رویداد۲۴ مرکز آمار ایران گزارشی از دهه ۸۰ تا دهه ۹۰ را منتشر کرده است که نشان داده سهم کشاورزی در میان فعالیتهای اقتصادی ناچیز است. در این آمار بالاترین سهم از آن خدمات و پس از آن صنعت و سپس کشاورزی بوده است. نکته دیگر در آمار منتشر شده مرکز آمار این است که ظاهرا سهم فعالیت اقتصادی خدمات و صنعت از دهه ۸۰ تا ابتدای دهه ۹۰ رشد صعودی داشته، اما درباره کشاورزی این اتفاق نیفتاده و از سال ۸۴ به بعد سیر نزولی داشته است.
به نظر میرسد نادرستترین شکل آمار به این ترتیب منتشر شده است؛ اول اینکه بخش خدمات هیچگاه بخشی مستقل محسوب نمیشود چراکه در ارتباط با مشاغل و بخشهای دیگر است؛ به عنوان مثال بخش حمل نقل کشاورزی، بخش خدمات مهندسی شیوه استفاده از کود و سم، تعمیرات وسایل کشاوزی و ... همگی در بخش خدمات در نظر گرفته شده است. این مساله در مورد صنعت نیز مصداق دارد و خدمات بخش صنعت نیز باید در نظر گرفته شود. بنابراین نخستین پیشفرض این آمار که بخش خدمات رشد کرده اما بخش کشاورزی رشد نداشته، پیش فرض نادرست تحلیل این آمار است.
نکته دیگر اینکه صنایع مواد غذایی یکی از بزرگترین صنایع در ایران هستند که همگی به بخش کشاورزی وابسته هستند بنابراین سهم بخش کشاورزی در این حوزه را نیز باید در نظر گرفت. البته بخش خدمات مصرفی همچون خدمات نظافت خانه هم جزو بخش خدمات محسوب میشوند که تعداد شاغلان آن به نسبت سایر حوزهها به حوزه چندان قابل توجه نیست. تنظیم کنندگان این آمار در اشتباهی فاحش هر سه بخش خدمات کشاورزی و صنعتی [مثل تعمیرات ماشین آلات صنعتی؛ خدمات ایمنی و بهداشت محیط کارگاهها؛ خدمات مشاوره سرمایه گذاری و طراحی خط تولید؛ خدمات مکانیکی و فنی و مهندسی و ...] و خدمات مصرفی را با هم محاسبه کردهاند و نتیجه گرفتهاند بخش خدمات رشد بیشتری داشته است!
جدول زیر که مرکز آمار خواسته نشان دهد که بخش کشاورزی چقدر نزول داشته است:
به گزارش رویداد۲۴ آمار سازمان برنامه و بودجه درباره شاغلان کشور نشان میدهد بین ۱۳ تا ۱۷ میلیون شاغل در کشور وجود دارد که ۳ تا ۴.۵ میلیون آن متعلق به بخش کشاورزی است. این آمار نشان میدهد سهم این بخش در تولید کشور بسیار بالا و تعیین کننده است. همچنین بخش دیگر شاغلان کشاورزی با خانواده در این بخش مشغول هستند اما معمولا در محاسبات آماری فقط کارگر اصلی به عنوان شاغل شمارش میشود. بنابراین جدول آمار اساسا از ابتدا به غلط طراحی شده چرا که بخش خدمات آن نامشخص است و معلوم نیست برای چه شغلی است.
نکته مهم دیگر اینکه شاغلان بخش کشاورزی با بدترین شرایط و بی کیفیتترین ماشین آلات در حال کار هستند؛ این موضوع باعث میشود تعداد نیروی کار و زمان مصرف شده به مراتب بیشتر از سایر بخشها شود. به عنون مثال کشاورزان توتون کار یا پنبه کار برای جلوگیری از خراب شدن محصول پس از برداشت مجبورند روزانه به همراه خانواده تا ۱۸ ساعت کار کنند که این موضوع در هیچ مشاغل دیگری اتفاق نمیافتد.
رشد ماشین آلات کشاورزی در بخشهای دیگر صنعتی بسیار زیاد است اما به دلیل خرده مالکی این اتفاق در کشاورزی نیفتاده است و کارگران کشاورز امکان استفاده از ماشین آلات جدید و مکانیزه را ندارند. به همین دلیل طبق آمارهای بودجه خانوار، سهم درآمد مشاغل آزاد کشاورزی [خرده مالکی] برابر با سهم دهکهای اول و دوم درآمدی یعنی فقیرترین لایههای جمعیت است.
