رویداد۲۴ شادی مکی: در اولین روزها شهریور خبری مبنی بر
ممانعت از ترخیص نوزاد توسط پرسنل یکی از بیمارستانها در اردبیل به دلیل پرداخت نکردن هزینه درمان بیمارستان از سوی والدین تنگدست نوزاد منتشر شد؛ موضوعی که فردای آن روز توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تکذیب و عنوان شد «هزینه درمانی این نوزاد که نارس به دنیا آمده بالای ۱۰ میلیون تومان بود که به دلیل داشتن دفترچه درمانی به حدود یک میلیون تومان کاهش یافته، اما پدر کودک از پرداخت این هزینه عمدا خودداری کرده و این موضوع را به بحثهای غیرمرتبط و حاشیهسازی کشانده است که نهایتا به دستور رئیس دانشگاه با اخذ هزینه بسیار اندک این کودک تحویل مادرش شده است.»
درست یک روز پس از انتشار خبر مربوط به نوزاد، فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد پیرمردی ۸۰ ساله با لباس بیمارستان در حالی که هنوز آنژیوکت به دست او متصل است گوشه خیابان خوابیده؛ در این فیلم همسر پیرمرد به دنبال کمک است و از حرکات پیرمرد هم مشخص است که وضعیت جسمیاش خوب نبوده و حتی هوشیاری نیز ندارد.
پس از انتشار این فیلم ساسان موگهی رئیس بیمارستان اعلام کرد که اقدامات درمانی مورد نیاز برای این بیمار انجام شده اما به دلیل اصرار همراه وی که خواستار خروج بیمار خود از بیمارستان و بستری کردن او در یکی از بیمارستانهای خصوصی بوده در نهایت پیرمرد مرخص میشود در حالیکه همه اقدامات درمانی مورد نیاز برای این بیمار به صورت رایگان و حتی بدون پیشپرداخت انجام شده بود. او عنوان کرده بود که بیمار بضاعت مالی ندارد و به نظر میرسد جزو افراد بیخانمان باشد.
به گزارش رویداد۲۴ توضیحات هر دو بیمارستان درباره سختگیری نسبت به پرداخت هزینه توسط بیمارانی که استطاعت مالی ندارند کافی به نظر نمیرسد. در مورد اول؛ بیمارستان اردبیل در حالی دلیل عدم ترخیص نوزاد را ناشی از اختلاف بین والدین و عدم پرداخت هزینه از سوی پدر عنوان میکرد که خانواده کودک همگی بر عدم ترخیص نوزاد به دلیل مسائل مالی تاکید داشتند و عنوان کردهاند که پدر و پدربزرگ کودک هر دو کارگر بوده و توان پرداخت هزینه بیمارستان را نداشتهاند و بعید است والدینی که به گفته بیمارستان بر سر حضانت کودک با یکدیگر مشکل دارند چنین موضوعی را رسانهای کنند، زیرا این نوع مسائل موضوع آبروی خانواده را مطرح میکند و به همین دلیل معمولا خانوادهها به دلیل ترس از آبرو کاری نمیکنند که مسائلشان در این موارد به رسانهها بکشد.
اما در مورد دوم بیمارستان از یک سو عنوان میکند که همراه بیمار اصرار داشته که به یکی از بیماستانیهای خصوصی اهواز بروند و از سوی دیگر عنوان میکند که فرد بیخانمان بوده و بضاعت مالی نداشته است!
بین این دو جمله تناقضی آشکار وجود دارد چگونه و به چه علت فردی که بیخانمان بوده و بضاعت مالی ندارد اصرار میکند که بیمارش را به بیمارستان خصوصی ببرد؟ پیرزنی ناتوان که برای کمک به همسر بیمارش در گوشه خیابان ایستاده به چه علت همسرش را با عجله از بیمارستان خارج میکند آنهم در شرایطی که لباس بیمارستان هنوز بر تن بیمار است.
جالب است که در هر دو این موارد بیمارستانها نوک پیکان ماجرا را به سوی بیمار گرفته گرفتهاند و بیمارستان خود را مبری از اشتباه معرفی میکند.
به گزارش رویداد۲۴ داستان بیماران در بیمارستانهای شلوغ دولتی داستانی غمانگیز است عدم پاسخگویی کافی به بیماران، عدم رسیدگی مناسب به آنها، کمبود امکانات و بیتوجهی به بیمار وحتی در مواردی بدخلقی یا تصمیمگیریهای اشتباه درمانی مواردی هستند که در بیمارستانهای دولتی به وفور دیده شده اند گرچه که مورد آخر خاص بیمارستانهای دولتی نبوده و در بیمارستانهای خصوصی نیز قابل مشاهده است.
