قوه قضاییه هنوز اصلاحات جدی تری میخواهد اما اگر بخواهیم ملی نگاه کنیم و از تنگ نظریهای جناحی بپرهیزیم، باید بگوییم که کمتر مدیری مانند رییسی در جمهوری اسلامی در مدت کوتاهی این همه دستاورد مثبت داشته است.
رویداد۲۴ این چند عدد و خبر را بخوانید:
۴۰۰۰ میلیارد تومان فرار مالیاتی با پیگیری قوه قضاییه به صندوق بیت المال برگشت.
۱۸۰۰ میلیارد تومان از
اموال داخل کشور بابک زنجانی تحویل وزارت نفت شد.
۸۰۰ میلیارد تومان از اموال آستان قدس به این نهاد برگشت.
۳۰۰۰ میلیارد از بدهیهای بانکی بازگشت داده شد.
۲۳۰۰ میلیارد تومان در پرونده امیر منصور آریا وصول شد.
۱۷۸ هزار هکتار زمین -معادل ۱۱۰۰۰ میلیارد تومان- در ۲۰ استان به مالکان و نهادهای متولی بازگردانده شد.
اینها که تنها بخشی از عملکرد قوه قضائیه در چند ماه اخیر است - تنها چند عدد معمولی نیستند؛ بازگشت این ارقام کلان به بیت المال و صاحبان اموال، صرفاً نتیجه یک پروسه عادی قضایی هم نیستند، بلکه محصول یک اراده جدی و جدید در رأس قوه قضائیه اند: عزمی برای مبارزه با فساد و مفسدان.
هر چند تمام رؤسای پیشین قوه قضائیه بر مبارزه با فساد و مفسدان تأکید میکردند، ولی باید گفت که هیچ کدام شان تا به امروز به اندازه رئیس کنونی قوه قضائیه در این زمینه، کار عملی انجام نداده اند.
گفته میشود حجه الاسلام رئیسی موافق پذیرش ریاست قوه قضائیه نبود، ولی بعد از جلسه با مقام معظم رهبری که در آن رهبری حمایت خود را از "فساد ستیزی بی مرز" اعلام و در خصوص این حمایت به وی اطمینان دادند، این سمت را پذیرفت.
امیدها به رئیسی و فساد ستیزی اش زمانی پر رنگ و جدی شد که صدای مبارزه با فساد از یک قدمی اتاق رئیس پیشین قوه قضائیه شنیده شد و
اکبر طبری که گفته میشود پشت پرده بسیاری از فسادهای کلان در قوه قضائیه و جاهای دیگر بوده است، بی هیچ مماشاتی دستگیر شد.
او از نزدیکان آملی لاریجانی بود و سالیان دراز در قوه قضائیه، نفوذ بی حد و حصر داشت.
خود رئیسی درباره فساد لانه کرده در قوه قضائیه میگوید: "در مبارزه با فساد، هیچ خط قرمزی نداریم، در خود قوه قضائیه با مواردی مواجه و متوجه شدیم رشوههایی اخذ شده است که بهت آور است؛ از آپارتمانهای ۶۰۰ متری گرفته تا ویلاهای ۴۰۰۰ متری در شمال که در نوع خود کم نظیر است. البته متهمان بازداشت و اموال نامشروع آنها ضبط شده است. "
مهمترین نتیجه رویکرد کنونی، ناامن شدن فضای کشور برای مفسدان است. تا قبل از این باور رایج به ویژه در نهادهای متعلق به بخش عمومی این بود که دزدی و اختلاس و سوء استفاده پدیدههایی عادی و بی کیفر هستند و هر کس که بتواند و از خدا نترسد، بهتر است یا حیف کند یا میل.
هر چند که هنوز وضعیت اصلاح نشده، ولی ادامه آن میتواند باور ناصواب قبلی را این گونه اصلاح کند که "اگر بخواهیم به بیت المال دست درازی کنیم، سراغ مان خواهند آمد و مجازات میشویم؛ ما که از اکبر طبری و نزدیکان فلان مقام ارشد و مدیران خودروسازیهای مطرح کشور و ... بزرگترین و ذی نفوذتر نیسیتم. "
علاوه بر همه این ها، رویکردهایی مانند پیگیری سیاست حبس زدایی، دستور به تجدید نظر در آرای پرونده هفت تپه، نشستهای تخصصی با گروههای مختلف اجتماعی و شنیدن حرف آنها، تعامل با رسانه ها، اعزام گروههای ویژه بازرسی به استانها و برخورد سریع با متخلفان در دادگستریها و نهادهای دیگر، تدوین لایحه حفظ امنیت بانوان، پایین آمدن از برج عاج دفتر ریاست و حضور میدانی رئیس قوه قضائیه، تمرکز سخنان و مواضع بر قوه قضائیه و پرهیز از پراکنده گویی و ... نقاط قوتی هستند که باید تقویت شان کرد.
البته آنچه گفته شد به معنای فقدان ضعف نیست و هنوز کارهای بسیاری در قوه قضائیه بر زمین مانده است و اصلاحات جدی تری نیاز است، اما اگر بخواهیم ملی نگاه کنیم و از تنگ نظریهای جناحی بپرهیزیم، باید بگوییم که کمتر مدیری در جمهوری اسلامی در مدت کوتاهی این همه دستاورد مثبت داشته است.
وقتی روحانی بر سر کار آمد و برخی رویکردهای اصلاحی را پیشه کرد، با #روحانی_متشکریم کارهایش را ستودیم و قدردانی کردیم. اگر آن تشکر از سر جناح بازی بود، اینک نباید کارهای خوب رئیسی را پر رنگ کنیم، ولی اگر آن زمان "کار خوب" را تقدیر کردیم و نه صرفاً "فرد سیاسی" مورد نظرمان را، اینک نیز باید بر سبیل انصاف اقدامات خوبی که در عرصه قضایی کشورمان رخ میدهد را بستاییم و از کسی که این اصلاحات را پیش میبرد قدردانی کنیم.
امید که اصلاحات رئیس قوه قضائیه به سرنوشت اصلاحات رئیس قوه مجریه دچار نشود و ابتر نماند!