رویداد۲۴ روسپی گر یا تن فروش به افرادی گفته میشود که از راه ارتباط جنسی با جنس مخالف اقدام به کسب درآمد میکنند. اما این تعریف کمی ۱۰ هزار «تن فروش» در تهران از متأهل تا کارمند/ارتباط جنسی برای عبور از بوروکراسی اداریمتفاوت شده چراکه همجنس گرایی و تن فروشی خاموش هم به جمع تعاریف روسپی گری اضافه شده است.
دیگر زمان حکومت «زال ممد» در دوره رضا شاه نیست تا دخترکان خیابانی تهران را در محلی گرد هم جمع کرده و به خوشگذرانها ارائه دهد. «شهر نو» هم نداریم! لاله زار هم سالهای سال است لاله زار قدیم نیست...
ملکه اعتضادی، پری آژدان قزی، پری بلنده، سیمین بی ام و، اشرف چهارچشم، پری سیاه، شهلا آبادانی، ناهید و بسیاری از زنان روسپی تهران فراموش شده اند. اما متاسفانه تن فروشی یا همان روسپی گری همچنان بازارش در پایتخت داغ داغ است فقط کمی روش تبلیغات و قیمتها متفاوت شده با این فرق که مسئولان این آسیب اجتماعی را تابو میدانند و بعنوان خط قرمز به هیچ عنوان به آن ورود نمیکنند. حتی وزیرکشور هم در ارائه گزارش آسیبهای اجتماعی به مجلس حرفی از روسپیها نزد.
در این میان گروهی معتقدند نباید پرونده روسپیهای تهران را باز کرد و گروهی دیگر میگویند باید این تابو شکسته شود. اما منتقدان معتقدند که تعداد روسپیهای پایتخت آنقدر اندک و کم است که احساس خطر نمیشود. اما شاید گفتگو با کارشناسی که مستقیم با روسپیهای تهرانی ارتباط دارد قابل تامل باشد.
نامش فرحناز سلیمی است، متولد تهران، متخصص مامایی و کارشناس ارشد روانشناسی؛ میگوید: از سال ۸۸ در بندرعباس شروع به فعالیت کردم، به دلیل ماموریت همسرم که متخصص اعصاب و روان است به این شهر سفر کردیم، از طریق دوست همسرم (متخص روانشناسی) به مرکز مشاوره ویژه زنان آسیب پذیر آمدم و رسما کارم آغاز شد.
از آغاز فعالیت هایش در محله شهناز بندرعباس و چگونگی ارائه مشاوره به زنان آسیب پذیر میگوید: مجوز طرح از سوی وزارت بهداشت با هدف اصلی کنترل اچ آی وی و جلوگیری از گسترش آن از طریق رابطه جنسی بود چرا که سایر روشهای انتقال بیماری ایدز از جمله مادر به فرزند و سرنگ آلوده کنترل شده بود.
وزارت بهداشت پروژهای را در ۸ استان کشور تعریف کرد، به نام «طرح کاهش آسیب و ارتقای سلامت»؛ براساس پروتکل وزارت بهداشت ۴ گروه هدف برای مرکز ما تعیین شد؛ زنانی که سابقه زندان دارند، زنانی که همسرانشان به زندان افتاده، زنان تن فروش، زنان که معتادند یا همسرانشان اعتیاد دارند. ما باید این زنان را شناسایی کرده و برای مشاوره و معاینات مامایی به مرکز ارجاع میدادیم. تامین هزینهها بر عهده وزارت بهداشت بود و ما توانستیم طی ۱۸ ماه در بندر عباس ۱۵۳ نفر را جذب کنیم.
موج در ادامه این گزارش مینویسد، بیشتر گروههای جذب شده زنان معتاد و تن فروش بودند، و کار ما کنترل اچای وی بود و باید میدانستیم که این زنان رابطه جنسی دارند یا خیر؟ وقتی از خانم سلیمی سوال کردیم چرا در این منطقه کشور این نوع آسیب زیاد است گفت: تعداد مردان مجرد در بندرعباس به دلیل مهاجرت و کار در پتروشیمیها زیاد است. آنها اغلب کارگران فصلی هستند وبرای نیاز جنسی خود با این زنها در ارتباط اند.