میترا که مدیرعامل یک موسسه فرهنگی و هنری است درباره تجاربش در یکی از بیمارستانهای ایران به رویداد۲۴ میگوید: خواهرم مبتلا به دیسک کمر است او را در حالیکه دست و پاهایش را نمیتوانست تکان بدهد به بیمارستان بردم، بیمارستان بسیار شلوغ بود و بیماران تا زمان پذیرش روی زمین دراز کشیده بودند.
به من گفتند که خواهرم را روی زمین بخوابانم نپذیرفتم اما من مسئول شیفت را خواستم، با او صحبت کردم وقتی متوجه شد که به خوبی از حقوق خودم آگاه هستم مرا به انبار برد و یکی از تختهای چرخ دار را که کاملا هم نو بود نشان داد و گفت به راهرو ببرم تا خواهرم را روی آن بخوابانم من هم به تنهایی تخت را تا راهرو آوردم.
او ادامه میدهد: در مورد دیگری پزشک همین بیمارستان عکس مرتبط با استخوان زانوی خواهرم را مشاهده و وضعیت آن را نرمال گزارش کرد در حالیکه شرایط بد استخوان در عکس کاملا مشخص بود و پزشکی دیگر این بیماری را در خواهرم تشخیص داد و در نهایت پزشک بیمارستان مجبور به عذرخواهی شد.
میترا میگوید: به دلیل مشکلات جسمی خواهر و مادرم زیاد به بیمارستان مراجعه میکنم و بارها مشاهده کردهام که پرسنل بیمارستان با بیماری که از قشر کمبرخوردار است یا لهجه غلیظی دارد با شدت و حدت برخورده کرده و حتی گفتهاند ما اصلا حرف تو را نمیفهمیم و بیمار را از خود راندهاند و من هنوز نمیدانم که مسئول نظارت بر رفتار پرسنل در این بیمارستانها چه کسی است؟
مسلم پیش از قطع درمان
مسلم بعد از قطع درمان
سیستم درمانی مسلم را نا امید کرد
هدی رشیدی فعال اجتماعی که در حوزه کودکان مبتلا به سرطان در اهواز فعالیت دارد با اشاره به نوجوانی که مبتلا به نوعی سرطان در ناحیه سینوس به نام رابدوسارکوم بوده و با تشخیص پزشکان برای مدتی از درمان بازمانده است میگوید: حدود ۴ سال پیش بیماری سرطان در مسلم که امروز ۱۸ سال دارد تشخیص داده شد، مسلم از خانوادهای کمبرخوردار بوده و در تمام این مدت با وجود توموری که در سر دارد از راه کارگری سعی در تامین مخارج درمانی خود داشته است و امیدوارانه با وجود سختیهای زیاد برای زندگی خود تلاش کرده است.
به گزارش رویداد۲۴ داستان مسلم تلخ است آنقدر تلخ که بعد از ۳ ماه قطع فرایند درمان توسط پزشکان خود را در توده بزرگی که دیگر پنهان نیست و حالا کاملا در ناحیه پیشانی و چشم بیرون زده با قلدری تمام نشان میدهد.
بعد از ۴ سال پیگیری مداوم درمان توسط این نوجوان آنهم در شرایطی که با وجود حال بد و عدم استطاعت مالی میان بیمارستان امام خمینی تهران و بیمارستانهای دولتی اهواز سرگردان بوده و هیچیک از بیمارستانها نیز او را در بخش کودکان بستری نمیکنند، سرانجام اردیبهشت ماه امسال پزشکان دربیمارستانهای اهواز و تهران از او قطع امید کرده و از سیستم درمانی خارجش میکنند و بسیار صریح به او میگویند «که امیدی به سلامت وی نداشته و باید برای گذراندن آخرین روزهای زندگی خود به خانه برود» این درحالی است که مسلم هنوز میخواهد به درمان خود ادامه دهد و دست از مبارزه برنداشته است.
پزشکان بیتوجه به روحیه مبارز این کودک و همچنین روحیه او به راحتی مسلم را از خود میرانند تا در این مدت تومور به زبان او رسیده و خودش ناچار شود با تیغ تومور روی زبانش را صبورانه و با درد بسیار ببرد، اما در این مدت بیدرمانی توده داخل سر او نیز رشد کرده و از ناحیه پیشانی و چشم بیرون میرند و چه باک! این مشکل سیستم درمانی کشور نیست بلکه مشکل نوجوانی است که باید برای هر بار شیمی درمانی و با امید برای به دست آوردن سلامتش حدود ۳، ۴ ساعت راه را از منطقه گتوند خوزستان که حتی بهیاری برای تزریق آمپول به بیمار ندارد تا شهر اهواز طی میکرده تا عاقبت به راحتی از سیستم درمانی رانده شده و بیماری بیش از پیش بر گلوی او چنگ زند.