همچنین علاوه بر زمان مصرف شده در بخش کشاورزی باید به این نکته توجه کرد که اگر بخش کشاورزی در زمینه ماشین آلات از عقب افتادگی خارج شود، نیروی کار زیادی آزاد میشود. این موضوع نه به معنای بیکاری، بلکه به این معناست که با بهره وری بالا مواد غذایی به قیمت مناسب در اختیار همه خواهد بود.
به گزارش رویداد۲۴ جمعیت ۲۰ درصدی جدول شماره یک در بخش کشاورزی که تقریبا ۳ تا ۴.۵ میلیون هستند عموما از همین خرده دهقانان کشاورز شکل گرفتهاند و کارکنان خدمات کشاورزی [که شامل شاخههای زیادی همچون مشاروه خاک، تعمیرات ماشین آلات کشاورزی، شرکتهای تامین کود و بذر، خدمات دامپروری خدمات آفات، خدمات بهداشتی کشاورزی و ...] در این آمار لحاظ نشده است. همین اتفاق در آمار اشتغال تکرار شده است.
در آمار دیگر وضعیت اشتغال در بخش کشاورزی طی سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۳ یعنی بین دو سرشماری عمومی کشاورزی و آمار اشتغال و بیکاری بر اساس دادههای مرکز آمار ایران در این بخش در جداول زیر آمده است. این نمودار نیز تایید میکند که خدمات که نشان دهنده کارهای متکی بر ماشین آلات هستند، کمترین روستاییان را جذب کردهاند اما شاخه کشاورزی با کمترین ماشین آلات، زمینه اشتغال نامناسب روستاییان را شکل داده است.
طبق آمارهای تفکیک شدهتر بودجه خانوادهها، سهم درآمد مشاغل آزاد کشاورزی برابر با سهم فقیرترین دهکهای جامعه است.
بخش دیگر آمار منتشر شده این بوده که تعداد زنان در بخش کشاورزی بیشتر بوده و این موضوع به عنوان دستاورد مطرح شده است. اما این تحلیل فراموش شده که افزایش نیروی کار زن در روستاها نه به خاطر تمایل آنها بلکه به خاطر نیروی کار ارزان آنهاست. در روستاها معمولا به علت تبعیض جنسیتی و نابرابری زن و مرد این اتفاق به شدت رخ داده و از نیروی کار ارزان زنان استفاده شده است.
بیشتر شاغلان بخش کشاورزی را زنان تشکیل میدهند هر چند تولیدات آنها در برخی موارد جنبه خود مصرفی دارد اما اغلب برای کسب درامد و عرضه به بازار انجام میشود.
بخش کشاورزی کمترین سهم اشتغال در بین بخشهای عمده فعالیتهای اقتصادی را دارد ارزش افزوده بخش کشاورزی در ایران در سال ۹۷ بر پایه سال ۹۰ حدود ۶.۷ درصد بوده که بیش از ۹۰ درصد آن متعلق به فعالیتهای زراعی، باغی و دامداری است.
به گزارش رویداد۲۴ در فاصله بین دو سرشماری نشان میدهد زنان از بخش کشاورزی خارج و به سمت و به اشتغال در بخش خدمات رو آوردهاند. نکته جالب اینکه در این آمار ذکر نشده این بخش که به کدام خدمات روی آوردهاند، به کدام بخش منتقل شدهاند! آیا آنها بانکدار شدهاند و کار خدماتی انجام میدهند یا مشغول خدمات در بخشهایی همچون نظافت هستند؟ به این ترتیب آمارهای منتشر شده همچنان پر از اشتباههای محاسباتی هستند.
به گزارش رویداد۲۴متاسفانه تصمیمگیران بر اساس همین آمارها بدون تحلیل درست آن اقدام به تصمیمگیری میکنند و بودجه بیشتر را مثلا به سمت خدمات میفرستند که به زعم آنها رشد بیشتری داشته است؛ این در حالی است که بخش خدمات در ارتباط با بخشهای دیگر همچون کشاورزی و صنعت رشد پیدا میکند و به صورت مجزا چندان محلی از اعراب ندارد یا تاثیر زیادی ندارد.