رویداد24 عقربهها ساعت ۱۲ شامگاه سه شنبه ۶ فروردین امسال را نشان میداد که دختر جوانی در تماس با ماموران آتش نشانی ادعا کرد، هرچه زنگ خانه را به صدا در میآورم کسی در را باز نمیکند. قفل در آپارتمان خراب است و نمیتوانم با کلید در را باز کنم. همسایهمان نیز به سفر رفته است.
دختر جوان ادامه داد که اطمینان دارم مادرم داخل خانه است، چون هر بار که قصد خارج شدن از خانه را داشت با من تماس میگرفت. نگران او هستم.
بدین ترتیب تیمی از ماموران سازمان آتش نشانی به یکی از خیابانهای محله خانی آبادنو اعزام شدند و پس از هماهنگی با پلیس، در ورودی آپارتمان چهار طبقه را باز کردند.
آتش نشانان پس از وارد شدن به ساختمان، در پاگرد بین طبقه دوم و سوم با جسد زنی روبه رو شدند و همین کافی بود تا تیمی از ماموران کلانتری ۱۵۲ خانی آبادنو برای بررسی موضوع در محل حاضر شوند.
مرگ مرموز فرزانه مادر خانه
تیم پلیسی با حضور در صحنه جرم با مشاهده جسد زن ۴۵ ساله که فرزانه نام دارد با بازپرس ویژه قتل تماس گرفتند و در ادامه تیمی از ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی وارد ساختمان چهار طبقه شدند.
بررسیهای ابتدایی نشان از آن داشت که زن جوان تعادلش را از دست داده و با سقوط از بالای پلهها به کام مرگ فرو رفته است، اما مشاهده آثار کبودی روی بدن و شکستگی جمجمه کافی بود تا ماموران به ماجرا مشکوک شوند. تیم پزشکی قانونی با حضور در صحنه جرم فرضیه سقوط را رد و اعلام کرد آثار کبودی و شکستگی جمجمه نمیتواند به خاطر سقوط از بالای پلهها باشد.
تیم پلیسی در تحقیقات میدانی به سراغ همسایههای ساختمان کناری محل جرم رفتند و پی بردند که ساعت ۹ همان شب صدای درگیری دختر جوان و مادرش را شنیده اند، اما پس از دقایقی این سر و صداها پایان گرفته است.
تحقیقات پلیسی
ماموران در این مرحله پی بردند فرزانه از چندی قبل با شوهرش اختلاف دارد، اما از هم طلاق نگرفته اند و دختر جوان همراه مادرش و پسرشان با پدرش زندگی میکند.
ماموران در ادامه پی بردند شهلا دانشجوی رشته حقوق بوده، اما از ادامه تحصیل انصراف داده است و با مادرش زندگی میکند و از چندی قبل نیز بر سر سند زدن سه دانگ از خانه با مادرش دچار اختلاف شده است.
پزشکی قانونی در این مرحله ساعت مرگ فرزانه را ۹ شب، یعنی همان ساعتی که همسایهها صدای درگیری بین این مادر و دختر جوان را شنیده بودند اعلام کردند. از سوی دیگر آثار خون روی وسایل داخل خانه دیده میشد و همین آثار کبودی روی بدن مادر را درگیری با دخترش نشان میداد.
نخستین فرضیه
نخستین فرضیه این بود که احتمال میرفت در درگیری خانوادگی، دختر جوان مادرش را به عقب هل داده و سرش با کمد برخورد کرده است و در ادامه دختر عصبانی از خانه خارج شده است و مادر کشان کشان خود را به راه پلهها رسانده است تا از همسایهها کمک بخواهد که از پلهها به پایین سقوط کرده و به کام مرگ فرو رفته است.
فرضیه اصلی
بازپرس شعبه ۴ دادسرای امور جنایی تهران با توجه به اختلاف مادر و دختر بر سر سه دانگ خانه احتمال داد که دختر جوان در درگیری با مادرش دست به قتل زده است به همین دلیل دستور بازداشت شهلا ۲۵ ساله را صادر کرد.
شهلا ابتدا ادعا کرد وقتی برای خرید به خانه بازگشتم کلید همراهم نبود و همسایهها نیز به مسافرت رفته بودند به همین دلیل هرچه زنگ خانه را به صدا در آوردم کسی در را برایم باز نکرد و مجبور شدم برای ورود به خانه از آتش نشانان کمک بخواهم.
وقتی وارد خانه شدیم در راه پلهها با جسد مادرم روبه رو شدم که خیلی زود ماجرا را به پلیس گزارش کردم.
اعتراف به قتل
شهلا سعی داشت با داستان سراییهایش خود را در ماجرای قتل مادرش بی گناه معرفی کند، اما وقتی در برابر مدارک پلیسی و تناقض گویی هایش قرار گرفت، به ناچار لب به اعتراف گشود.
دختر جوان به ماموران گفت: پدر و مادرم سال هاست که با هم اختلاف دارند، اما از هم طلاق نگرفته اند. حدود هفت سال است که جدا از هم زندگی میکنند. چند سال قبل در رشته حقوق قبول شدم و قرار شد پدرم هزینه دانشگاه را پرداخت کند، اما او یک سال بیشتر هزینه تحصیل مرا نداد و به ناچار مجبور به ترک تحصیل شدم.
شهلا ادامه داد: پدرم آپارتمانی را که من و مادرم در آن زندگی میکردیم، به مادرم بخشید و در ابتدا سند را به نام مادرم زد، ولی قرار بود سه دانگ از خانه به نام من شود، اما هر وقت از مادرم میخواستم خانه را به نام بزند بهانه میآورد و مخالفت میکرد و همین باعث اختلاف من و مادرم شده بود.
وی افزود: شب حادثه ساعت ۹ بود که بار دیگر بر سر به نام زدن سه دانگ خانه با مادرم جر و بحث کردیم و درگیری ما بالا گرفت و همدیگر را کتک میزدیم. من موهای مادرم را گرفتم و به عقب هلش دادم که ناگهان سرش به لبه میز آرایش خورد و مادرم با سری خونین روی زمین افتاد.
عصبانی بودم و از خانه خارج شدم و زغال و تنباکو خریدم تا قلیان بکشم، اما وقتی برگشتم و مادرم در را به روی من باز نکرد، نگران شدم، اصلا فکر نمیکردم آن ضربه باعث مرگ مادرم شده باشد به همین دلیل با آتش نشانی تماس گرفتم که به محض ورود به ساختمان با جسد مادرم در راه پلهها روبه رو شدیم.
دختر جوان گفت: من قصد کشتن مادرم را نداشتم و فکر نمیکردم این اتفاق بیفتد و هنوز هم باور ندارم که مادرم را به قتل رسانده ام.
دختر جوان به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات تکمیلی نشان از قاتل بودن شهلا در قتل مادرش داشت.
بازپرس پرونده با توجه به درخواست برادر شهلا برای قصاص خواهرش در قتل مادرشان، روز گذشته کیفرخواست صادر و پرونده برای صدور حکم نهایی به دادگاه یک کیفری استان تهران ارجاع شد.
منبع: رکنا