رویداد۲۴ برنامه استعداد یابی عصر جدید که با استقبال و اقبال عمومی زیادی مواجه شده است، با اجرای پنج فینالیست به ایستگاه آخر رسید و تا ۴۸ ساعت آینده با رای مردم، قهرمان این برنامه تلویزیونی مشخص و معرفی میشود.
آنچه میخوانید برداشتی از راند پایانی عصر جدید است:
۱- احسان علیخانی درباره پارسا خائف پسر نوجوان اردبیلی که با معجزه حنجره اش، عصری جدید از موسیقی سنتی و آذری را برای هم سن و سال هایش گشوده است؛ گفت که او رنج سفر شبانه از تهران به اردبیل را به جان خریده بود تا به عهدی که با خواهر کوچکش بسته بود وفا کند. آیا او واقعا ۱۴ ساله است یا درون او مرد جاافتادهی چهل سالهای زندگی میکند؟ در جامعهای که هیچ برنامهای سر ساعت شروع نمیشود و روی «قول من حساب کن» هیچ کس نمیتوانیم حساب کنیم این پسر نمونه جوانههایی هست که آینده روشنی را برای ما رقم خواهند زد.
احسان علیخانی ادامه داد: «اگر به جای پارسا بود نهایتا برای خواهرش یک عکس و قلب میفرستاد.» بدجور اسیر قیل و قال استیکرها شده ایم. نکند با شلیک استیکرها، واژههای عاشقانه و مهرآفرین، قتل عام شوند.
۲- مربی پارسا خائف گفت: «یکی از راههای خوشبختی، برآورده کردن آرزوهای دیگران است.» حرفی غریب به ویژه برای سیاستمدارها که بقیه را پایین میکشند تا خودشان بالا بروند. کسانی که شغل شان، حسادت به پیشرفت دیگران است. کاش به جای حسادت؛ کمی هم طعم خوشبختی را مزه مزه کنند.
۳- فاطمه عبادی از سرزمین خسته خوزستان که با شن نقاشی میکشد؛ تئاتر اجرا میکند؛ قصه میگوید؛ شعر میسراید؛ موسیقی مینوازد؛ قلب را میفشرد؛ چشم را خیس میکند و از دل جامعه روایت میخواند.
او این بار قصه ایثار را به تصویر کشید. ایثار مادری که قلب دخترش را به مردی بخشید تا پریسا زنده بماند. روایتی تلخ با درون مایهای شیرین. عبادی درباره کار چند دقیقهای خود گفت: «برخی از کارهای کوچک اثری ماندگار دارند. مثل بارش کوتاه باران که به درختی تنومند میرسد یا گفتن یک دوستت دارم ساده که بر دل مینشیند و با دل بازی میکند.» مواظب حرفها و کارهایمان باشیم. گاهی یک کلمه کوچک؛ انسانی تنومند را آب میکند و گاهی یک آفرین ساده، پارسا خائفی را رشد میدهد.
احسان علیخانی با دعوت از پریسای کوچک؛ دوباره به فاز ماه عسل رفت. چرا این پسر خوب؛ به گریاندن علاقه دارد؟
۴- دختران نینجا تنها فینالیستهای عصر جدید بودند که نمایشی گروهی را ارائه دادند. ارائه کار جذاب تیمی در جامعهای که با کار گروهی بیگانه است توسط بانوان یک امتیاز ویژه برای تحسین شدن است. دخترهای این سرزمین با همهی درهای محدودیتها این چنین میدرخشند، اگر قفل درب محدودیتها بر روی آنها باز شود، چه میکنند؟
۵- سعید فتحی روشن شعبده بازیِ عجیب و جذابی ارائه داد و همه را میخکوب نمایش رازگونه اش کرد. سعید با اجراهای فوق العاده هم آینده روشنی را برای خود به تصویر کشید و هم فصلی نو را برای شعبده بازی رقم زد. احتمالا از این پس، این هنر سهم بیشتری در تلویزیون داشته باشد.
۶- پسر لاغراندام شیرازی با چهرهای متفاوت و با ارادهای بلند در میانهی حرکات شگفت آورش؛ چند تار گیسهای آشفته اش را برید.
گیسو و مو حقی بزرگ بر گردن شاعران عشق سرا دارد، چون که شاعران بلندآوازه این سرزمین از هم آغوشی خیال با گیسو، مضامین غنایی زیبایی افریده اند. روزگاری دیدن تار گیسو معشوقه آرزوی هر جوانی بوده است و به تعبیر لسان الغیب: زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم»، اما امروز شغل گشت ارشاد، ارشاد دخترهایی است که گیسهای آشفته شان علاقهای به ماندن در زیر روسری ندارند و گیسو دل جوانهای امروزی به لرزه نمیاندازد. محمد در چه دورهای مانده که دل به گیس بریدن بسته؟
۷- احسان علیخانی با عصر جدید توانست مردم را تا ساعت دو نیمه شب بیدار نگه دارد و میلیونها رای را جذب کند. کاری که پیشتر فقط عادل فردوسی پور با برنامه نود توانسته بود انجام دهد، اما نود و عادل قربانی محبوبیت خود شده و از صفحه رسانه ملی حذف شده اند. علیخانی به سرنوشت عادل دچار نشود!
البته این سگها هار بودن....و مشکلات خاص خودشو دارند...میشد بهتر ازشون بهره برد...
شاید تا حالا سما رو سگ نگرفته یا دنبال نکرده ...فقط بدونید تیکه پارتون میکنه و پس احساسی رفتار نکنید میتونید فقط احساسی فکر کنید....