رویداد۲۴ پیتر هارل در فارن پالیسی نوشت: بدون تردید تحریمهای اقتصادی ابزار مورد علاقه دولت ترامپ برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی بوده اند. تحریمها و دیگر ابزارهای اقتصادی نقشی محوری در کمپین فشار ترامپ علیه کشورهایی از جمله چین، ایران و ونزوئلا داشته اند. اما در دولت ترامپ صرفا شاهد افزایش استفاده از تحریمهای اقتصادی نبوده ایم. او همچنین به شیوههای جدیدی از قدرت دلار استفاده کرده است.
در ابتدا باید اشارهای به رویکرد تهاجمیتر دولت ترامپ در قبال استفاده از تحریمهای اقتصادی داشته باشیم. مطابق با داده جمع آوری شده توسط شرکت حقوقی چند ملیتی گیبسون، دان و کراچر، در سال ۲۰۱۸ آمریکا تقریبا ۱۵۰۰ شخص، شرکت و نهاد را به فهرست تحریمهای وزارت خزانه داری آمریکا اضافه کرد. به عبارت دیگر، میزان تحریمهای وضع شده توسط آمریکا در مقایسه با سال قبل پنجاه درصد افزایش یافته است.
اینجانب بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ به عنوان یکی از مقامات ارشد مسئول تحریمهای اقتصادی در وزارت خارجه دولت اوباما انظام وظیفه میکردم. در دولت اوباما ایران به اولویت اول ما در بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ تبدیل شده بود. در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ نیز بیشتر بر روی دولت پوتین تمرکز کردیم. اما دولت ترامپ به طور هم زمان رژیمهای تحریمی سختی را علیه ایران، ونزوئلا و کره شمالی دنبال میکند. دولت ترامپ همچنین زمان و انرژی زیادی را به اجرای قانون ماگنیستکی اختصاص داده است. این لایحه به طور ویژه نقض کنندههای حقوق بشر در کوبا، سوریه و روسیه را هدف قرار میدهد.
حتی دیگر اهدافی که از لحاظ اقتصادی اهمیت زیادی در بازارهای جهانی دارند نیز از تحریمهای ترامپ مصون نماینده اند. برای مثال میتوان به اولگ دریپاسکا، میلیاردر روسی و از متحدان ولادیمیر پوتین اشاره کرد. آمریکا شرکت آلومینیوم او که تقریبا ۶ درصد سهم بازار دنیا را در اختیار دارد تحریم کرد. شرکت ملی نفت ونزوئلا نیز در بین اهداف وزارت خزانه داری آمریکا قرار داشته است. ونزئولا در سال ۲۰۱۸ پیش از اعمال تحریمهای اقتصادی تقریبا ۱.۲ میلیون بشکه نفت در روز صادر میکرد.
علاوه بر این، در دولت ترامپ شاهد گسترش استفاده از تحریمهای ثانویه بوده ایم. هدف از این تحریمها وادار کردن شرکتهای خارجی به توقف معاملات تجاری با دشمنان آمریکا هستند. البته این نوع تحریمهای اقتصادی سابقهای طولانی در دنیا داشته اند. در دهه ۱۹۷۰ اتحادیه عرب تلاش کرد شرکتهای بین المللی را وادار به بایکوت اسرائیل کند. اما دولتهای قبل به طور محدود از تحریمهای ثانویه استفاده کرده بودند. ما در دولت اوباما صرفا زمانی به تحریمهای ثانویه روی میآوردیم که دیپلماسی به شکست منجر شده بود.
اما آقای ترامپ از تحریمهای ثانویه به عنوان مهمترین ابزار خود به ویژه علیه ایران استفاده کرده است. او میدانست که بیشتر دنیا با سیاست او در قبال تهران مخالف هستند. به همین خاطر چارهای جز استفاده از ابزار زور و فشار اقتصادی نداشت. دولت ترامپ در سالهای گذشته همچنین شرکتهای خارجی که با ونزوئلا و کوبا کار میکنند را تهدید کرده است. دولتهای گذشته همیشه در ابتدا چارچوبی حقوقی برای تحریمهای ثانویه خود ارائه میکردند. اما در دولت ترامپ مرز بین تحریمهای عادی و تحریمهای ثانویه از بین رفته است. برای مثال، آمریکا هیچ وقت تحریمهای ثانویه خود علیه ونزئولا را از لحاظ حقوقی توجیه نکرده است.
