده است.
اما این پولداران گرانکننده سینما در سالهای اخیر چه کسانی بودهاند؟ مروری روی این نامها شاید جالب باشد.
صادق رنجکشان: این چندساله اخیر بارها و بارها نام صادق رنجکشان به عنوان یکی از آورندگان پولهای مشکوک در سینما سر زبانها افتاده. او البته این روزها مالک پردیس تئاتر شهرزاد است و تئاتر معروف «بینوایان» حسین پارسایی هم با سرمایهاش ساخته شده و به روی صحنه رفته است.
رنجکشان یک فعال در حوزه گردشگری است که گروه تورهای مسافرتی دلتابان را دارد.
خودش میگوید هیچ فعالیت مشکوکی ندارد و همه سرمایهاش حاصل از این تور بوده اما گمانههای غیررسمی و شایعات و اتهامات اثبات نشده در مراجع قضایی بسیاری را در این مدت شنیده. او سرمایهگذار فیلمهای «سرخپوست» و «متری شیشونیم» بوده که میگویند دستمزدهای کلانی به ستارههایش پرداخته است.
او درباره این اتهامزنندگان به خود گفته است:«عمده مطالبی که هرازگاهی در رابطه با اینجانب در بعضی از سایتها و رسانههای مجازی عنوان میشود مربوط به افراد معلومالحالی است که در جایگاه تهیهکنندگی یا نویسندگی یا هر مورد دیگری در این چند سال اخیر توفیقی در سینما حاصل نکرده و بدون سند و مدرک بوده و بنا به همین دلایل نتوانستیم با هم همکاری داشته باشیم، لذا اقدام به نشر اکاذیب میکنند که حتما در جای خود پاسخ آنها را خواهم داد.»
سجاد خواجه علیجانی:او نفر دوم فهرست متهمین است . علیجانی به خاطر اسپانسرینگ جشنواره جهانی فیلم فجر و همکاری مداوم در یکی دو سال اخیر با محمدرضا گلزار از «برنده باش» تا «ما همه با هم هستیم» زیر ذرهبین است. علیجانی در چند فیلم جشنواره امسال هم سرمایهگذاری داشته. این جوان که میگویند مجموعه شرکتهای اپلیکیشنی دارد، کمتر پاسخی به اتهامات داده و بیشتر سکوت کرده است. او که میگویند یک دهه قبل مالک یک مغازه ساده تجهیزات کامپیوتری بوده، حالا اینقدر دارد تا دستمزد میلیاردی گلزار را بدهد و فیلم پرهزینه کمال تبریزی را بسازد یا پولش را صرف ساحت «رحمان ۱۴۰۰» کند.
گروهی شایعه کردند او در تجارت ارزهای دیجیتال بوده و با گرانی این پولهای دیجیتالی حالا صاحب چنین ثروتی شده. شایعاتی که البته علیجانی نسبت به آنها واکنشی نداشته است.
ابراهیم عامریان: در سالهای اخیر خاندان عامریان که کارشان تجارت بین ایران و برزیل است هم وارد سینما شدند. کارشان واردات گوشت و دانههای روغنی از برزیل و صادرات فرش و جواهر به آن کشور است. آنها از سرمایهگذاری در «من سالوادور نیستم» وارد سینما شدند. بعد هم کارهایی چون «تگزاس۱ و۲» را ساختند. حالا هم دیگر ابراهیم، برادر کوچکتر خانواده مجوز تهیهکنندگی گرفته و به نظر میرسد کار گیشهای سینمای بدنه و فیلمهای طنز پرمنتقد را برای بازگشت سرمایه به عنوان هدف انتخاب کرده است.
اول مارکت: اول مارکت اسپانسر اختصاصی کارهای اخیر مهران مدیری است. از «دورهمی» شروع کردند و بعد فیلم «ساعت ۵ عصر» را ساختند. حالا هم که سریال «هیولا» را در شبکه نمایش خانگی دارند. آنها مالک یک اپلیکیشن هستند و میگویند برای تولیدات فرهنگیشان با مدیری قراردادی سنگین دارند.
بیتردید این توانایی پرداخت هزینههای سنگین فیلمسازی و سریالسازی را داشتند و از آنهایی هستند که خوب پول به عوامل دادهاند.
اصل کارشان و مالکانشان به طور شفاف چه کسانی هستند؟ خیلی روشن نیست اما به نظر میرسد تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی برای «درخت گردو» کار تازه محمدحسین مهدویان هم بیربط به آنها نباشد.
برادران یاری: این نام البته نام غریبی در حوزه نمایش خانگی نیست.
یاریها که در چند سال اخیر با «هشتگ خاله سوسکه» و «ممنوعه» و «گلشیفته» در شبکه نمایش خانگی سرمایهگذاری کردند، تا پیش از این و اقلا در دو دهه گذشته شرکت پخش هنرنمای پارسیان را داشتهاند.
آنها هم سریالهای نمایش خانگی پرهزینهای ساختند اما ادعایشان این است که کارهایشان خوب فروخته و پول بی حساب و کتاب هزینه نکردند.
محمود رضوی: رضوی این روزها منتقد پولهای کثیف در سینماست. ولی خود او فیلمهایی که شکست تجاری داشتند، کم نساخته. رضوی که از سیمای مهر هستی کارش را با تهیهکنندگی «درباره الی» آغاز کرده همیشه ارتباطی نزدیک با خانواده قالیباف داشته است. او در «سیانور» و «ماجرای نیمروز» ضرر هم داده. مثل پروژه «خیابانهای آرام» که به کلی بیخیال اکران فیلمش شده است!