اما در این میان پزشکی دلسوز و متعهد پیدا میشود که پس از ۳ ماه قطع درمان، مسلم را پذیرفته و در یکی از بیمارستانهای اهواز بستری میکند تا بار دیگر امید به زندگی در وجود مسلم ریشه بدواند حالا این نوجوان چند روزی است که در بیمارستان بستری و اندکی حالش بهتر شده آنقدر که میتواند به خانم رشیدی که در این مدت پیگیر امور درمانی او بوده پیامک دهد؛ کاری که مدتها بود توان انجام آن را نداشت.
برای آگاهی بیشتر از وضعیت خدمترسانی پزشکان در بیمارستانهای دولتی با یکی از پزشکان فوق تخصص که قبلا در بیمارستان خدمت رسانی کرده و نمیخواهد نامش فاش شود گفتگو کردیم.
او با بیان اینکه پاسخگویی به بیماران در سیستم درمان دچار مشکل است به رویداد۲۴ میگوید: متاسفانه رویکرد بخش درمان دولتی از وزارتخانه تا دانشگاه شاید به دلایلی مانند مشکلات اقتصادی و کمبود بودجه در حوزه بهداشت و درمان به گونهای است که بیمار را به سوی بیمارستانهای خصوصی و مطبهای شخصی هدایت میکند.
این پزشک ادامه میدهد: در شرایطی که نظارت مناسبی بر ویزیت بیمار از سوی پزشک در سیستم دولتی نیست قطعا پاسخدهی در مراکز خصوصی بهتر صورت میگیرد و بیمار بالاجبار یا به اختیار به مراکز درمانی خصوصی سوق داده میشود.
نظارتی بر کار پزشکان در مراکز دولتی نیست
این پزشک با تاکید بر اینکه این مشکل در تمام بیمارستانهای دولتی کشور وجود دارد و مختص شهر یا استان خاصی نیست، ادامه میدهد: از آنجا که متولیان و قانونگذاران این سیستم منافعشان در ادامه وضع موجود است بنابراین تا به حال برای رفع این مشکل اقدامی صورت نگرفته است، زیرا قانونگذار و ناظران از نظام پزشکی گرفته تا معاونت درمان یا آموزش همه و همه صبح بر سر پستهایشان بوده و بعد از ظهرمعمولا در مطبها و کلینیکهای خصوصی حضور دارند به همین علت با سیستمی که بیمار را به سمت درمان خصوصی سوق میدهد مقابله نمیکنند.
او دومین معضلی که استنکاف پزشکان از پاسخگویی به بیمار در بیمارستانهای دولتی دامن میزند را نبود نظارت دقیق بر پزشکان شاغل در بیمارستانهای دولتی دانسته و اظهار میکند: هیچ ناظری در بیمارستانهای دولتی وجود ندارد تا بررسی کند که به چه علت پزشکی که در استخدام بیمارستان دولتی است، در طول روز در بیمارستان حضور ندارد یا چرا پزشک پاسخ بیمار در بیمارستان دولتی را به درستی نمیدهد و اگر احیانا نظارتی بود و از موضوع آگاه شدند که غالبا هم آگاه هستند با پزشک خاطی برخوردی نمیشود.
این پزشک با تاکید براینکه باید از وزیر سوال کرد که چرا بیماری که از شهرستان یا روستا و با طی مسافتی زیاد به بیمارستان دولتی مراجعه میکند با پاسخ مناسبی از سوی بسیاری از پزشکان بیمارستانهای دولتی مواجه نمیشود؟ میافزاید: در موارد بسیاری دیده شده که به بیمارانی که به مراحل آخر سرطان رسیده و قطع امید شدهاند یا به اصطلاح به مرحله end stage رسیده اند آنطور که باید رسیدگی نمیشود چرا که از نظر قوای مالی و جانی کاملا تخلیه شدهاند.