اما پس از سه سال با پایان ماموریت همسرم باید به تهران باز میگشتیم، در جلسه آخری که با دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد اعلام کردم که باید به تهران برگردم؛ در همان جا پیشنهاد حضور در یک مرکز از سوی یکی از روانشناسان به من داده شد. گرفتن مجوز ۴ ماه طول کشید و در نهایت با ۴ پرسنل (دو دکتر روانشناس، من، یک مسئول فنی و یک کارشناس بهداشت عمومی) مرکزی را با ۴ هدف احداث مرکز مشاوره، احداث مرکز کاهش آسیب زنان، مرکز نگهداری افراد معتاد، کوتاه و میان مدت، مرکز خدمات روانشناختی در تهران راه اندازی کردیم. حالا نام این مرکزجمعیت آفتاب است. مکان اجارهای است، درآمدی هم نداریم و مرکز بودجه خود را از دانشگاه علوم پزشکی دریافت میکند و با همین مقدار باید هم خدمات و هم حقوق اعضا را تامین کنیم.
اما شاید برایتان جای سوال باشد که این زنان چگونه شناسایی میشوند؟ سلیمی در باره نحوه پیدا کردن آنها میگوید: سالهای پیش در بندرعباس خودمان برای شناسایی به محلههای خاص میر فتیم، اما کار سختی بود چراکه همان لحظه به ما اعتماد نمیکنند، اکنون از میان پروندههای مرکز (زنانی که سابقه اعتیاد و تن فروشی دارند) افرادی با روابط عمومی بالا به عنوان همسان انتخاب میکنیم (گروههایی که از قبل خودمان شناسایی کردیم و اعتماد دو طرفه میان ما وجود دارد) و به آنها آموزش میدهیم.
*شناسایی ۳۲ پاتوق تن فروشان در تهرانگروههای هدف ما در چند محله پایتخت هستند (معتادان در محل هرندی و کیان شهر) گروهی از این همسانها معتادان و گروهی تن فروشان را جذب میکنند. گروهی هم فقط در پاتوقها و خانههای تیمی رفت و آمد میکنند، بخشی از آنها گذری هستند و گاهی اوقات همسانها سراغ دوستان مدرسهای خود میروند، آنها بابت هر فردی که به مرکز معرفی میکنند حق الزحمه میگیرند. ما در سال گذشته ۳۲ پاتوق در تهران شناسایی کردیم و ۵ منطقه تهران را زیر نظر داریم.
*سه گروه در تهران تن فروشی میکنندخانم سلیمی علت تن فروشی زنان را فقر و تامین مواد مخدر برای خود و یا همسر میداند و میگوید: بیشتر زنان، بالای ۳۰ سال سن دارند و شاید بهتر است بگویم مشکل و علت تن فروشی زنان در تهران با بندرعباس فرقی ندارد. ما افرادی داریم که تنها برای تامین یک وعده غذایی اقدام به تن فروشی میکنند! برخی برای اینکه پول تعویض مدل ماشین یا خرید مانتو را ندارند دست به تن فروشی میکنند؛ و افراد جوانی که تجربه جنسی برایشان مهم است سراغ چنین زنانی با بدترین وجهه میروند.
*گروهی از تن فروشان تهرانی با ۵ هزار تومان هم تن فروشی میکننداو از شوهرانی با غیرت! گفت که برای تامین مواد زنانِ خود را در اختیار مردانی قرار میدهند که خود انتخاب کرده اند و از مادرانی که صاحب خانه (پاتوق) هستند و یکی از اتاقها را شیر کش خانه و اتاق دیگر را در اختیار تن فروشان قرار میدهد! خانم سلیمی با اظهار تاسف از قیمت تن فروشی زنان میگفت: قیمتها با توجه به نوع افراد، لوکس و ساده متفاوت است از شبی چند صد هزار تا ۵ هزار تومان! اما میانگین قیمت ۶۰ هزار تومان است، ۶۰ درصد آنها یا معتاد هستند و یا سابقه اعتیاد دارند؛ که ما در سال ۹۵ میخواهیم بر روی تن فروشان و پاتوقهای لوکس تن فروشی کار کنیم.
*درصد زیادی از تن فروشان همسرانشان زندانی هستندمدیر جمعیت آفتاب میگوید: ۶۰۰ پرونده در مرکز داریم که نیمی از آنها تن فروش هستند، از میان تن فروشها هم شاید ۴ نفر سادیسم جنسی داشته باشند، درصد بالایی از آنها زنانی هستند که همسرشان زندانی است (۳۰ درصد)، ۱۵ درصد از زنان تن فروش هم زندان رفته اند و درصد کمی هم از آنها به سراغ افراد معلول میروند؛ از سازمان زندانها درخواست کردیم تا برای معرفی موسسه به زندان زنان برویم تا بعد از آزادی برای خدمات و مشاوره به ما مراجعه کنند، اما تا کنون این اتفاق نیفتاده است.
