رویداد۲۴ شادی مکی: مادر بهناز که بعد از طلاق از همسرش توانایی مالی برای نگهداری از او را ندارد، بهناز ۹ ساله را به یکی از شهرهای جنوبی کشور نزد دایی میفرستد تا از او مراقبت کنند خودش هم کار میکند و هر ازگاهی هزینههای نگهداری از او را میپردازد تا اینکه بهناز در سن ۱۳ سالگی به صلاحدید بزرگترها با پسردایی ۱۸ سالهاش ازدواج میکند، بعد از مدتی متوجه میشود که مهدی درگیر روابط نامشروع با زنهایی دیگر است، چند بار سر این موضوع با مهدی بحث میکند و حتی از همسرش کتک هم میخورد تا روزی که متوجه میشود او سایر زنها را به خانه آورده و دستمزد ناچیز کارگریاش را خرج پذیرایی از آنها میکند، بلاخره در ۱۶ سالگی از مهدی جدا شده و راهی تهران میشود تا در کنار مادرش زندگی کند.
اما مادر هم شرایط خوبی ندارد، مادر برای تامین مخارج زندگی مدتی به صیغه مردی سالخورده درمیآید پول اجاره خانه را نیز او میپردازد. موعد صیغه که تمام میشود کمکهای مرد نیز به پایان میرسد، گاهی در خانهها کارگری میکنند، اما فایده ندارد و نمیتوانند اجاره خانه را بپردازند، صاحبخانه چند ماه صبر میکند و بعد وسایل اندک آنان را به خیابان میریزد.
بهناز ۱۷ ساله و مادرش آواره خیابان میشوند، خودش به رویداد۲۴ میگوید: «یک کوچه بنبست بود که تهش یه ساختمون نیمهکاره بود من و مادرم شبها اونجا میخوابیدیم. شبهای سرد خیلی آزار دهنده بود.»
زن جوان و مادرش کم کم برای فرار از سختیهای زندگی در خیابان و تحمل سرما و گرما به مواد مخدر پناه میبرند و به دنبال آن سایر مصیبتها هم به سراغشان میآید، بهناز جوان و زیباست برای تامین مواد خودش و مادرش مخفیانه تنفروشی میکند.
تنها گناهمان فقر و بیسرپناهی بود
او برایم تعریف میکند که زمانی قبح تنفروشی از وجودش رخ بست که چند جوان او را که بیسرپناه و آواره خیابان است در دل یکی از شبهای سرد به زور به داخل ماشین کشانده به بیابانهای اطراف میبرند و مورد تجاوز قرار میدهند و به او کمی پول میدهند که شاید وجدانشان آسوده شود.
بهناز هنوز هم با به یادآوردن آن خاطره تلخ به خود میلرزد و اشک چشمانش را مواج میکند. او میگوید: «آن شب خیلی گریه کردم، اما وقتی دیدم خرج مواد خودم و مامانم تامین شده و مجبور نیستیم سرما را تحمل کنیم با خودم گفتم خوب حداقل زجری که کشیدم یه فایدهای داشت، وقتی دیدم کسی نیست که دست من و مامانم رو بگیره به این نتیجه رسیدم که برای خورد و خوراک و مواد این تنها راه هست»
بهناز حالا در سن ۳۰ سالگی دو سالی است که اعتیاد را ترک کرده و در کنار مادرش به بهبود زنان درگیر اعتیاد کمک میکند. او میگوید: «هیچوقت اون شبهای بیسرپناهی و نگاه سنگین مردم که انگارمن و مادرم خلافکار هستیم رو یادم نمیره، شاید اگر همون موقع کسی به ما کمک میکرد شاید اگر جایی داشتیم که میتونستیم حداقل شب رو اونجا بگذرونیم و در به در خیابونا نبودیم من و مادرم نه درگیر اعتیاد میشدیم و نه من مورد تجاوز قرار میگرفتم و نه تنفروشی میکردم. تنها گناه من و مادرم فقر و بیسرپناهی بود.»
این داستان یکی از زنهایی است که تجربه زندگی شبانه در گرمخانه های شهرداری تهران را داشته و به خوبی میداند که حتی این گرمخانه ها نیز به زنانی مانند او امنیت نمیدهند و مردم با نگاه دوستانهای آنها را نمیپذیرند. همچون اتفاقی که در روزهای گذشته در تهران افتاد!
