رویداد۲۴ محمد بکر در رای الیوم نوشت: مهم نیست چه کسی «سناریوی وحشت» از جنگ پیش روی اسرائیل با ایران را همانطور که مایکل اورن، سفیر سابق رژیم اشغالگر در آمریکا، در مقاله خود مطرح کرده است؛ کوخافی یا نتانیاهو؛ بلکه مهم پرداختن این مقاله به ظرفیتهای نظامی استراتژیک ایران و هم پیمانان آن، پاسخ احتمالی از سوی حزب الله و ناتوانی گنبد آهنین اسرائیل از مقابله با موشکهای حزب الله، است.
در ادامه این مطلب آمده است: علاوه بر اینکه مقاله مذکور در زمان حساس و مهمی برای رژیم صهیونیستی، نوشته شد؛ چرا که نخست وزیر اسرائیل، درگیر چالشهای داخلی مربوط به تشکیل دولت و اتهامات مختلفی است.
سناریوی جنگ که در مقاله اورن مطرح شد، یک سناریوی بعید در کوتاه مدت است؛ به این دو دلیل:
-اسرائیل از میزان توانایی نظامی نظامی دشمنان خود آگاه است؛ بویژه انکه به زعم صهیونیستها، جبههای که کمترین میزان توان بازدارندگی را در اختیار دارد، غزه است؛ که به گفته سنوار، از سقف بالایی از توان مقابله نظامی بالایی برخوردار است. بنابراین، در مورد تهران و موشکهای قدرتمند آن چه میتوان گفت؟
-شرایط داخلی اسرائیل که درگیر چالشهای فراوانی است، صحبت از اقدام آن، برای هدف گرفتن ایران را به امری غیر قابل تحقق بدل میکند؛ چرا که تعیین کادر دولتی اسرائیل، مقدم بر سناریوی جنگ در کوتاه مدت است.
منطقیتر آن است که رژیم صهیونیستی به سناریوهای جنگ غیر مستقیم با ایران متمایل شود؛ یعنی در این دو سطح: - به راه انداختن تحرکات مردمی در عراق و لبنان. –تلاش برای ایجاد جریانهایی در داخل ایران یا فعال کردن گروهکهای مسلح یا انفجارهای تروریستی، که میتواند مقدمه تولد نسخه ایرانی داعش باشد.
قطعا مقاله مایکل اورن بیش از آنکه تصویری برای سناریوی جنگ احتمالی نزدیک با ایران باشد، با هدف تاکتیکی نوشته شده است، تا تصویری از خطرناکی مرحله پیش رو و چالشهای آن را برای اسرائیل و جریانهای سیاسی داخلی، ارائه داده و مسئولان را به سمت تشکیل سریعتر دولت و پایان دادن به حالت نبود استقرار، سوق دهد.
معرکه و درگیری مستقیم با ایران، بدون شک در دستور کار برنامههای طولانی مدت اسرائیل است؛ اما این مهم، به عوامل تقویت کننده، تحکیم ائتلاف اسرائیلی عربی و جلب دوباره حمایت آمریکا نیاز دارد.