او اما چطور با ضرر فیلم میسازد؟ خودش میگوید:«کارم ساخت تیزرها و فیلمهای تبلیغاتی و پروژههای مربوط به نهادهای اقتصادی است. سرمایهام را از آنجا درمیآورم و سینما علاقهام است.»
این ادعای خود اوست که خیلی در بازار و تجارت خریداری نباید داشته باشد.
محمدرضا شفیعی: شفیعی مالک موسسه وصف صباست. از انیمیشن تا روزنامه سینمایی و تا سریالهای شبکه سه سیما حوزه تخصصی آنهاست. کارهای سینمایی هم گهگاهی دارند. او نمونه استاندارد تولیدات سینمایی مستقل اصولگرایان سنتی است. طیف بچهمذهبیها و نهادهای مذهبی قم.
محمد امامی:میگویند هنوز هم پولهایش در سینما و شبکه نمایش خانگی مانده. او حالا حکم زندان بلندمدتش صادر شده است. همین حالا میگویند «سالهای دور از خانه» هم با پول او ساخته شده و یک سریال نمایش خانگی در دست ساخت دیگر هم از مانده پولهای اوست. امامی که به خاطر اخلال در نظام مالی در پرونده بانک سرمایه ، بازداشت است اولین بار برای سریال «شاهگوش» پول وارد نمایش خانگی کرد و خوب هم فروختند. درست مثل سریال «شهرزاد». در «ابله» شکست خوردند اما «مصادره» و «ابد و یک روز»شان خوب فروخت. سرمایهگذار اولیه «شبی که ماه کامل شد» هم بود و او را در صف اول واردکننده پولهای مشکوک به سینما معرفی میکنند.
احسان دلاویز:احسان دلاویز شریک امامی و حالا احتمالا همبندش است. او فعالی رسانهای در دو دهه گذشته بوده که فعالیتهای سیاسی در دفاتر روسای جمهور پیشین همداشت. در «شاهگوش» کنار امامی بوده و بعد هم «دندون طلا» را سرمایهگذاری کرده. دلاویز هم متهم پرونده صندوق بازنشستگی آموزش و پرورش است، مثل امامی.
هادی رضوی: ضلع سوم مثلث امامی و دلاویز است. او که در «شهرزاد» یک شریک امامی بود اما با افتادن امامی به زندان به دلیل اینکه داماد محمد شریعتمداری وزیر کار است، تلاش زیادی کرد از آنها فاصله بگیرد. او چند جشنواره فیلم دفاع مقدسی را به عنوان اسپانسر همراهی کرد و بعد هم که کارش به دادگاه کشید.
حسین هدایتی:حسین هدایتی هم بیارتباط به رضوی و امامی نیست. او حالا ۲۰ سال حبس گرفته. حوزه تخصصی هدایتی اما بیشتر فوتبال بود. فقط یک بار خواست با داود میرباقری از طریق تیم دلاویز و برومند، «ماه تی تی» بسازد که یک بودجه میلیاردیاش از مدیری تا طنابنده و افخمی و چند نفر دیگر پخش شد و برگشتی هم نداشت.
بابک زنجانی:بابک زنجانی که حالا زندان است هم خیلی در سینما برای خودنمایی حاضر نشد. عکسهایی با امیر جعفری و چند نفر دیگر دارد اما اصل کارش همان تیمداری فوتبال بود. شایعاتی درباره سرمایهگذاریاش در پروژه ناموفق «نقش نگار» علی عطشانی با بازی ناصر ملک مطیعی وجود داشته است.
گلرنگ رسانه: یکی از ناموفقترین حضورهای اقتصادی گلرنگ، فعالیت در شبکه نمایش خانگی بود. آنها که شرکت پخش محصولات بهداشتی داشتند، با مهران مدیری و سریال «قهوه تلخ» وارد این عرصه شدند و شروع به تولید هم کردند ولی به رغم هزینههای بالا ، پروژه شان شکست خورد و به همان کار تخصصیشان برگشتند.
برادران گلیان: در دهه ۸۰ نامشان با مهران مدیری گره خورده بود. آنها تقریبا همه جا با او کار مشترک میکردند. از سینما تا تلویزیون! آنها غول آگهیهای تبلیغاتی بودند و برند پرمخاطب مهران مدیری در «پاورچین» و «نقطهچین» و بقیه، ویترین پر زرق و برقشان بود!
ولی در شبکه نمایش خانگی و با تغییر الگوی آگهیها، تقریبا از این چرخه پولآوری و سودآوری خارج شدند!
برادران مدرسی: برادران مدرسی همان نقش گلیانها را در کارهای طهماسب و جبلی داشتند. صاحبان آگهی که تنها برند سودده سالهای اخیرشان «کلاه قرمزی» بود. برندی که به دلیل عدم توافق با رسانه ملی، دو سه سالی است کاری تولید نمیکند و این گروه هم خیلی دیگر سهمی از ورود و تولید پول یا هزینه کلان در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ندارند.
حمید اعتباریان:او را از سابقون ورود سرمایه به سینما میدانند برای حوالی سال ۸۰ . اعتباریان که در لندناقتصاد خوانده یکباره به ایران برگشت و سهگانه «ستاره» را ساخت. «سن پطرزبورگ» و «شام عروسی» دیگر تولیداتش هستند و حالا چند سالی است که کار مهمی تولید نکرده.
پولش از کجا آمده، برگشت داشته یا نه هم خیلی درباره اش اطلاعاتی وجود ندارد .