رویداد۲۴- یکی از حربه های افراد سودجو و منفعت طلب در هر برهه از زمان و در هر زمینه و عنوان، زمان سنجی برای بهره گیری از عواید حاصله از رخدادها است بدین نحو که مترصد استفاده از فضای فراهم شده برای دستیابی به موقعیت های مادی هستند.
گاهی ممکن است برای دستیابی به مقاصد، 180 درجه در مواضع خود، ایجاد تغییر نمایند و گاهی ممکن است حتی گذشته خود را انکار نموده و یا به گونه ای دیگر وانمود نمایند تا بار آینده خود را در شرایط موجود، به نحو مقتضی ببندند در عین حالی که همچنان، افکار گذشته بر آنان مستولی است.
هنگامی که به دوران زندگی شهید مرتضی آوینی نگاه می کنیم مشاهده می کنیم برخی افراد، به دلیل طرز برخورد و بیان منحصربفرد و رفتار خاص،با شهید آوینی از درب دشمنی وارد شده اند و حتی او را مورد حمله و تهاجم قرار می داده اند و چنین تفکر و رفتاری را برنمی تابیدند اما همان افراد، پس از شهادت وی، از او بت ساخته و مدعی احیای اندیشه و ادامه مسیر وی شده اند.به گونه ای در مورد شهید آوینی سخن می گویند که انگار، رفیق گرمابه و گلستان وی بوده اند در حالیکه شهید آوینی، در زمان حیات، اسیر تفکرات متحجرانه چنین افرادی بوده است و بارها مورد تعرض آنان قرار گرفته است.این گروه از افراد، شرایط را برای کسب منافع مادی از کنار نام شهید آوینی برای خود فراهم دیده اند و در حال بهره برداری مادی هستند.
رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) نیز از شخصیت های والامقامی می باشد که پس از وفات ایشان، عده ای برای دستیابی به مقاصد دنیایی، پا به عرصه مدعی گری انقلاب گذاشتند و درصدد حذف یاران اصیل انقلاب و ضربه زدن بر پیکره دستاوردهای امام خمینی(ره) بوده و هستند.
اینان چند صباحی پس از ارتحال امام خمینی(ره) و با شعار احیای شعارهای انقلاب؛ با این امید که جامعه، دچار فراموشی موقت شده است پا به عرصه رقابت های انتخاباتی گذاشتند و با شعارهای عوام فریبانه، سعی نمودند افسار قدرت را در دست بگیرند. پشتیبانان اینان نیز برای پی گیری اهداف تقابلی خود با آرمانهای امام خمینی(ره)، از افراد قدرت گرفته، حمایت کردند.
پشتیبانانی که سوابق مبارزه برای پیروزی انقلاب را در کارنامه خود نداشتند ولی پس از امام، انقلابی معرفی شدند، در دوران زندگانی امام(ره)، مورد طرد ایشان بودند ولی پس از امام،یاور امام(ره) معرفی شدند، افراد منتسب به آنان به دلیل رفت و آمد با آنان، مورد تایید امام(ره) قرار نگرفتند که مبادا در افکارشان، تاثیری از این افراد گرفته باشند ولی همین افراد، بعد از امام(ره) به عنوان تئوریسین انقلاب معرفی شدند، همان هایی که ایده هایشان در تضاد با ایده های امام خمینی بود پس از امام، ایده پرداز نهضت، معرفی شدند.
پشتیبانانی که برای نیل آسان تر به مقاصد، از دین هم استفاده ابزاری نمودند و اطاعت از رئیس جمهور منصوب به خود را اطاعت از خدا برشمردند.
با شعار احیای آرمانهای انقلاب آمدند اما نتایج عملکردشان، بدبینی به آرمانهای انقلاب شد، نتیجه عملکردشان، گسترش فساد و فحشا در جامعه شد، گسترش بی اخلاقی و تزویر و ریا در کشور شد، نتیجه عملکردشان، تبدیل افراد دین گریز به دین ستیز شد، نتیجه عملکردشان، استفاده ابزاری از امام زمان(عج) شد و ...