*وقتی مدیر یک NGO را از مجلس بیرون کردند!این داستان تلاشهای خانم سلیمی رئیس مرکز توانبخشی زنان آسیب دیده و تن فروش است که تنها و فقط با ۴ پرسنل آن را اداره میکند؛ خانم سلیمی با بغض، اما چشمانی امیدوار از روزی صحبت کرد که از جلسه کمیسیون اجتماعی مجلس (موضوع جلسه بررسی آسیبهای اجتماعی بود) بیرونش کردند؛ هر چند علیرضا محجوب بعدها برای دلجویی آمد، اما او آن روز را فراموش نمیکند که برای ارائه آمارهایی از زنان آسیب دیده پایتخت (تن فروش و معتاد و ...) و برای کمک خواستن از وکلای ملت به پیشنهاد یکی از نمایندههای تهران به آن جلسه رفت، اما یکی از نمایندگان زن آمارهای اورا کذب دانست و با صدای بلند گفت: این خانم دارد اشاعه فحشا میکند، زن آسیب پذیر چیست؟ بیرونش کنید!
خانم سلیمی میگوید: برخی از دختران نمیدانند تن فروش هستند، این درحالی است که روزانه ممکن است با ۴ مرد در ارتباط باشند، جالب است بدانید که بیشتر آنها افراد زیر ۳۰ سال و باسواد هستند، ۳۰ درصد زنان تن فروش دیپلم و بالاتر، ۵۰ درصد سیکل و زیر دیپلم و درصد کوچکی از آنها بی سواد هستند. ما به این تن فروشی خاموش میگوییم.
*۳۵ درصد تن فروشان متاهل هستندبه گفته خانم سلیمی بخشی از دختران و زنان تن فروش، افراد معتقدی هستند که صیغه میکنند، اما تعریف درستی از این چارچوب عقیدتی ندارند و عده نگه نمیدارند، دختران طرد شده از خانواده در قالب خانوادههای مذهبی و معتقدی که پس از تن فروشی روی بازگشت به خانه را ندارند. حدود ۲ درصد از تن فروشان دختر و ۳۵ درصد آنها متاهل هستند؛ بسیاری از این زنان تن فروش از ارتباطهای خود باردار میشوند که فرزندان خود را یا میفروشند یا به سازمانهای حمایتی میسپارند و یا سقط میکنند. فرزندان بسیاری از آنها شناسنامه ندارند؛ رها شده و به عنوان واسطه مواد مخدر از آنها استفاده میکنند.
بخشی دیگر اززنان تن فروش (حدود یک سوم) در دوران بچگی مورد تعرض محارم قرار گرفته و از آنها باردار شده اند. حتی مواردی از زنان تن فروش هم جنسگرا وجود داشته که بیشتر آنها سابقه زندان دارند و قابل شناسایی هستند. تاسف بارتر اینکه تن فروشی در دختران ۱۶ ساله دیده میشود که خانواده دار و با سواد هستند.
*تهران حدود ۱۰ هزار تن فروش داردبراساس آماری که خانم سلیمی از پروندههای مرکز به دست آورده حدود ۱۰ هزار نفر از زنان پایتخت تن فروش هستند، او میگوید: کار مرکز امر به معروف و نهی از منکر نیست؛ ما نمیتوانیم به زن بگوییم تن فروشی نکن، مشاور مذهبی هم نداریم؛ کار ما کاهش آسیب است، ما تنها میتوانیم سرنگ و کاندوم رایگان در اختیار زنان قرار دهیم تا رابطه ایمن تری برقرار کنند، حتی به آنها میگوییم اگر میخواهی رابطه داشته باشی از میان ۲۰ رابطه ۵ رابطه سالم با پول زیاد انتخاب کن، شاید باورتان نشود، اما مردانی هم هستند که به دلیل اینکه خانم هایشان از کاندوم در رابطه جنسی استفاده میکند به سراغ زنان تن فروش میروند.
سلیمی ادامه میدهد: روزی از آقای ناصر بخت معاون سیاسی انتظامی فرماندار تهران برای شنیدن صدای بیمارانِ مرکز دعوت کردیم و وی در آخر جلسه گفت: «تا یک ساعت پیش قبل از اینکه به اینجا بیایم اگر از من برنامه ریزی برای این زنان را میخواستید میگفتم اینها زنانی زیر خط فقر هسند که باید به آنها پول داد، اما اکنون میفهمم که مشکل اینها فقر نیست».
