حسن بهشتی:
یک کارشناس هستهای معتقد است که اگر ایران تا نود درصد هم غنی سازی کند بدون اینکه توان اقتصادی اش را از داخل افزایش ندهد، راه به جایی نخواهد برد ما باید تمرکز مان را به جای قدرت هسته ای، انرژی خود را بر اقتصاد و دیپلماسی بگذاریم.
رویداد۲۴ گام سوم هم اجرایی شد. روز گذشته دکتر بهروز کمالوندی در یک نشست خبری واضح و شفاف در میان رسانههای جهان اعلام کرد که قرار است ایران چه گامی بردارد. گامی که بازتاب گستردهای در میان رهبران غرب خصوصا اعضای ۵+۱ داشت. این مهم در حالی صورت میگیرد که سیدعباس عراقچی معاون سیاسی و حقوقی وزارت امور خارجه کشورمان در پاریس مشغول مذاکرات فشرده است. قرار بود که گام سوم در صورت مثبت بودن این مذاکرات اجرا نشود، اما ظاهرا خبرهای خوبی از پاریس نرسید و گام سوم احیا شد. حالا ۱۶ ماه از امد و رفتهای دیپلماتیک میگذرد. اما هنوز تهران به نتیجه مطلوب خود نرسیده است؛ و در کنار آن طرحها یکی پس از دیگری تیک برکناری را میخورد! چه خواهد شد و چه خبر است؟ دکتر حسن بهشتی پور کارشناس مسائل هستهای در اینباره پاسخ داده است که در ادامه میخوانیم:
شانزده ماه است که ایران و طرف اروپایی برای رسیدن به یک راهکار مالی و تجاری مذاکره میکنند و هیچ کدام از طرحهای مطرح شده طرفین را راضی نکرده است و نتیجه مشخص و کارآمدی به دست نیامده است. حالا ایران گام سوم را در راستای کاهش تعهدات برجامی اش برداشته است ارزیابی شما از راهبرد گام به گامی که دولت در پیش گرفته است چیست؟راهبرد گام به گام روشی ست که ایران هم متعهد به برجام باقی خواهد ماند و هم میتواند فضای بازی برای فعالیتهای هستهای خود ایجاد کند. این هشدار را هم به طرف اروپایی میدهد که ایران هر زمانی که اراده کند توانایی بازگشت به دوران قبل از برجام را دارد و باعث میشود اروپاییها بیشتر به تکاپو بیافتند. همانطور که بعد از گام اول و دوم طرف فرانسوی طرحهای جدید و ابتکارهای بیشتری نشان داد البته درست است که تا الان هم اقدام مشخص و نتیجه بخشی از سمت فرانسویها صورت نگرفته است، ولی حداقل آنها را وادار به مطرح کردن راهکارها و فعالیتهای دیپلماتیک کرده است.
اروپاییها در این شانزده ماه به خوبی نشان دادند که کار زیادی از دستشان ساخته نیست، سد بزرگ هژمونی قدرت مالی دولت آمریکا است و تا زمانی که آمریکاییها این تحلیل غلط را باور داشته باشند که تحریم و فشار اقتصادی موجب در هم شکستن ایران میشود آنها راضی به یک توافق برد برد نخواهند شد. در این زمان ایران باید به فکر افزایش توان اقتصادی از داخل به وسیلهی انجام اصلاحات بانکی و مالیاتی باشد. طرحهایی هم که اروپاییها میدهند ابتدا باید آمریکا را راضی کند چرا که آنها هستند که باید طرح را اجرا کنند.
مثلا همین وعدهی پانزده میلیاردی فرانسویها آمریکا را راضی نکرد و چه بپذیریم چه نپذیریم سختی باز شدن این گره مقابله با قدرت مالی آمریکاست و همین هژمونی قدرت مالی شرکتها اروپایی را وادار کرده است که با ایران قطع ارتباط کنند. هر چقدر هم که دولت و دیپلماسی اروپایی به به دنبال ارتباط با ایران باشند؛ لذا تا زمانی که آمریکاییها در این تحلیل غلط اشان تجدید نظر نکنند گفتگو با طرف اروپایی نتیجهی مطلوب ما را در بر نخواهد داشت، اما نکتهی مثبت او این است که نمیگذارد آنها با آمریکا هم سو شوند، اما نمیتوانند آمریکا را برای ارتباط گرفتن با ایران متقاعد کنند.
