اخبار حوادث حاکی است، پرونده مرد جوانی که پس از دیدن عکسهای همسرش با مردی غریبه وی را به قتل رسانده بود برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
رویداد۲۴ رسیدگی به این پرونده از خرداد امسال در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت. متهم که مردی ۳۴ ساله بود با پلیس شهرستان نسیم شهر تماس گرفت و از قتل همسرش در خانه خبر داد. وقتی تیم جنایی برای بررسی ماجرا راهی خانه این مرد شدند در یکی از اتاقها جسد خونین زنی ۴۰ ساله را پیدا کردند که با ضربههای کارد به قتل رسیده بود. پس از دستگیری متهم وی در بازجوییها ضمن اعتراف به قتل همسرش گفت: ۶ سال قبل با مینا ازدواج کردم او ۶ سال از من بزرگتر بود، اما عاشقش شدم و با وجود مخالفت خانوادهام با او ازدواج کردم. دراین مدت صاحب دو فرزند شدیم و زندگی خوبی داشتیم تا اینکه از چند ماه قبل متوجه شدم همسرم به من بیتوجه و سرد شده است.
بیشتر بخوانید:
وقتی دلیلش را میپرسیدم فقط بهانهجویی میکرد. اوایل فکر میکردم دچار افسردگی شده و سعی داشتم کمکش کنم، اما هر روز بیشتر از من فاصله میگرفت تا اینکه یک روز فردی ناشناس یک بسته پستی برایم فرستاد وقتی پاکت را باز کردم چند قطعه عکس در آن بود که زن و مردی را نشان میداد، اما صورتشان مشخص نبود. نامهای نیز در پاکت گذاشته بودند که حکایت از ارتباط همسرم با مردی بیگانه داشت. آن روز توجهی به این موضوع نکردم، اما چند روز بعد دوباره همان عکسها را کامل برایم فرستادند از دیدن عکسها شوکه شدم، چون متعلق به همسرم بود در ادامه مدارکی نیز وجود داشت که نشان میداد همسرم در یک مرکز سقط جنین اقدام به سقط کرده است. در حالی که از دیدن عکسها و مدارک به حالت جنون رسیده بودم ناگهان پدرم تماس گرفت و در حالی که بشدت عصبانی بود گفت: این چه افتضاحی است که همسرت به راه انداخته است؟
همان موقع بود که متوجه شدم فرد ناشناس همان عکسها و مدارک را برای پدر و برادرم نیز ارسال کرده است. از شدت عصبانیت نمیتوانستم تصمیم درستی بگیرم همان موقع بچه هایم را به خانه پدرم بردم و به خانه برگشتم تا با همسرم صحبت کنم. وقتی عکسها و مدارک را به همسرم نشان دادم و توضیح خواستم با پرخاشگری و فریاد گفت که از زندگی با من خسته شده و میخواهد طلاق بگیرد و بچهها را نیز با خودش خواهد برد. از شنیدن حرفهای او به قدری ناراحت شدم که با قفل فرمان خودرو چند ضربه به سرش کوبیدم بعد هم با چاقو به جانش افتادم و چند ضربه زدم وقتی از حال رفت و روی زمین افتاد او را خفه کردم. رفتارم قابل کنترل نبود و نمیفهمیدم چه کار میکنم. چند ساعتی بالای سرش نشستم و بعد به پلیس زنگ زدم.
بدین ترتیب با اعترافات مرد جوان وی بازداشت شد. پس از مراجعه خانواده مقتول به دادسرا و درخواست قصاص برای دامادشان پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.