*ازدولت و مجلس میخوام اجازه دهند حرف بزنیمسلیمی میگفت: پیشنهاد ما تغییر مکان مرکز به یکی از مناطق شمال تهران بود، اما دانشگاه تهران اعلام کرد این مکان را مقر فرماندهی کنید و بیماران مرکز را از بالاشهرهای پایتخت به مقر ارجاع دهید. از خانم سلیمی سوال کردیم که چه درخواستی از دولت یا مجلس دارند؟ چه امکاناتی نیاز دارند؟ که در جواب گفت: بیشتر از اینکه تقاضای دفتر و نیرو کنم زبان باز میخواهم، من میخواهم حرف بزنم، گزارش کارهایی که در طی ۸ سال انجام دادم را ارائه کنم، اما دریغ! نمیگذارند حرف بزنم، من تا زمانی که از عملکردم گزارش دهم متوجه درستی یا نقص کارم میشوم.
من میخواهم اجازه دهند درباره مسئله ارتباط جنسی در دبیرستانهای پسرانه و دخترانه صحبت کنم، چرا که بیشترین همسانهای موفق ما زنان تن فروش را از دوستان دوره مدرسه پیدا میکنند؛ به وضوح مشخص است که این زنان تن فروش در دوران مدرسه، قبل از ازدواج، تن فروشی به معنای رابطه جنسی داشتند؛ شاید ندانید که این ارتباطها در دوران مدرسه با راننده سرویس مدارس، شوهر همسایه، همکار مادر و یا پدر بوده.
*برخی تن فروشیها برای ترقی یک کارمند در اداره صورت میگیرددر میان افرادی که به مرکز مراجعه کردند و پرونده نیمه تمام باقی گذاشتند زنانی را میبینید که در ادارات خصوصی کار میکنند (مراتب ترقی این کارمندان با میزان ارتباط جنسی شان رابطه مستقیم دارد)، اما مراجعه مستقیم ندارند، گاهی برای مشاوره با مرکز تماس میگیرند، برخی افراد برای کار راه انداختن و عبور از بوروکراسی اداری از زنان تن فروش استفاده میکنند.
به گفته خانم سلیمی ۴ مرکز دیگر هم در دیگر مناطق پایتخت با همین هدف فعالیت میکنند که ارتباط چندانی با یکدیگر نداریم. تعداد آنها کم است و بسیاری از بیماران ما متعلق به شهرستانهای اطراف و حاشیههای پایتخت هستند که در آن نزدیکی چنین مرکزی وجود ندارد.
سلیمی درباره خدمات مرکز میگوید: محل نگهداری برای زنان نداریم و تنها وعده غذایی ظهر (ناهار) و سرنگ و کاندوم رایگان همراه با مشاوره در اختیارشان میگذاریم؛ بودجه زیادی نداریم و با اینکه وسایل را دانشگاه ارسال میکند، اما بخشی از آنها را خودمان خریداری میکنیم، طی یک سال با دانشگاه قرارداد ۴۵ میلیونی منعقد کردیم، اما با این حال مالیات کسر میشود، در حالی که دانشگاه قبل از اینکه پولی به حساب ما بریزد مالیات را باید پرداخت کند نمیدانم ما و چنین مرکزی باید مالیات بپردازیم؟ جذب کردن بیماران این مرکز کار سختی است و سلیمی درباره آن توضیح میدهد: ما در صحبت با زنان عبارت تن فروش را به کار نمیبریم و میگوییم اگر دوست داشتی از این خدمات استفاده کن.
ما حتی در پوشش خودمان دقت میکنیم باید از رنگهای شاد استفاده کنیم و با پزشکان بدون مرز برای خدمات درمانی در ارتباطیم. ۱۴ زن که متادون مصرف میکنند پای ثابت مرکز ما هستند وقتی با آنها صحبت میکنیم میگویند: ما آسیبهای اجتماعی هستیم که با شما نون میخوریم. نون که میخوریم تی هم میکشیم؛ وقتی شیشه مصرف میکنند با آنها صحبت نمیکنیم.
از او درباره راه حل پیشگیری از این آسیب در میان زنان جامعه پرسیدیم که در پاسخ گفت: ما باید ارتباط جنسی را تعریف کنیم، به عنوان افراد خانواده چگونه ارتباط را تعریف کردیم؟ زمانی به زیر ابرو برداشتن و سیگار کشیدن و طرز لباس پوشیدن در مدارس گیر میدادیم، اما اکنون مسخره است. چقدر باید به حاشیه پرداخت؟ یادم میآید دوران مدرسه خودم را که دو بار یکی به دلیل سر کردن مقنعه چانه دار و بار دیگر به دلیل پوشیدن جوراب سفید از مدرسه بیرونم کردند، بدون آنکه بدانند در راه مدرسه به خانه چه اتفاقاتی برای من میافتد؟ بنابراین باید عمیقتر به موضوع نگاه کرد.
بخشی از این مصاحبه به دلایلی منتشر نمیشود، اما مسئولان میتوانند گزارش کامل وضعیت تن فروشی در تهران را با ارتباط با این جمعیت دریافت کنند.