رویداد۲۴ بخشی از مصاحبه را میخوانید:
با توجه به اینکه هر زمان مشارکت مردمی پایین بوده، جبهه اصلاحات صحنه رقابت را به رقیب واگذار کرده است، برای اقناع افکار عمومی به مشارکت در انتخابات چه باید کرد؟
از منظر راهبرد کلی، اصلاحطلبان باید در انتخابات مشارکت حداکثری داشته باشند تا شاهد انتخاباتی پرشور و بانشاط باشیم و برای تحقق این مهم نیز سازوکارهایی در نظر گرفته شده است؛ اما واقعیت این است که در این مسیر مشکلات فراوانی وجود دارد که شما هم به آن اشاره کردید. برای حل این موضوع، ضرورت دارد تمام نیروهایی که به انقلاب و ایران علاقه دارند، بکوشند مردم را قانع کنند که پای صندوقها حاضر شوند؛ زیرا اگر مشارکت بالا نباشد و عموم مردم در برگزیدن نمایندگان مجلس مشارکت نداشته باشند، نیروهای غیرمردمی بر کرسی نمایندگی تکیه میزنند.
بیشتر بخوانید:
یکی دیگر از موضوعاتی که اصلاحطلبان بر آن تکیه میکنند، این است که اگر شورای نگهبان صلاحیت همین تعداد نامزد محدود اصلاحطلب را احراز نکند، عملا جبهه اصلاحات در انتخابات نقشی نخواهد داشت؛ این گزاره تا چه حد پذیرفتنی است؟
نگاه ناظران و مجریان انتخابات همواره یکی از دغدغههای اصلاحطلبان بوده است. در این دوره مشکل مضاعفی نسبت به ادوار گذشته انتخابات احساس میشود. هیئتهای اجرائی انتخابات نیز عملا به ردصلاحیت دست میزنند و این موضوع واقعا حق انتخابشوندگان و انتخابکنندگان را تحدید میکند. هیئتهای اجرائی در این دوره با ترکیبی از جناح راست چیده شده است. در گذشته هیئتهای اجرائی کمکی به هیئتهای نظارت بودند؛ اما در این دوره به دلیل ضعف دولت، ترکیب آنها متشکل از اصولگراهاست و ممکن است قبل از بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان، این هیئتها بخشی از اصلاحطلبان را ردصلاحیت کنند. پیش از این، فرماندار ۳۰ نفر از معتمدان را معرفی میکرد که ایشان معمولا تمام یا دستکم بخش اعظم نامزدها را که مشکلات شکلی نداشتند، تأیید میکردند. اکنون افزون بر فرماندار، دادستانی و اداره ثبت هم در معرفی اعضای این هیئتها نقش دارند و هیئتهای نظارت دیگر صرفا امضای فرماندار را نمیپذیرند و میگویند باید دادستانی و اداره ثبت هم اعضای این هیئتها را تأیید کرده باشد. بهاینترتیب، این احتمال وجود دارد که موضع هیئتهای اجرائی به سمتوسوی جناحی برود. آنچه اکنون با آن مواجه هستیم، نظارت از دو مرجع است؛ یعنی اگر تا قبل فقط شورای نگهبان صلاحیتها را احراز نمیکرد، اکنون همین کار را هیئتهای نظارت هم انجام میدهند و اگر نامزدی را این هیئتها ردصلاحیت کنند، دیگر بررسی صلاحیت او به شورای نگهبان نمیرسد.
موضوع بعدی این است که برخی نیروهای شاخص اصلاحطلب هم تمایلی به ثبتنام نداشتند. این موضوع را قبول دارید؟
بله بههرحال به دلایل مختلف برخی احزاب، گروهها، تشکلها، واجدان شرایط و نیروهای مؤثر جبهه اصلاحات حاضر نشدند که در این دوره ثبتنام کنند. درعینحال معتقدم که اصلاحطلبان هنوز هم باید در انتخابات شرکت کنند، زیرا هر نوع تغییری میسر نمیشود مگر از صندوقهای رأی. نباید از این مجال غافل شد و هنوز میتوان انتظار داشت که مجلس بعدی ترکیبی از نیروهای سیاسی باشد و شاهد یک مجلس تکصدا نباشیم.
با درنظرداشتن تمام موانعی که بر سر راه انتخاباتی اصلاحطلبان وجود دارد، آیا باز هم آقای خاتمی پشت لیست اصلاحطلبان میایستد یا صرفا بر مشارکت حداکثری تأکید میکند؟
باید منتظر نتیجه بررسی صلاحیتها باشیم و ببینیم شورای نگهبان چه تعدادی از نیروهای اصلاحطلب را تأیید صلاحیت میکند. اگر کاندیدایی نداشته باشیم طبیعتا نمیتوانیم لیستی بدهیم و وقتی لیستی نباشد، جناب خاتمی از چه چیزی باید حمایت کند؟ در حقیقت این احتمال وجود دارد که اصلا لیستی ارائه نشود؛ بنابراین آیا میتوان گفت که با توجه به شرایط پیشآمده، همان مشارکت مشروط مطروحه توسط آقای حجاریان اجرا میشود؟
نه، آن مشارکت مشروطی که آقای حجاریان تأکید داشت ناظر به قیدگذاشتن برای شورای نگهبان بود که تفسیر از نظارت چگونه باشد. ما میگوییم درصورتی که نامزدی وجود داشته باشد، لیست میدهیم، اما اگر برای مثال در اصفهان نامزدهای اصلاحطلب ردصلاحیت شوند، امکان ارائه لیست را نخواهیم داشت و اصلا محل شرط ایجاد نمیشود.
بهعنوان پرسش پایانی بفرمایید که آیا ندادن لیست و نداشتن نامزد در حوزههای انتخابیه مختلف باعث شرکتنکردن انتخابات هم میشود یا صرفا باید شاهد ندادن لیست و درعینحال تأکید بر مشارکت در انتخابات باشیم؟
ندادن لیست اصلا به معنای تحریم انتخابات نیست و پیشفرض اصلاحطلبان حضور در انتخابات است. ما به قطعیت میگوییم که هنوز تنها روزنه اصلاحطلبان شرکت در انتخابات است، ولو در مناطقی لیستی نداشته باشند.