پس با این وجود این گامها قرار نیست تغییری چشمگیری به وجود بیاورد و ما باید منتظر گامهای بعدی هم باشیم.
بله و اگر ایران تا نود درصد هم غنی سازی کند بدون اینکه توان اقتصادی اش را از داخل افزایش ندهد، راه به جایی نخواهد برد ما باید تمرکز مان را به جای قدرت هسته ای، انرژی خود را بر اقتصاد و دیپلماسی بگذاریم.
اجازه ندهیم که آمریکا با سایر کشورها اتحادی علیه ما شکل دهد. این راهبرد گام به گام هم بخاطر همین است که کشورهای دیگر به سمت آمریکا نروند و اینکه سیاست ما تعهد در برابر تعهد است یک گام در برابر یک گام.
رییس جمهور زمانی عملی شدن گام سوم را اعلام کرد که آقای عراقچی معاون وزیر خارجه در فرانسه بر سر مذاکرات پاریس بودند. آیا این اقدام رییس جمهور نشان میدهد که مذاکرات پاریس شکست خورده است؟
نمیتوان گفت مذاکرات شکست خورده است چرا که شکست یعنی مذاکرات بی هیچ نتیجهای تمام شد. اما مذاکرات همچنان ادامه دارد، اما بله نتیجه خاصی نداشته است. منطق مذاکره یعنی اینکه راه دیپلماسی باز است و برجام هم از همین راه در ابتدا به نتیجه رسید. چرا مذاکرات پاریس به نتیجه نرسید، زیرا از یک طرف آمریکاییها مخالف سر سخت بودند و هم ایران قبول نمیکرد که به غیر از برجام و هستهای بر سر موضوع دیگری مذاکره کند. ایران میگوید اول مساله برجام را حل کنید بعد راه برای مذاکره سر مسایل دیگر باز میشود. اما مذاکرات پاریس در مراحل بعدی میتواند همچنان راهکارها و ابتکارهای جدیدی را به وجود بیاورد، اما اگر سیاست ما تنها تکیه بر مذاکرات پاریس باشد هیچ نتیجه نخواهیم گرفت شما ببینید الان آقای ظریف با توری که راه انداخته است به دنبال همین اهداف است و به دنیا نشان میدهد که ایران به دنبال تعامل است نه تقابل و با مصاحبه کردن با رسانههای بسیاری از کشورها افکار عمومی مردم دنیا را نسبت به سیاستهای ایران توجیه میکند و این بسیار مهم است. همچنین اجازه نمیدهد که دشمنان ایران با یک دیگر متحد شوند.
ولی متاسفانه این نکته تلخی است که در بحث مالی، آمریکا پیروز میدان است؛ و توانسته شرکتها و کمپانیهای بزرگ دنیا را از ارتباط با ایران منصرف کند هر چند دولتهای آنها بخواهند که روابط دیپلماتیک داشته باشد.
یک تحلیلگر آمریکایی در آتلانتیک نوشته بود که ایران باید به جای آقای مکرون آقای جانسون را به عنوان میانجی قرار بدهد چرا که ترامپ به جانسون اعتماد بیشتری دارد آیا به نظر شما این تحلیل درست است؟
ایران که در خواست نکرد فرانسه میانجی گر شود این آقای مکرون بود که برای به دست آوردن پرستیژ بین المللی داوطلبانه با ابتکاراتش خواست که این اختلافات را حل کند. بوریس جانسون عملا متحد آقای ترامپ است و مذاکره با بوریس جانسون یعنی مذاکره با ترامپ و آقای جانسون نفوذی بر آقای ترامپ ندارد و آقای ترامپ است که بر آقای جانسون نفوذ دارد و او در راستای منافع آمریکاییها کار خواهد کرد نه در راستای منافع برد برد آقای جاسون در انگلیس نسخهی کپی آقای ترامپ است لذا میاجی گر باید یک فرد بی طرف باشد.
در سازمان ملل چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا گرهای باز خواهد شد؟
بالاخره سیاست امر ممکن هاست در سیاست هر چیزی امکان پذیر هست بستگی به دو طرف دارد و آنها باید بخواهند که امری ممکن شود. به نظر من سازمان ملل فضای خیلی خوبی هست که آدم بتواند اهداف کشورش را دنبال کند.
و نظر درباره اقتصاد
پیدا کن پرتقال را