رویداد۲۴ روز چهارشنبه روز سختی برای علیرضا منصوریان بود والبته از آن دست روزهایی که تجربهاش را پیش از این دارد. وقتی سرمربی یک تیم به دلیل کسب نتایج ضعیف زیر ذرهبین منتقدان قرار گرفته و آماج حملات هواداران یک باشگاه و حتی مسئولان ردهبای خودش میشود.
ذوب آهن این روزها شرایط خوبی ندارد و این را از جای جای اتفاقات پیرامونی این باشگاه و البته نتایجش میشود فهمید. سبزپوشان در حالی هفته ششم لیگ برتر را به پایان رساندند که تا کنون هیچ پیروزیای در کارنامهشان ثبت نشده و ۲ شکست و ۴ تساوی حاصل کار آنها بوده و حالا با ۴ امتیاز از این ۶ بازی تنها دو تیم تازه لیگ برتری شده گلگهر و شاهین شهرداری را پایینتر از خود میبیند که اولی سرمربی خود را تغییر داده و دومی هم سرمربیاش استعفا داده و به دنبال انتخاب سرمربی جدید است و همه اینها به اندازه کافی گواه شرایط وخیم ذوب آهن است.
بعد از شکست ۲ بر صفر در دربی اصفهان بود که خون عدهای از هواداران این تیم به جوش آمده و از مدیران باشگاه درخواست تغییر سرمربی خودشان را مطرح کردند و همان زمان بود که شایعاتی مبنی بر قطع همکاری با سرمربی سبزپوشان اصفهانی مطرح شد. خبری که البته تکذیب شد، ولی تجربه از دو تیم اصفهانی نشان میدهد میان پخش شدن شایعه برکناری تا رخ دادن این اتفاق چند هفته بیشتر فاصله نیست، درست مثل اتفاقی که پیش از این برای امید نمازی در همین ذوب آهن رخ داده بود یا برکناری کرانچار از هدایت سپاهان در لیگ هفدهم که مدتی پس از شایعه برکناریاش به وقوع پیوست. به هر جهت ذوب آهن با چنین شرایطی پا به مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی گذاشت. جام حذفی همیشه یک پوئن نگهدارنده برای ذوبیها بوده و به نوعی خودشان را متخصص این عنوان میدانستند و در خیلی از فصلهایی که در لیگ نتایج خوبی نمیگرفتند، در این تورنمنت جدیتر ظاهر شده و به مراحل بالا میرسیدند و بعضاً قهرمان میشدند. در حالیکه این رقابتها میتوانست التیام موقتی برای کادرفنی ذوب آهن باشد و به آنها فرصت بازسازی تیم در تعطیلات لیگ برتر را بدهد اتفاقی افتاد که شرایط را به مراتب از بد، بدتر کرد.
خوردن ۴ گل در فولادشهر مقابل یک تیم دسته اولی آنهم تیمی که در میانه جدول این رقابتها قرار دارد هیچ توجیهی برای تیمی مثل ذوب آهن ندارد مگر اینکه با مرور اتفاقات پیرامونی این باشگاه و تیم فوتبالش بفهمیم حال و روز سبزهای اصفهانی اصلا خوب نیست و حالا این شکست تحقیر آمیز دیگر به همه اثبات کرد زمان تغییر فرا رسیده است و زنگ خطر بیش از هر زمان دیگری بیخ گوش منصوریان و دستیارانش است. دیگر بحث برکناری و تغییر کادرفنی چیزی نبود که در پچپچهای درگوشی و غیر رسمی دنبالش باشیم و علناً در مصاحبههای مدیرعامل و سخنگوی باشگاه به آن اشاره میشد.
منصوریان در نشست خبری خودش بعد بازی هم با اشاره به فشارهایی که از بالا به او وارد شده و میشود گفت:
منصوریان در مورد اینکه فشار از بالا به کادر فنی به خاطر نتایج وارد خواهد آمد، گفت: ما یک خانواده بزرگ هستیم. همه باید کمک کنیم تا مشکلات حل شود. فرقی نمیکند در کدام موقعیت هستیم. ما یک خانوده هستیم که باید در روزگار سخت به هم کمک کنیم. متأسفانه روز بد ما در جام حذفی رقم خورد. ممکن بود امروز در لیگ برتر رقم بخورد. من در این مسابقه از خودم و بازیکنان ناراضی هستم، اما باید همه کمک کنیم تا ادامه راه شرایط بهتر شود. در سلسله مراتب از نفر اول کارخانه گرفته تا بقیه همه میخواهند کمک کنند و باید دید تفکرات آنها برای کمک کردن چگونه است.