در روزهای گذشته سید مالک حسینی مدیرعامل سازمان رفاه شهرداری تهران از مقاومت در برابر آغاز فعالیت یک گرمخانه در منطقه ۲ خبر داد. آنگونه که حسینی گفته این گرمخانه برای زنان کارتنخواب دره فرحزاد بوده است.
به گفته حسینی اهالی محل بنا به دلایلی از جمله ترس، اجازه بهره برداری از این گرمخانه را ندادند و از آنجایی که احتمال خطر جانی این کارتن خوابها وجود داشت، نسبت به استقرار یک گرمخانه سیار در اتوبوس اقدام کردیم، اما امکان تداوم استقرار زنان کارتن خواب در این گرمخانه سیار وجود ندارد و ما برای روزهای آینده که سردتر خواهد بود، نگران هستیم.
حقیقت آن است که اگر چه زنان در میان افراد کارتنخواب کمتر دیده میشوند، اما حتی اگر در نبود آمارهای دقیق فرض کنیم که تعداد زنان بیخانمان کمتر از مردان بیخانمان است نمیتوانیم این حقیقت را کتمان کنیم که زنان کارتنخواب بیش از مردانی در این شرایط در معرض انواع خطرها قرار داشته و با توجه به ضعف جسمانی کمتر از مردان توان دفاع از خود را دارند وبه همین دلیل هم حمایت از آنها وظیفهای حساستر است.
بیشتر بخوانید:
مقاومت محلی برای راهاندازی گرمخانه زنان در دره فرحزادی
سید مالک حسینی مدیرعامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران به رویداد۲۴ میگوید: هیچ سازمانی آمار دقیق و مستند به یک پژوهش میدانی درباره میزان کارتنخوابها یا معتادان متجاهر و به تفکیک زن و مرد ندارد. با این وجود بر اساس تجربیات سازمان، نسبتی را رعایت کردیم به نحوی که اکنون ۲ گرمخانه ویژه زنان داریم یکی در منطقه ۲۲ (منطقه چیتگر)، یکی هم در منطقه ۱۲ (انبار گندم). یک سامانسرا هم برای زنان داریم که البته کارویژه آن با مددسرا یا گرمخانه متفاوت است.
او با بیان اینکه در ۲ گرمخانه بخش مادر و کودک برای زنان بیخانمانی که کودک خردسال دارند ایجاد کردیم، ادامه میدهد: اگر مادر صلاحیت نگهداری از فرزند خود را داشته باشد، باید با کمک خیرین یا مراکزی که حوزه فعالیتشان مادر و کودک مانند بهزیستی چارهاندیشی کنیم.
مدیرعامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران اظهار میکند: معمولا افراد کارتنخواب رغبتی به منتقل شدن به گرمخانههایی را که با پاتوقهایشان فاصله زیادی دارند، نشان نمیدهند ما هم کسی را به اجبار به این مراکز منتقل نمیکنیم مگر اینکه فرد دارای بیماری حاد یا مثلا زخم باز بوده و ممکن است برای جامعه خطرساز باشد که در این شرایط فرد را حتما با رعایت کامل حقوقش به این مراکز منتقل میکنیم و قاضی حکم میدهد که قدم بعدی چه باید باشد.
او با تاکید براینکه دره فرحزادی و خلازیر از نظر حضور افراد کارتنخواب شرایط خوبی ندارند، میافزاید: گرمخانههای مردان پراکندگی بیشتر و آمایش بهتری دارند در حالیکه برای زنان چنین نیست لذا به این نتیجه رسیدیم که باید برای این زنان چارهای بیندیشیم تا گرمخانههای ما نزدیک به محل حضور این زنان و پاتوقهایشان باشد.
مردم محلی نگذاشتند برای زنان گرمخانه بزنیم
حسینی خاطرنشان میکند: یکی از مراکز بسیار پرآسیب دره فرحزادی بود که در آنجا یکی دو پاتوق مربوط به زنان وجود دارد درباره تعداد این زنان اعداد مختلفی را شنیدهایم که از صد نفر تا ۳۰۰ نفر متغیر است. برای این زنان با توجه به سردی هوا و بارش برف گرمخانهای را در محلی مشرف به دره با ظرفیت ۷۰ نفر تجهیز کردیم و در آستانه پذیرش زنان بیخانمان بودیم که با مقاومت محلی مواجه شدیم.
