رویداد۲۴ مارکو کارنلوس سفیر اسبق ایتالیا در سازمان ملل و عراق در میدل ایستای نوشت: در ماههای اخیر شاهد تشدید تنشها در منطقه خلیج فارس بوده ایم. احتمال بروز یک درگیری نظامی بزرگ هنوز از بین نرفته است. آمریکا یک سال پیش از توافق هستهای ایران خارج شد و به سیاست کمپین فشار حداکثری روی آورده است. در ماههای اخیر چندین نفت کش تجاری در منطقه مورد هدف قرار گرفتند. ایران و آمریکا پهپادهای جاسوسی یکدیگر را در نزدیکی تنگه هرمز مورد هدف قرار دادند. افزایش درگیری در خلیج فارس میتواند به کل خاورمیانه گسترش پیدا کند.
در ادامه این مطلب آمده است: تقریبا یک قرن پیش شرایط مشابهی در اروپا وجود داشت. تشدید تنش و تهدیدات بین قدرتهای اروپایی در نهایت این قاره را وارد جنگ جهانی اول کرد. اما در آن دوره زمانی نیز هیچ کدام از کشورها تمایلی به جنگ ندارند. رهبران همه کشورها به قابلیت خود برای مدیریت تنش در منطقه اطمینان داشتند. اما در هر صورت جنگ فاجعه آمیزی به راه افتاد.
همان طور که آقای جورج هگل، فیلسوف معروف آلمانی اشاره کرده است: «ما از تاریخ خود میآموزیم که از تاریخ درس نگرفته ایم». متاسفانه با توجه به دیدگاه ها، اظهارات و بینش برخی رهبران مهم آینده تیرهای برای خاورمیانه پیش بینی میشود.
اما بحران کنونی در خلیج فارس نتیجه چند دهه تقابل بین قدرتهای منطقهای در کل خاورمیانه است. متاسفانه این باور اشتباه در بین رهبران غربی وجود دارد که ایران منشاء اصلی اختلاف در منطقه است. به عبارت دیگر، زمانی امنیت و پایداری به منطقه باز خواهد گشت که ایران از سیاست کنونی خود عقب نشینی کند.
اما همان طور که تحلیلگران بارها اشاره کرده اند، مهمترین متحد آمریکا در منطقه یعنی عربستان سعودی نیز در سالهای گذشته دست به اقدامات بی ثبات کننده و مخربی زده است. سعودیها جنگ فاجعه باری را در یمن به راه انداختند، کشور قطر را تحت محاصره اقتصادی قرار دادند، نخست وزیر لبنان را دستگیر کردند و آقای جمال خاشقچی، خبرنگار مخالف را به شکل فجیعی به قتل رساندند. هم زمان، متحد دیگر آمریکا در منطقه یعنی اسرائیل نیز اخیرا با افتخار اعلام کرد که به مواضع ایران در سوریه حمله کرده است.
در شرایط کنونی دولت آمریکا سه سیاست مختلف را در قبال ایران دنیا میکند. اول، دولت آقای ترامپ ظاهرا به دنبال مذاکره مجدد برای دست یابی به توافق هستهای جدیدی با ایران است. واشنگتن برای دست یابی به این هدف تحریمهای شدیدی را علیه تهران وضع کرده است. دوم، وزیر خارجه آمریکا در یکی از سخنرانیهای خود فهرستی از ۱۲ خواسته دولت را مطرح کرد که هدف اصلی آنها تغییر دادن رفتار ایران است. سوم، ظاهرا آقای جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ بیشتر به دنبال تغییر نظام ایران است و از مذاکره حمایت نمیکند.
اما آقای ترامپ برای دست یابی به هدف خود باید رویکرد دیگری را اتخاذ کند. ایرانیها نه تنها مذاکره کنندههای ماهری هستند، بلکه تعامل با آنها زمانی که تحت فشار قرار داشته باشند دشوارتر میشود. خواستههای مطرح شده توسط وزیر خارجه آمریکا واقع گرایانه نیستند.