جبران ضرر مالی پزشک توسط بیمار
او با اشاره به اینکه معاونین درمان دانشگاههای پزشکی کشور بر اساس سفارش دوست و آشنا به راحتی به پزشکان اجازه راهاندازی مطبهای خصوصی داده و پزشک نیز با برند بیمارستان دولتی بزرگ جلب بیمار میکند در این حالت وی از دریافت بیمه ۲k بیمارستان خارج شده و ۱k میشود یعنی نصف مبلغ قبلی که دولت و بیمهها به او میدادند را دریافت میکند و برای جبران ضرر مالی سه تا چهار برابر آن را از طریق درمان خصوصی کسب میکند در این شرایط هم عضو هیات علمی راضی است و هم وزارت و بیمهها که کمتر پرداخت میکنند و نتیجه این سیکل معیوب ضرری است که متوجه بیماران میشود حتی در بسیاری موارد برای انجام جراحیهای بزرگ در بیمارستان دولتی وقت دیر داده میشود تا بیمار باز مجبور به انتخاب تخت خصوصی شود.
این پزشک فوق تخصص با بیان اینکه براساس قانون بعد از اتمام دوران طرح پزشکی، پزشک براساس ضوابطی میتواند در بیمارستان خصوصی کار کند، میگوید: پزشکان در بیمارستانهای دولتی سلیقهای عمل میکنند، هر کس زورش رسید ساعت کمتری در بیمارستان کار میکند و هر کس زورش نرسید بیشتر در بیمارستان حضور مییابد و مقام نظارتکننده بر ساعت حضور و غیاب پزشک یا مدت زمانی که برای آموزش وقت میگذارد هم یا خود پزشک مذکور است یا فردی در شرایط خودش.
وی میافزاید: بسیاری از مواقع بیمار به دلیل مسائل مالی حتی نمیتواند به بیمارستان دولتی مراجعه کند این در حالیست که گاهی پزشکانی چنین فردی را به این دلیل که به بیمارستان خصوصی یا مطبشان مراجعه نکرده ویزیت نمیکنند و این حقیقتی است که ممکن است بیماری با حال بد به بیمارستان دولتی مراجعه کند، اما به همین دلایل پذیرفته نشود. این جریان سالهاست که روال شده و زشتی ماجرا را دیگر کسی نمیبیند.
این منبع آگاه تصریح میکند: تنها راه برون رفت از این مشکل در بیمارستانهای دولتی ضابطهمند شدن فعالیت پزشکان در آنها بوده و اینکه قانونگذار قانونی وضع کند که براساس آن تنها افرادی در بیمارستانهای دولتی مشغول به کار شوند که واقعا علاقهمند به کار در این مراکز هستند نه اینکه ویترین دولتی را برای کار خصوصی بخواهند.
او درباره دستمزد پزشکان در بیمارستانهای دولتی میگوید: اگر پزشک فوق تخصص وعضو هیات علمی باشد براساس سوابق، درجه هیات علمی، حق مدیریت و حق بدی آب و هوا و ... حقوق او از ۶ میلیون تومان تا ۱۵ میلیون تومان متغیر است، اما اگر پزشک عضو هیات علمی نباشد ممکن است حقوق وی در حد ۳ تا ۴ میلیون تومان باشد و مبلغ کارانه هم جداست که از ۴ تا ۵ میلیون تومان تا ۵۰ میلیون تومان متغیر بوده و بستگی دارد به تعداد بیماری که در بیمارستان بستری یا جراحی کرده و تعداد مریضی که ویزیت میکند.
وی عنوان میکند: پزشکان برای کار بیش از این مقدار کارانه دریافت میکنند، حال اگر این پزشک مطب خصوصی داشته باشد کارانه و تعرفه خدمات وی نیم بها حساب میشود، زیرا دولت ترجیح میدهد مبالغ بیش از دستمزد را خودش به پزشک نپردازد به همین دلیل هم پزشک با ارجاع بیمار به بیمارستان خصوصی که در آن مشغول به کار است یا مطب خود کمکاری دولت را جبران کرده و حتی چند برابر مبلغی که از طرف دولت میتوانست به دست بیاورد را از طریق بیمار کسب میکند، و تنها کسی که در این بین متضرر میشود بیمار است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه سیستم درمانی ما به صورتی است که پزشک را به سمت کار بیشتر در بخش خصوصی سوق میدهد، تصریح میکند: البته پزشکان بسیار شریفی داریم که با وجود داشتن مطب بسیار انساندوستانه و خداپسندانه رفتار میکنند و پزشکانی هم هستند که با وجود نداشتن مطب و کار در بیمارستان دولتی اهمیت زیادی به بیمار نمیدهند لذا برای همه پزشکان نمیتوان یک نسخه واحد پیچید، ایرادی هم بر بیماران ما وارد است، زیرا بسیاری از مردم اگر بهای کمی بابت خدمات درمانی بپردازند نسبت به کیفیت خدمات ارائه شده دچار تردید میشوند و دوست دارند پول بیشتری برای دریافت خدمات بدهند.