در سالهای گذشته همچنین شاهد گسترش استفاده از دیگر ابزارهای اقتصادی بوده ایم. به عنوان مثال، دولت ترامپ برخی شرکتهای فناوری چینی همچون هواوی را متهم به جاسوسی برای دولت چین کرده است. آقای ترامپ برای هدف قرار دادن این شرکتها تصمیم گفت که آنها را در فهرست تحریمهای وزارت خزانه داری قرار ندارد. در عوض، دولت محدودیتهای صادراتی برای محصولات این غولهای فناوری در نظر گرفت.
اما در شرایط کنونی باید به این سوال مهم پاسخ داده شود که آیا تحریمهای ترامپ به پیشبرد منافع ملی آمریکا کمک کرده اند.
بدون تردید تحریمهای آمریکا از لحاظ اقتصادی تاثیرگذار بوده اند. صادرات نفت ایران در طول یک سال گذشته ۹۵ درصد کاهش پیدا کرده است. صندوق بین المللی پول پیش بینی میکند که اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۹ شش درصد کوچکتر خواهد شد. صادرات نفت ونزوئلا نیز بعد از تشدید تحریمها کاهش پیدا کرد.
تحریمهای آمریکا علیه کره شمالی موجب شدند که اقتصاد این کشور ۴ درصد در سال ۲۰۱۸ کوچکتر شود. آمریکا به دلیل قدرت اقتصاد و تسلط بر سیستم مالی دنیا میتواند از لحاظ اقتصادی فشار بالایی به دشمنان خود وارد کند، حتی در شرایطی که این تحریمها مورد حمایت جامعه بین المللی قرار نداشته باشند.
اما رویکرد تهاجمیتر دولت ترامپ در استفاده از تحریمها با واکنش منفی بسیاری از دوستان و متحدان نزدیک واشنگتن روبرو شده است. این موضوع کارایی این تحریمها در درازمدت را زیر سوال برده است. اتحادیه اروپا، چین و کشورهای دیگر در حال تلاش برای توسعه کانالهای تجاری و مالی جدید هستند. برای مثال، اتحادیه اروپا در ماههای گذشته به دنبال راه اندازی یک ساز و کار پرداخت مالی با نام اینستکس بوده است. هدف از این سیستم ادامه دادن تجارت با ایران خواهد بود. البته این تلاشها از لحاظ اقتصادی تاثیر چندانی نخواهند داشت و در کوتاه مدت تهدیدی برای سلطه مالی آمریکا محسوب نمیشوند.
اما در صورتی که این کشورها سرمایه گذاریهای بزرگی بر روی این ساز وکارهای مالی جدید انجام دهند، در دراز مدت میتوانند نقش مهم تری در اقتصاد دنیا ایفا کنند. به همین خاطر دولت ترامپ باید خطرات بلندمدت تحریمهای ثانویه خود را مد نظر قرار دهد. این ابزارهای اقتصادی نباید صرفا به خاطر برخی مزایای کوتاه مدت استفاده شوند.
از همه مهم تر، آقای ترامپ باید بداند که مطرح کردن درخواستهای غیرواقع گرایانه میتواند این کشورها را تشویق کند که با وجود فشارهای اقتصادی تسلیم نشوند. برای مثال، بعید به نظر میرسد که ایرانیها هرگز با ۱۲ درخواست مطرح شده توسط وزیر خارجه آمریکا موافقت کنند. در واقع تهران در ماههای اخیر تلاش کرد با اقدامات خود فشار بر دولت ترامپ را افزایش دهد. رهبران کره شمالی نیز تاکنون با خواستههای واشنگتن برای نابودی کامل برنامه هستهای خود مخالفت کرده است. آنها حتی با سرعت بیشتری در حال ادامه آزمایشهای موشکی خود هستند. رژیم مادرو در ونزوئلا نیز با وجود تحریمها اقتصادی همچنان بقا پیدا کرده است.