رویداد۲۴ تشخیص اینکه از کی بدریختانگاریش شروع شده است، برای مایلز کار راحتی نبود؛ انگار همیشه این اختلال در زندگیش حضور داشته است: «تا جایی که یادم است دوست داشتم بدنی بهتر داشته باشم.»
مایلز یک سرباز ۳۵ ساله آمریکایی است. زمانی که ۱۳ ساله بود در تابستان کار کرد تا بتواند با درآمد آن یک دستگاه بدنسازی بخرد. قیمت این دستگاه هزار دلار بود. بعد از آن شروع به انجام تمرینهای بدنسازی خود کرد و بعد از آن دیگر به عقب نگاه نکرد.
در ۲۴ سالگی بعد از اینکه از سربازی برگشت شروع به انجام کارهای قبلی با شدت و تلاش بیشتری کرد، او هر روز تمرین میکرد و رژیم غذایی خاصی داشت: «با همه وجود وارد این کار شدم و خودم را کاملا به این سبک زندگی وصل کردم.»
او آلارم ساعت خود را به شکلی تنظیم کرد که هر ۳ ساعت موبایلش زنگ بزند و به او یاداوری کند که باید غذا بخورد، کم کم عضلاتش شکل گرفتند، اما این کافی نبود او که با قد ۱.۸ متری ۹۵ کیلوگرم وزن داشت، اما انتظار داشت با افزایش حجم عضلاتش لاغرتر هم بشود. ۲۲کیلوگرم از وزنش کم شد و شروع به شرکت در مسابقات آماتور بدنسازی کرد.
اما بعد همسرش ترکش کرد: «متوجه اختلال من شده بود و حس میکرد من بیشتر برای اختلالم وقت میگذارم تا او.»
مایلز در ۳۳ سالگی یک بار دیگر هم به دلیل بدریختانگاریش یک رابطه دیگر را از دست داد و وارد فضای تاریکی از زندگی شده بود: «من دیگر از زندگی به هیچوجه لذت نمیبردم. هر روز گشنگی میکشیدم، هنگام ورزش کردن با فشار فراوانی روبرو میشدم و ...»
همین باعث شد تا در نهایت این شرایط را تمام کند: «روز بعد خیلی خوشحال از خواب بیدار شدم، دیگر تمان شده بود.»
یکی از زیرمجموعههای اختلال بدریختانگاری این است که افراد احساس میکنند که باید تعداد و حجم عضلات بیشتری داشته باشند. این موضوع بیشتر مردها را تحت تاثیر قرار میدهد و بیشتر آنها وارد شرایط درمان نمیشوند، به همین دلیل به سختی میتوان جمعیت افراد مبتلا به این اخلال را تشخیص داد.
جیسون ناگاتا استاد دانشگاه کالیفرنیا در این رابطه گفت: «در دهها سال گذشته تصویر بدن مرد ایدئال بزرگتر و حجیمتر شده است.»
عوامل بدریختانگاری چیست؟روبرتو الیواردیا از دانشگاه هاروارد در این باره توضیح داد: «در دهه ۷۰ میلادی ما افراد معروف و بسیار لاغر زیادی را میدیدیم و بدنهای عضلانی فقط مخصوص افراد ارتشی بود، اما در دهه ۸۰ الگوهایی مثل آرنولد و سیلوستر استالن ایجاد شدند و این وضعیت تغییر کرد.»
به طوری که امروز دیگر در بیلبوردهای تبلیغاتی، ماگهای لیوان، فیلمهای ابرقهرمانی و ... هم با این افراد مواجه میشوید. البته اینها تنها عامل وقوع این اتفاق نیستند، آنها یک فضای سمی را تشدید میکنند، مثلا برخی مطالعات نشان دادند که که تحقیر و آزار اذیت یک کودک تاثیر بیشتری در ابتلا به اختلال بدریختانگاری دارد. مایلز در این رابطه توضیح داد: «هر عضلهای میتواند بزرگتر و هر فردی میتواند لاغرتر باشد، شما در حال قضاوت خود با یک استاندارد غیرممکن هستید.»
فضای مجازی یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در این اتفاق است: «در اینجا یک حقیقت دروغ به شما فروخته میشود، برای مثال شما برای یک دوره از مسابقات بدن خود را به شکل خوبی میرسانید و بعد برای کل سال با انتشار عکسهای آن دوره خود، تصویری ایجاد می٬کنید که انگار همیشه عضلات بزرگی داشتهاید.»
کریستال کارگز متخصص غذا در این رابطه مینویسد: «برای کسانی که با در معرض اختلال بدریختانگاری قرار دارند و یا با این بیماری روبرو شدند، فضای مجازی میتواند مکانی خطرناک باشد. در این فضا شما به سادگی میتوانید در تله رقابت با مردم قرار بگیرید آنهم وقتی که معمولا افراد بهترین حالت از ظاهر خود را منتشر میکنند.»
استفاده از مواد غیرقانونی برای رسیدن به استاندارد غیرممکن.
اما وقتی فرد متوجه میشود که توان رسیدن با آن استاندارد غیرممکن را ندارد، شروع به استفاده داروهای غیرمجاز میکند. تونی ۲۳ ساله یکی از افرادی است که جذب این داروها شده است.
او بعد از مدتی ورزش احساس کرد از شکل بدن خود راضی است و شروع به استفاده از مواد غیرمجاز کرد، اتفاقی که او را در چرخه خطرناکی انداخت: «مردم با خودشان میگویند که من شبیه تانک هستم بعد به من احترام بیشتری میگذارند و این تشویق باعث میشود تا من روند قبلی خودم را ادامه بدهم.»
به گفته پزشکان این چرخه برای کسانی که با اختلال بدریختانگاری درگیر هستند به یک اتفاق عادی تبدیل شده است. افراد به تایید دیگران احتیاج دارند و با دریافت این تایید به روند خود با شدت بیشتری ادامه میدهند. ریچ سلبی یک بدنساز آماتور در این رابطه گفت: «به همین دلیل مردم معتاد بدنسازی میشوند.»
این مصرف بیرویه مواد تقویتکننده خطرات زیادی به همراه دارد، استروئیدها میتوانند منجر به ایجاد برخی بیماریهای جسمانی مثل مشکلات قلبی، کلیوی و ... شود و از سوی دیگر منجر به ایجاد برخی مشکلات روانی مثل خشم یا توهم بشود.
این موضوع وضعیت زندگی تونی را تغییرد، مصرف شدید این داروها باعث تغییرات زیادی در حال او شد و بعد از مدتی او را از محل کارش اخراج کردند.