او با تاکید براینکه ما دغدغه افراد محلی را درک میکنیم و مذاکراتی هم انجام دادیم، اظهار میکند: با توجه به نگرانیهای مردم محل به آنان قول دادیم که برای این زنان مسیرهای ویژه و امن مشخص کرده و دیوار حائل میکشیم و درهای ورودی را نیز تغییر میدهیم به صورتی که این افراد در منظر عمومی نباشند، اما راهکارهای ما مورد قبول واقع نشد و به همین علت فعلا موضوع را متوقف کردیم. در حال حاضر سعی کردیم مشکل را با اتوبوسها و ونهای سیار حل کنیم و از آنان به عنوان گرمخانه برای زنان استفاده کنیم.
این مدیر ارشد شهرداری تهران با بیان اینکه در پهنه شرق نیز یک گرمخانه تدارک دیدهایم که طی روزهای آینده تجهیز شده و ۱۰۰ نفر ظرفیت داردد، میافزاید: تا کنون هیچ گرمخانهای در شرق تهران از منطقه شمال شرق تا جنوب شرق وجود نداشت این موضوع باعث میشد برخی از زنان بیخانمان این منطقه تمایلی به حضور در گرمخانههای سایر مناطق نداشته باشند.
او درباره مقاومت مردم نسبت به راهاندازی گرمخانه در محلاتشان میگوید: مقاومت درباره راهاندازی گرمخانه برای زنان و مردان در محلات همیشه وجود داشته است اگرچه با مراقبتهایی که همکاران داشتند مردمی که گرمخانه در پیرامون آنها وجود داشته است متوجه شدند که این مراکز مشکلی برای آنها ایجاد نمیکند لذا نگاهها بسیار فرق کرده است. از سوی دیگر ما سعی کردیم بتوانیم ارتباطی با جامعه محلی برقراری کرده و شرایطی ایجاد کنیم که اگر گرمخانه در محلهای داریم به ازای آن بتوانیم فرصتهایی نیز در آن محله ایجاد کنیم.
حسینی با اشاره به اینکه غالبا مردم فکر میکنند افراد دارای اعتیاد در گرمخانهها حضور دارند، تصریح میکند: این تصور درست نیست ما در گرمخانهها افراد بیسرپناه زیادی داریم که یا در تهران خانواده و حامی ندارند یا به دلایلی مانند طلاق یا از دست دادن همسر یا طرد از خانواده بیخانمان شدهاند. ضروری است که نگاه شهروندان نسبت به گرمخانهها و افراد نیازمند و آسیبپذیر تغییر کند و تصورمان این نباشد که فردی که به گرمخانه میرود آدم خطرناکی بوده و نباید به او خدمات و کمکرسانی شود.
وی میافزاید: این افراد برای رهایی از آسیبهایی که به آن گرفتارند مانند اعتیاد و ... باید کمک و حمایت شوند. این افراد باید بدانند برای جامعه مهم هستند و رغبت کنند که به آن بازبگردند این موضوع نیازمند فرهنگسازی است که برنامهریزی ما در کنار کمک رسانهها میتواند به این موضوع سرعت دهد.
به گزارش رویداد۲۴ شرایط حساس زنان در جامعه و ویژگیهای خاص روانی و جسمی آنان لزوم نگاه و برنامهریزی ویژه درباره آنان را مورد تاکید قرار میدهد، اما ضرورت این نگاه خاص زمانی بیشتر میشود که آنها در معرض آسیب یا در دل آسیبهای اجتماعی قرار گیرند، اما جالب توجه آنکه زنان به دلیل فرهنگ خاص جامعه ما در زمان گرفتار شدن به آسیبهای اجتماعی کمتر از مردان مورد حمایت قرار گرفته و بیشتر از آنها از خانواده طرد میشوند.
نگاه سنگین جامعه به زنان آسیبدیده زمینهساز بیخانمانی
سید حسن موسوی چلک با اشاره به توجه بیشتر سازمانهای دولتی و غیردولتی به موضوع کارتنخوابها، بیخانمانها، معتادان متجاهر و متکدیان در سالهای اخیر به رویداد۲۴ میگوید: در این حوزهها محدودیتی از نظر جنسیت وجود ندارد و هم زنان و هم مردان در این اقشار دیده میشوند.