متاسفانه در شرایط کنونی یک فرایند منظم و تعریف شده در دولت آمریکا برای طراحی و پیاده سازی سیاست خارجی خود وجود ندارد. سیاست کنونی آقای ترامپ باعث سردرگمی همه کشورهای دنیا شده است.
ایران در سال ۲۰۰۱ به سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان کمک کرده بود. اکنون دولت ترامپ ادعا میکند که مجوز اقدام نظامی علیه تهران را دارد، زیرا این کشور در طول جنگ افغانستان به طور موقت به تعدادی از اعضای ارشد القاعده پناه داده است. هم زمان، آمریکا در شرایط کنونی در حال مذاکره با طالبان برای دست یابی به یک توافق نهایی است.
البته در برخی شرایط ممکن است قدرتی همچون آمریکا سیاستهای متناقضی را در یک بازه زمانی اتخاذ کند. اما در شرایط کنونی این موضوع به یکی از خصوصیات دائمی دولت ترامپ تبدیل شده است. سران ایران چگونه میتوانند به پیامهای ضد و نقیض آمریکا پاسخ دهند؟
رهبران ایران تاکنون از سیاست صبر استراتژیک در مقابل فشارهای آمریکا پیروی میکردند. اما پیش بینی آنها در مورد وعدههای اروپا اشتباه از آب درآمد. تهران تصور میکرد که اروپاییها به تعهدات خود برای ادامه تجارت و فعالیت شرکتهای اروپایی در اقتصاد ایران عمل خواهند کرد. اما فرایند تصمیم گیری کند و پیچیده در اتحادیه اروپا نتیجه قابل توجهی برای تهران به دنبال نداشت. اخیرا اروپاییها یک ساز و کار مالی با نام اینستکس را برای دور زدن تحریمها و ادامه تجارت با تهران راه اندازی کرده اند. اما این سیستم هنوز پاسخگوی خواستههای ایران نبوده است.
هم زمان با تشدید تنشها در منطقه، هنوز نمیدانیم که آیا اروپا در ادامه سیاست متفاوتی را نسبت به ترامپ دنبال خواهد کرد. ایران چند هفته پیش یک نفت کش بریتانیایی را در نزدیکی تنگه هرمز توقیف کرد. برخی تحلیلگران پیش بینی کردند که شاید آقای بوریس جانسون، رهبر جدید بریتانیا رویکرد جدیدی را در قبال تهران اتخاذ کند. بریتانیا در هفتههای اخیر از متحدان اروپایی خود درخواست کرده است که یک ائتلاف دریایی برای اسکورت کردن نفت کشهای تجاری در خلیج فارس تشکیل دهند.
هم زمان، به نظر میرسد که صبر ایرانیها در حال تمام شدن است. ایران تعدادی از تعهدات خود در قبال برجام را به حالت تعلیق درآورده است. آنها از سقف اورانیوم غنی شده در توافق عبور کردند. تهران همچنین تهدید کرده است که دوباره فعالیتهای خود در راکتور آب سنگین اراک را از سر خواهد گرفت. سیاست فشار حداکثری ترامپ به هیچ کدام از اهداف خود دست پیدا نکرد.
اما هنوز میتوان از بروز درگیری در منطقه جلوگیری کرد. برای این منظور قدرتهای دنیا و منطقه باید به دنبال یک معماری امنیتی برای برطرف کردن نگرانیهای همه کشورها باشند. چنین سیستمی باید بر اساس اهداف واقع گرایانه و منافع واقعی کشورهای منطقه ساخته شود. قدرتهای جهانی نمیتوانند به تنهایی به عنوان میانجی مشکلات منطقه را برطرف کنند.
تهران در سال ۲۰۰۳ پیشنهاد مشابهی را مطرح کرده بود، اما واشنگتن آن را رد کرد. زمان آن فرا رسیده است که دوباره این طرح در نظر گرفته شود. روسیه نیز اخیرا به کشورهای منطقه پیشنهاد داده است که یک معمار امنیتی مشابه با سازمان همکاری و امنیت اروپا برای خود تشکیل دهند.