سکانس جالب سریال ستایش + فیلم

سریال ستایش حول شخصیت ستایش بود اینکه مثلا یک زن شجاع و فداکار و تواناست اما این سری واقعا افت کرده چطور زنی که اینهمه قوی و مستقل بود و اینقدر به طاهر فکر میکرد و هر روز با عکسش حرف میزد یهو عاشق یه مرد مجرد اونم یه نقاش از یه خانواده مرفه شد که حتی زحمت نمیده به خودش برا خوردن صبحانه اش بره پیش مادرش همه ی هنرش نشستن تو تنهایی و نقاشی کردنه
ضمنا ستایش که اینهمه به فکر خانواده و حرمت و آبرو بود تا حدی که برای به قول خودش عموی بچه هاش سنگ تموم گذاشت و مجلس ترحیم برگزار کرد و حشمت فردوسو با کلی منت آورد خونه اش یهوووووو قاطی کرد و هول هول گفت میخواد شوهر کنه شوهر رو بیاره خونه ای که پسر مجردش هست پدر سوهر اولش هست ....

بنطر من اگر سریال ستایش بیننده دارد تنها بواسطه بازیگری ارجمند است با وجودیکه فیلم نامه بسیار ضعیف بوده وسازنده توهین کننده حتما از طریق رابطه با صدا سیما اقدام به ساخت این فیلم نموده وجوان بودستایش برای گمراه کردن مخاطب به صعف های آن.میباشد و طراحی این فیلم برای این نسل جدید هیچ ارزش و جذابیتی ندارد چون ننسل جدید به میدان داران میوه تر و بار بی اعتماد وانانرا را قبول ندارند واین نوع سریال ها هیچ بهره ای در تربیت نسل فعلی نداشته ونخواهند داشت.

وجدانا حرفاش خیلی قشنگه عین حقیقته تماما تجربه است واسه جوانا و افراد خام اما در کنار همه ی اینا تو بعضی سکانس ها در سریال خیلی کله شق بازی درمیاره که اصلا درست نیست و با حرف زدنش میخواد شخصیت طرف مقابل رو زیرپاش له کنه مگه خودش دوست داره کسی اینطوری باهاش حرف بزنه که با دیگران این رفتار رو داره.

ولی پول 99 درصد زندگی الان شده

از این حشمت فردوس و نوع تکلمش بدم میاد.خیلی غیر طبیعیه.