او با بیان اینکه درحوزه کارتنخوابی فراوانی مردان از زنان بسیار بیشتراست، میافزاید: از آنجایی که آمار دقیقی از تعداد زنان کارتنخواب نداشتهایم نمیتوانیم بگوییم که آیا در حال حاضر تعداد این زنان نسبت به گذشته بیشتر شده است یا نه، اما متوجه میشویم که منابع اجتماعی که به این گروه از افراد خدمات میدهند مانند گرمخانهها و کمپهای ترک اعتیاد زنان و فعالیتهای سازمانهای مرتبط برای شناسایی و جذب این گروه از زنان بیش از قبل شده است.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران خاطرنشان میکند: دسترسی بیشتر زنان به حمایتها و خدمات اجتمای باعث شده که آمارهای ارائه شده از سوی مراجع ذیربط در حوزه کارتنخوابها، متکدیان و معتادان متجاهر در سالهای اخیر نشان از فراوانی این گروه از افراد در جامعه داشته باشد، اما این نکته را نیز نمیتوان منکر شد که افزایش فشارهای اقتصادی در جامعه عوارضی دارد که بیخانمانی و کارتنخوابی بخشی از این عوارض است.
او با تاکید براینکه تغییر ساختار خانواده، بیتفاوتی و میزان مسئولیت اجتماعی میتواند روی افزایش یا کاهش پدیده کارتنخوابی و بهویژه زنان کارتنخواب در جامعه تاثیربگذارد، اظهار میکند: عموما زنانی که درگیر بیخانمانی میشوند درگیر حداقل یک نوع آسیب اجتماعی دیگر مانند اعتیاد بودهاند. همچنین ارتکاب جرم و عدم پذیرش زنان مرتکب بزه از سوی خانواده، ابتلا به اختلالات روانی مزمن و طرد فرد از خانواده، نداشتن سرپرست موثر، از دست دادن همسر به دلیل فوت یا طلاق و ابتلا به فقر از دیگر دلایل بیخانمانی زنان است.
موسوی ادامه میدهد: در بسیاری مواقع زنان فقیری که بعد از دست دادن همسر مامن و پناهگاهی نداشته و از حمایتهای اجتماعی، خانوادگی و محلهور نیز محرومند چارهای به جز حضور در خیابان ندارند، زنانی که به دلیل مشکلات اخلاقی از خانواده و جامعه طرد میشوند، همچنین دخترانی که به دلایل مختلف از خانه فرار کرده و با وجود داشتن سرپرست ترجیح میدهند به جای محیط خانه در خیابان زندگی کنند و زنانی که با عدم رعایت قوانین زندگی مانند تکدیگری و... سعی در کسب درآمد برای خود میکنند دیگر افرادی هستند که دچار معضل کارتنخوابی میشوند.
این مددکار اجتماعی تصریح میکند: تمامی زنان بیخانمان سابقه اعتیاد یا آسیب اجتماعی نداشته و بیخانمانی میتواند زمینهای باشد برای ابتلای آنها به سایر آسیبهای اجتماعی از جمله سوءمصرف مواد، سرقتهای خرد، روابط جنسی محافظت نشده، استفاده از سرنگهای آلوده و به تبع این دو ابتلا به اچآیوی، بیماریهای روانی، افسردگی و...
افزایش مطالبهگری در حوزه زنان آسیبدیده
رییس انجمن مددکاری با اشاره به افزایش مطالبهگری نسبت به توجه و خدمترسانی به زنان آسیبدیده و کارتنخواب، میگوید: مشکلی که در این خصوص وجود دارد شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه است به این معنا که پذیرش جامعه و خانوادهها نسبت به زنان دچار آسیب سختتر از مردانی با شرایط مشابه است آنچنانکه مشاهده میکنیم برخورد خانوادهها نسبت به پسر درگیر اعتیاد و دختر درگیر اعتیاد متفاوت است. اگر اگر پسری یک شب را بیرون از خانه بماند خانواده راحتتر با موضوع کنار میآید، اما اگر دختری شب را خارج از منزل باشد و مرتکب خطایی هم نشده باشد نگاهها نسبت به او تغییر کرده و سنگین میشود، زیرا در جامعه ما زن ناموس است، غافل از اینکه این سنگینی نگاهی گاهی میتواند استمرار زندگی زن در خیابان و کارتنخوابی او را رقم زند.
موسوی چلک تاکید میکند:همه باید کمک کنند که این گروه از افراد بتوانند به زندگی مستقل و سالم خود بازگردند. طرد زنان از خانواده و جامعه نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه میتواند مشکلات دیگری را برای زنان ایجاد کند.