رویداد۲۴ از سال ۱۹۹۲، جیمز کارویل، تحلیلگر سیاسی آمریکایی، عبارت معروفی را وارد ادبیات این کشور کرد. در انتخابات سال ۹۲ بیل کلینتون از جرج بوش پیشی گرفت و کمپین انتخاباتی اش با شعار معروف «مساله اقتصاد است، احمق!» پیروز شد و همچنان آمریکایی‌ها از این شعار استفاده می‌کنند.
اما اگر این قانون نانوشته برای انتخابات سال ۲۰۲۰ صادق باشد، دونالد ترامپ باید بداند که با مانع بزرگی در انتخاب بعدی روبرو خواهد بود چرا که بسیاری از وعده‌های اقتصادی اش در آمریکا عملی نشده است.
یکی از قول‌های اصلی اقتصادی ترامپ در سال ۲۰۱۶ این بود که کشورش را در مسیر رشد اقتصادی بالاتر قرار دهد. وی با تنظیم مقررات اقتصادی و با تصویب کاهش مالیات، وعده داد که رونق عمده‌ای را در سرمایه گذاری به ارمغان خواهد آورد. به گفته او، این امر به نوبه خود می‌توانست رشد پایدار اقتصاد آمریکا را ۳ تا ۴ درصد در سال افزایش دهد، یعنی با سرعتی بسیار سریع‌تر از آنچه که در دوره ریاست جمهوری اوباما رخ داد.
تا به امروز، واقعیت کاملاً برعکس بوده است. رشد سرمایه گذاری نه تنها شکوفا نشده، بلکه بسیار ناامید کننده بوده است، به طوری که بیشتر کاهش مالیات شرکت‌ها به جای سرمایه گذاری، برای خرید سهام جدید صرف شده است. در همین حال، پس از ثبت نرخ رشد ۲.۵ درصدی در سال ۲۰۱۸، اکنون رشد تولید ناخالص داخلی به حدود ۲ درصد کاهش یافته است. این رقم حتی پایین‌تر از نرخ رشد اقتصادی در دوره اوباما است.
از این بدتر اینکه، وارونگی منحنی بازدهی اخیرا نشان می‌دهد که بازار اوراق بهادار آمریکا تا سال ۲۰۲۰ نزدیکترین فاصله را با رکود اقتصادی به خود می‌بیند. طبق گزارش روزنامه آمریکایی هیل، سیاستمداران این کشور نباید از این آمار غافل شوند، چرا که اعداد و ارقام موجود به طور دقیق در مقایسه با ۶ رکود اقتصادی اخیر آمریکا سنجیده شده است.
چشم انداز تاریک اقتصادی بازار اوراق بهادار واقعیتی را نشان می‌دهد که نه تنها کاهش مالیات بیشتری رخ نخواهد داد، بلکه وضعیت اقتصادی از سال ۲۰۱۸ هم وخیم‌تر شده است. علاوه بر این، روابط اقتصادی جهانی این کشور بسیار چالش برانگیزتر خواهد شد.
این در حالی است که چین که دومین اقتصاد بزرگ جهان است، در نتیجه جنگ تجاری با آمریکا با کاهش قابل توجه رشد اقتصادی روبرو شده است و آلمان، بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا، اکنون در معرض رکود اقتصادی است. در دوره پیش رو، اقتصاد جهانی با توجه به بحران هنگ کنگ، جنگ تجاری آمریکا و چین، سیاست تخریبی بوریس جانسون برای خروج بریتانیا از اروپا در ۳۱ اکتبر و آشفتگی سیاسی دوباره در ایتالیا با وجود مشکلات اقتصادی با چالش روبرو است.
دزموند لاکمان، تحللیگر روزنامه هیل، در مقاله خود نوشت: “در طی دو سال و نیم گذشته، ترامپ میزان موفقیت بازار سهام را معیاری برای مدیریت موفق اقتصادی خود عنوان کرد. با این وجود، در این بخش هم نتایج چشمگیری قابل مشاهده نیست. ”
از روز نخست ریاست جمهوری ترامپ قیمت سهام در حدود ۲۵ درصد افزایش یافته است. بیشتر این سود در سال اول ریاست جمهوری وی به ثبت رسیده است و پس از آن قیمت سهام به طور اساسی ثابت باقی مانده است. این عملکرد به مراتب ضعیف‌تر از دوران ریاست جمهوری رگان، کلینتون و اوباما بوده است و اگر اقتصاد این کشور وارد دوره رکود اقتصادی شود، شرایط بدتر نیز می‌شود.
یکی دیگر از شعار‌های اساسی ترامپ سیاست تجاری «نخست، آمریکا» با تاکید بر اولویت آمریکا در روابط تجاری بوده است که قرار بود کسری تجاری این کشور را از بین ببرد و ارزش دلار را کاهش دهد، اما نتایج در این زمینه نیز بسیار ناامیدکننده بوده است.
کسری تجاری آمریکا در زمان ترامپ حدود ۲۵ درصد افزایش یافته در حالی که دلار در بالاترین سطح خود در طول دهه گذشته باقی مانده است. پیش بینی می‌شود بدهی‌های عمومی آمریکا ظرف ۱۰ سال آینده تا حدود ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یابد.
خبر خوب برای کسانی که ترامپ را در انتخابات سال ۲۰۲۰ به چالش می‌کشیدند این است که رییس جمهور آمریکا از جنبه اقتصادی ناکام بوده است و پاشنه آشیل سستی دارد. با این حال، خبر بد هم این است که کمپین رقابتی در صورت پیروزی باید با چالش ترسناک اصلاح میراث اقتصادی ترامپ روبرو شوند. آن‌ها همچنین نباید فراموش کنند که میزان بودجه تصویب شده در دوران ترامپ قدرت مانور زیادی را حتی در دوران خوب اقتصادی برای سیاستگذاری‌های مالی باقی نخواهد گذاشت و شرایط را در اوضاع بحرانی نیز سخت‌تر می‌کند.