حسن بیادی:
حسن بیادی، فعال سیاسی اصولگرا، معتقد است نتیجه دیدار احمدینژاد و قالیباف و ملاقاتهای احتمالی آینده این دو، بسترهای لازم برای ایجاد یک جریان جدید را فراهم میکند.
رویداد۲۴ در چند وقت اخیر بحثهای زیادی پیرامون آرایش نیروها و نوع صفبندی در جبهه اصولگرایی مطرح شده است. برخی اصولگرایان از ایجاد جریان سوم، تحت عنوان «نواصولگرایان» به رهبری محمد باقر قالیباف سخن به میان میآورند و برخی دیگر، از امکان ائتلاف میان قالیباف با احمدینژاد سخن میگویند.
در سوی دیگر ماجرا، گروهی از اصولگرایان تحت عنوان شورای وحدت، سودای اجماع فراگیر و رهبری جبهه اصولگرایی را در سر دارند. همچنین، میان طیف وسیعی از اصولگرایان با علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در ظاهر امر اختلافاتی جدی وجود دارد و از این شخصیت برجسته اصولگرا برای حضور در نشستها دعوت نمیشود.
مجموع این پازل پیچیده در جبهه اصولگرایی، در گفتوگو با حسن بیادی، فعال سیاسی اصولگرا و دبیرکل جمعیت آبادگران جوان ایران اسلامی به بحث گذاشته شده است.
او با ارائه نگاهی مثبت به دیدارهای میان محمد باقر قالیباف و محمود احمدینژاد، بر این باور است که در صورت ائتلاف این دو شخص، بسیاری از جریانهای ناموفق باید صحنه سیاسی را ترک کنند. با تمام این اوصاف، مشروح گفتوگو با حسن بیادی در ذیل آمده است.
در چند وقت اخیر بحث ایجاد جریانی سوم در میان اصولگرایان به رهبری محمد باقر قالیباف به عنوان «نواصولگرایان» مطرح شده است، تا چه اندازه ظهور این جریان را محتمل میدانید؟با این اوضاع و وانفسای گردهمایی سیاسی و تمامیت خواهی بعضی از افراد و بعضاً گروههای وابسته به باندهای متصل به قدرت و ثروت حتماً جریان سومی شکل خواهد گرفت و، چون مردم از این دو جناح سیاسی عبور نموده، چون خیری از آنان ندیدهاند. امیدوار هستم که یک جریان سوم سیاسی دستپاک و انقلابی وارد صحنه شده و مردم را از بلاتکلیفی نجات دهند.
ظهور جریان جدید احتمالی از درون جبهه اصولگرایی چه ویژگی و شاخصهای میتواند داشته باشد؟ آیا نوعی تلاش برای انطباق با شرایط جدید خواهد بود؟حتما اینطور که فرمودید نخواهد بود، زیرا ظهور یک جریان جدید نیاز به بسترسازی فرهنگی و اجتماعی و تجربیات گذشته دارد و مردم باید علاقهمندی خود را به آن جریان بر اساس اعتماد ایجاد شده نشان دهند و آن جریان صداقت در گفتار و سلامت در عمل خود را باید به مردم به اثبات رسانده باشد و الا «همان آش است و همان کاسه».
یکی دیگر از موضوعات مطرح شده در چند وقت اخیر موضوع دیدار محمود احمدینژاد با محمد باقر قالیباف است، اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا ائتلاف میان این دو شخصیت ممکن میباشد؟نتیجه این دیدار و ملاقاتهای احتمالی آینده این دو شخصیت سیاسی در به صحنه کشاندن مردم بسیار میتواند مفید به فایده بوده و بسترهای لازم را برای ایجاد یک جریان جدید فراهم نماید. این احتمال چندان بعید به نظر نمیرسد؛ اگرچه هر احتمالی در سیاست ممکن به نظر میرسد، مگر اینکه سیاست، جنبه الهی داشته باشد.
ائتلاف احتمالی میان قالیباف و احمدینژاد با فرض محقق شدن، چه تاثیری بر جایگاه و وضعیت اصولگرایان بر جای خواهد گذاشت؟جریانهای سیاسی پس از این ملاقات عجیب به دست و پا افتادهاند و بعضی از این گروهها باور دارند که با وحدت میان این دو مسئول و با داشتن کمی پشتوانه مردمی، نسبت به سایرین باید فکری به حال آینده سیاسی خود بنمایند. چنانچه وحدت این دونفر همراه با محوریت شورای جدید جامعه روحانیت شود، دیگر کار جناحهای ناموفق تمام است.
عدم دعوت شدن علی لاریجانی به نشستهای شورای وحدت یا شاجا و معطوف به سابقه بودن آن در مورد جمنا را چگونه ارزیابی میکنید؟البته هرگروه و یا جبههای بر اساس قانون حق فعالیت دارند، ولی تا به حال در مورد این گروههایی که نام بردید از سوی وزارت کشور اظهار نظر و یا مجوزی تاکنون صادر نشدهاست، ظاهراً بعضی خود را تافته جدا بافته میدانند.
آیا اساسا لاریجانی از جمع جبهه اصولگرایی قابل حذف است یا همچنان میتوان او را در مقام یکی از شانسهای اصلی برای اجماع اصولگرایان پیرامون او در انتخابات ۱۴۰۰ ارزیابی کرد؟
باتوجه به مسائل سیاسی روز و اتفاقات ایجاد شده در قوه قضائیه و زیر سوال بودن نتایج حاصل از عملکرد مجلس و نقدهای جدی به ضعف مدیریت آن، بعید میدانم اصولگرایان در این مسئله اتفاق نظر داشته باشند.