این صحبتها به نوعی تایید غیر مستقیم فشارها از سوی هیات مدیره است که ممکن است به زودی کار را به تغییر سرمربی بکشاند. اگر روزگاری مدیری مثل سعید آذری در رأس کار ذوبآهن بود که سعی میکرد کار را بیشتر با تفکرات شخصی خودش جلو ببرد و کمتر تحت تاثیر خواست هیات مدیره باشگاه عمل کند و هرگاه فشارها به او بیش از حد معمول میشد با مصاحبه و کشاندن مسائل داخل باشگاه به رسانهها آن را از روی دوش خود برمیداشت، این روزها مدیر دیگری در رأس کار سبزپوشان قرار دارد که هم هماهنگی بیشتری با هیات مدیره دارد و هم برخلاف آذری از مصاحبه و پست گذاشتن در فضای مجازی فراری است و همین موضوع به دامن زدن شایعات و تقویت آنها بیشتر کمک میکند.
چیزی که واضح است جریان کنار رفتن منصوریان از نیمکت ذوب آهن کلید خورده و اینکه چه زمانی عملی شود مشخص نیست. احمد جمشیدی در صحبتهای اخیرش به نوعی تعطیلات و وقفه در دیدارهای لیگ برتر را فرصت خوبی برای این جابجایی و روی کار آمدن کادرفنی جدید عنوان کرده، ولی تصمیم نهایی را به جلسه هیات مدیره و توضیحات منصوریان مرتبط دانسته است. به هر جهت اگر منصوریان در همین روزها از کار خود برکنار نشود حداقل باید گفت در لبه پرتگاه قرار دارد و تلنگری بیشتر تا برکناری فاصله ندارد.
ذوب آهن باید دوشنبه هفته آینده در دیداری دشوار به مصاف شهر خودرو برود و اگر در این بازی اتفاق خاصی برای نجات منصوریان رخ ندهد نیمکت او لغزانتر از همیشه خواهد بود و باید دید علیمنصور با تیم آشفته، بیانگیزه و البته پر از مشکلاتش در فرصت باقی مانده چکار خواهد کرد و اینکه آیا میتواند با یک نتیجه خوب بقای خود را روی نیمکت ذوب آهن تمدید کند یا باید به فکر بستن چمدانهایش باشد.
موضع هیات مدیره و گزینههای جانشینیهیات مدیره ذوب آهن هنوز برای قطع همکاری با منصوریان به جمع بندی نرسیده است و این موضوع در بین اعضا موافقین و مخالفینی دارد، ولی تا همینجای کار هم گزینههای مختلف برای نیمکت این تیم بررسی شده و از ۲-۳ گزینه نهایی به یک گزینه محتمل رسیدهاند که نزدیکترین فرد در حال حاضر برای جانشینی منصوریان است. او همان کسی است که این هفته با ۴ گل ذوب آهنِ منصوریان را در فولادشهر در هم کوبید. مجتبی حسینی، سرمربی مس کرمان که سابقه مربیگری و سرمربیگری در ذوب آهن را دارد.
حسینی چند سال دستیار یحیی گلمحمدی روی نیمکت ذوب آهن بود و مدتی هم به عنوان جانشین او در این تیم حضور داشت و حالا بعد از چند سال با تجربه بیشتر شانس بازگشت به این تیم را دارد.
البته گزینههای مختلف در هیات مدیره بررسی شدند، ولی در مورد هیچکدام به جمع بندی نرسیدند. یکی از این نفرات مجید جلالی بود که چندی پیش با گلگهر به توافق رسید و از گزینهها خارج شد. نفر دیگر علی دایی است که تلویحاً به تمام تیمهای لیگ برتری اعلام کرده بعید است خارج از تهران فعالیت کند و گزینه داخلی دیگری هم که مورد وثوق اعضای هیات مدیره باشد وجود ندارد. گزینه مربی خارجی هم به دلیل مشکلات مالی عدیده باشگاه از همان اول منتفی شد و در نهایت طرفین روی گزینه مجتبی حسینی به جمع بندی رسیدند. این موضوع پیش از بازی با مس مطرح شده بود و حالا که او توانست ۴ گل در فولادشهر به این تیم بزند بیش از پیش به چشم مدیران ذوبی آمده است.
البته هنوز صحبت مستقیمی با حسینی انجام نشده و این ماجرا به بعد از قطعی شدن برکناری منصوریان موکول شده است و از طرفی مشکلات داخلی مس کرمان هم باعث شده تا حسینی بیمیل به جدایی و بازگشت به تیم سابقش نباشد.
به هر جهت منصوریان شرایط خوبی در ذوب آهن ندارد و فعلاً در میان تیمهای لیگ برتری نزدیکترین شخص به برکناری بعدی از روی نیمکت تیمها است و باید دید این اتفاقا در نهایت رخ میدهد یا نه.