پشتیبانان این افراد نیز از عملکرد خود راضی بودند چراکه توانسته بودند در آرمانهای امام خمینی(ره) ایجاد خدشه کنند و همچنان، خود را انقلابی معرفی کنند، توانسته بودند مردم را زمین گیر کنند و همچنان، دم از حکومت اسلامی بزنند، توانسته بودند اوضاع اجتماعی را در وضعیت هشدار قرار دهند و همچنان از مقاومت، دم بزنند.
یک قدم مانده بود تا انقلابی که با زحمات فراوان مردم و با نثار شهدای پرتعداد و با خون دلهای رهبران انقلاب به ثمر نشسته بود در سرازیری سقوط قرار گیرد.
شخصی را که مشهور بود از مخالفان نظام و انقلاب است و بارها بر تلاش برای استحاله نظام، تاکید کرده است را مشاهده کردند که در ستاد سعید جلیلی فعالیت می کند. هنگامی که دلیل را پرسیده بودند به دوستان صمیمی خود گفته بود تنها کسی که می تواند لگد آخر را برای سقوط نظام وارد نماید سعید جلیلی است.
البته نظام اسلامی، مقتدرتر و استوارتر از این است که چنین افرادی توانایی ساقط نمودن آن را داشته باشند اما در وضعیت هشداری که وجود داشت جلیلی را لگد آخر برشمردند و از وی پشتیبانی نمودند تا اقدامات خود را پی گیری نمایند.
در مقابل امید مردم، شکست خوردند. دوباره به برنامه ریزی روی آوردند. با خود گفتند برای مقابله با دستاورد امام(ره)، چه باید بکنیم؟
دو راهکار را انتخاب نمودند که به موازات هم، پیش ببرند. راهکار اول، مقابله جدی با رئیس جمهور و دولت مستقر، عنوان گردید. تهمت ها و افتراها شروع شد و مرزی هم برای پایان آن، در نظر گرفته نشد.
رئیس جمهور را انگلیسی نامیدند چراکه وی، خودش از السابقون انقلاب بود، دستاوردش را ذلت نامیدند چراکه باعث تنفس کشور و نظام شد، اوج مبارزه و نبرد دیپلماتیکش را وادادگی نامیدند چراکه ایران را از تیررس جنگ نظامی دور کرد.
راهکار دوم را بر مبنای عوام فریبی بنیان نهادند. بنا شد که این بار،مخالفان اندیشه و آرمان امام(ره)، در قامت شعار بازخوانی اندیشه امام(ره) به عرصه نبرد بازگردند. شروع به هوچی گری کردند که ما میخواهیم اندیشه های امام را بازخوانی و احیا کنیم.همان امامی که دل خوشی از او نداشتند.
همان هایی که بیانیه های حمایت از امام را امضا نمی کردند مدعی بازخوانی شده اند، همان هایی که قانون را به عنوان میراث عظیم امام(ره) نادیده انگاشتند مدعی بازخوانی اندیشه امام شده اند، همان هایی که هنوز نمی دانند مبنای حرکت و انقلاب امام چه بوده است مدعی شده اند.
می خواهند بار دیگر بر پیکره دستاوردهای امام(ره) ضربه وارد نمایند.می خواهند بار دیگر، آبروی یاران انقلاب را مورد هتک قرار دهند، می خواهند آرمانهای امام(ره) را به صورت وارونه ارائه دهند و می خواهند با عوام فریبی، خود را داعیه دار تفکر ناب انقلابی، معرفی نمایند.
باید هوشیار بود. باید آرمانهای امام را به صورت درست، تبیین نمود و نباید از هوچی گری عوام فریبان به ظاهر انقلابی، هراسی به دل راه داد. امام خوبیها در محاصره بداندیشان است.