رویداد۲۴ نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد نیمی از کاربران تاکسیهای اینترنتی در ایران، سه تا پنج بار در هفته از تاکسی اینترنتی استفاده میکنند آن هم در حالی که درآمد ماهانه نیمی از کاربران، زیر دو میلیون تومان است. اما چه شد که بیزینسش مدل تاکسیهای اینترنتی در ایران جواب داد. تا جایی که به گفته مدیر عامل اسنپ، «تعداد سفرهای این تاکسی اینترنتی در تهران حدود ۶۰۰ هزار سفر روزانه است در حالی که تعداد سفرهای تاکسی اینترنتی اوبر در بزرگترین شهر خود، سائوپائولو برزیل، حدود ۴۸۰ هزار سفر است.» آماری که با استناد به آن، میگویند ایران بزرگترین بازار تاکسی آنلاین خاورمیانه را دارد.
گرچه آمار دقیقی از تعداد تاکسیهای اینترنتی و سفرهای آنلاین در دسترس نیست، اما نمیتوان توسعه تاکسیهای اینترنتی و اشتیاق کاربران به استفاده از آن را کتمان کرد. اما دلیل آن چیست؟ برخی معتقدند دلیل استفاده گسترده مردم از تاکسیهای اینترنتی «مشکلات حملونقل عمومی» است. مشکلی که سبب میشود علیرغم گرانتر بودن تاکسیهای آنلاین، مردم به استفاده از آن اقبال نشان دهند. اما مشکلات حملونقل عمومی در کلانشهرهای ایران و به خصوص تهران، مشکلی مسبوق به سابقه است و باید پرسید چرا پیش از این مردم برای فرار از مشکلات حمل و نقل عمومی اقبال چندانی به تاکسیهای تلفنی آفلاین نداشتند؟
احتمالا، چون تاکسی تلفنی گران است. «قیمت پایین» مهمترین عاملی است که مردم را به استفاده مدوام از تاکسیهای اینترنتی سوق میدهد. بر این اساس میتوان گفت دلیل اصلی اقبال مردم به تاکسیهای اینترنتی در ایران، قیمت پایین خدمات آنهاست و این قیمت اقتصادی به دلیل بنزین ارزان است. قیمت بنزین در ایران لیتری هزار تومان است. یعنی حدود ۲۹ سنت. با این نرخ، ایران ارزانترین بنزین منطقه خاورمیانه را دارد و بعد از ونزوئلا و سودان، ارزانترین بنزین دنیا را. متوسط قیمت بنزین در جهان ۱٫۱۵ دلار به ازای هر لیتر است یعنی ۱۵ برابر قیمت بنزین در ایران و حتی در کشورهایی، چون آنگولا، بحرین، عراق، قطر، عربستان و افغانستان قیمت بنزین چند برابر ایران است.
حال میتوان آمار و رکودهای مطرح شده را بار دیگر مرور کرد. آمارهایی که ۶۰۰ هزار سفر یکی از بازیگران اصلی تاکسی آنلاین در تهران را با آمار حدود ۴۸۰ هزار سفر اوبر در سائوپائولوی برزیل مقایسه میکند. یا آمار دو میلیون نفری رانندگان و ۱۰ میلیون نفری مسافران تاکسی آنلاین در ایران را.
احتمالا با بنزین ۲۹ سنتی، تبدیل شدن تاکسیهای آنلاین ایران به بزرگترین بازار سرویس حملونقل خاورمیانه و آسیا دستاورد چندان عجیبی نباشد و دیگر کشورها هم اگر از چنین یارانه پنهانی برخوردار بودند، آمارهای بهتری ثبت میکردند.
آلوده به انرژی ارزان
اردیبهشت ماه که ماجرای سهمیهبندی و دونرخی شدن بنزین مطرح شد، مدیران شرکتهای تاکسی اینترنتی در صدد دریافت روزانه یک میلیون لیتر سهمیه بنزین دولتی بودند و حتی مدیران این شرکتها اعلام کردند در صورت عدم دریافت سهمیه بنزین دولتی، مجبور به تعطیلی هستند. اظهاراتی که نشان میداد تاکسیهای اینترنتی و کسبوکارهای نوپا هم به سرعت به یارانه انرژی ارزان، آلوده شدهاند و در صورت قطع یارانه پنهان انرژی، باید چشم انتظار تعطیلی بسیاری از این شرکتهای نوپا بود. درست مانند ماجرایی که سالهای پایانی دهه ۸۰ برای بسیاری از کارخانهها و صنایع ایران رخ داد.
سال ۸۹ دولت دهم، جراحی بزرگ اقتصاد ایران را آغاز کرد. بخشی از این جراحی، آزادسازی قیمت حاملهای انرژی بود. این اقدام، مشکلات بسیاری برای صنایع بزرگ و به خصوص کوچک ایجاد کرد و بسیاری از آنها یا تعطیل شدند و یا با نیمی از ظرفیت خود به فعالیت ادامه دادند. نتیجه کاهش اشتغال بود و موج جدیدی از بیکاری که کارگران بخش تولید را درگیر کرد.
حال به نظر میرسد همین مشکل در بخشهای تازه و جوان اقتصاد ایجاد شده است. بنزین ارزان در کنار قوانین و مقررات سهل و ساده تب تاسیس تاکسیهای اینترنتی در ایران را داغ کرده. به گفته سخنگوی اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی «تا کنون نزدیک به ۱۰۰ مجوز در این اتحادیه برای راهاندازی تاکسی آنلاین صادر شده است.» از طرف دیگر گفته میشود حدود دو میلیون نفر در این شرکتها مشغول به کارند. اگرچه صحت و سقم آمار اشتغال این شرکتها مشخص نیست، اما میتوان به صراحت گفت چنین اشتغالی، اشتغالی ناپایدار است. چراکه این شرکتها با کمک بنزین ارزان متولد شدهاند و رکورد سفرهاشان در گرو قیمت پایین بنزین است و هر تغییری در قیمت بنزین سبب افزایش قیمت و ریزش مسافران آنها میشود. البته این نقد به شرکتهای تاکسی اینترنتی وارد نیست. این نقدی جدی به دولتی است که هم بخشهای سنتی اقتصاد را به یارانه پنهان انرژی آلوده کرده و هم بخش آنلاین را.
سهمیه یک میلیون لیتری بنزین درخواستی تاکسیهای اینترنتی در مقایسه با ۹۰ میلیون لیتر بنزینی که روزانه سوزانده میشود، قطعا عدد کوچکی است و دولتی که ظهور و بروز استارتآپها را نقطه درخشان کارنامه خود میداند، از هیچ تلاش و یارانهای برای بقای این استارتآپها و اشتغال آنان فروگذار نمیکند. اما کل ماجرا به این سهمیه ختم نمیشود. مساله این است که نباید بخشهای نوپا و استارتآپها هم به یارانه و رانتهای مختلف آلوده شوند و مانند دیگر بخشهای اقتصادی، آنها را به دولت و حاتمبخشی آن وابسته کرد.
چراکه نه ماهیت استارتآپها با اقتصاد دولتی میخواند و نه دیگر دولت توان آن حاتمبخشیها را دارد.