محمد مهاجری:
محمد مهاجری فعال رسانهای اصولگرا عنوان کرد: قالیباف اصلاً چهرهی دارای شخصیت سیاسی نیست. یک رجل سیاسی نیست، ایشان یک تکنوکرات و مدیر اجرایی است.
رویداد۲۴ بخشهایی از اظهارات مهاجری در مصاحبه ای درباره انتخابات پیش رو را در ادامه میخوانید:
ارزیابی من این است مجلس آینده مجلس فاقد وزنههای سیاسی خواهد بود. اما اگر مجموع نظام به این نتیجه برسد که این نیروهای سیاسی غیر خبره باید مهار شوند، باید به قیمت بیقدر شدن مجلس یازدهم اتفاق بیفتد؛ زیرا در مقابلش یک قیام ملی به وجود خواهد آمد.
مجلس بعدی مجلس کوتولههای سیاسی است. البته من نمیگویم همه کسانی که وارد مجلس بعدی میشوند، نیروهای با وزن کم سیاسی هستند؛ اما شاکله اصلیاش و فضای افراطیای که ایجاد میکنند، دست همان نیروهای کم وزن و شناخته نشده سیاسی است. واقعاً قصد توهین به کسی ندارم، اما شما نمیتوانید به آدم ۱۴۰ سانتیمتری بگویید کاپیتان تیم بسکتبال شود. او میتواند در مسابقه دیگری شرکت کند و در آنجا موفق شود. نیروی سیاسی بی سابقه و شناخته نشده یعنی کسی که به درد مجلس نمیخورد؛ البته میتواند تاجر و کاسب باشد یا حتی در دانشگاه درس بدهد. با داوطلبانی که من در این دوره دیدم، از مجلس یازدهم نه مدرس درمی آید و نه «در رأس امور بودن مجلس».
چرا هنوز هم خیلیها میگویند مجلس اول بهترین مجلس بود؟ عدهای معتقدند، چون شورای نگهبان نبود؛ من این را رد نمیکنم، اما فقط به این دلیل نبود؛ اگر آدمهایی که در مجلس هستند بزرگ نباشند، نهادهای دیگر مانند مجمع و شورای نگهبان ناگزیر به تصویب مصوبات میشوند. آدمهای بزرگ چنان به شرع و قانون اساسی مسلط هستند و مستدل حرف میزنند که شورای نگهبان هم به خودش اجازه نمیدهد مصوبات آن مجلس را رد کند. منظور از آدمهای بزرگ و قوی، کسانی هستند که از حقوقدانان و فقهای شورای نگهبان برتر باشند تا این اتوریته به وجود بیاید. با چنین مجلسی است که مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان در مقام عمل آچمز میشوند.
آقای قالیباف ادای تندروها را درمیآورد؛ آدمهای تکنوکرات نمیتوانند تندرو باشند؛ مگر اینکه تاکتیکشان باشد. بر این اساس ماه عسل آقای قالیباف و تندروها خیلی طولانی نخواهد بود؛ زیرا یا مجبور است در مقابلشان بایستد یا وا بدهد. با روحیهای که آقای قالیباف دارد، در مقابل این جریان تندرو خواهد ایستاد. آقای قالیباف مدیر تکنوکراتی است که میخواهد بولدوزروار کارهای خودش را پیش ببرد و جریان تندرویی که در مجلس است میخواهد ایشان را تحت کنترل خودش دربیاورد و خواستههای خودش را به ایشان دیکته کند. آقای قالیباف بعید است این را بپذیرد.
آقای قالیباف به این نتیجه رسیده که سقف پروازش حداکثر مجلس است؛ پس چرا از سقف پروازش استفاده نکند؟ اگر هم به ریاست مجلس نرسد، یک شخصیت سیاسی تمامشده در تاریخ ما خواهد بود؛ مانند خیلیهای دیگر که تاریخ مصرفشان تمام شده است. البته من به لحاظ عاطفی و شخصی دوست دارم ایشان به ریاست مجلس برسد، چون ناکامیهای متعددی داشته.
آقای قالیباف را اصلاً چهرهای که دارای شخصیت سیاسی باشد نمیدانم. اصلاً یک سیاستمدار نیست؛ یک رجل سیاسی نیست و اتفاقاً این نه تنها ویژگی منفی برای او نیست بلکه مثبت هم هست. باز هم بگذارید مثال ورزشی بزنم. اگر بگوییم فلانی فوتبالیست خوبی نیست و یک کشتی گیر خوب است حرف منفی در موردش زده ایم؟ قطعاً نه. بلکه حرفمان این است که او در پست کشتی گیر درست و خوب عمل میکند.
ایشان یک تکنوکرات و مدیر اجرایی خوب است؛ یکی از فرماندههای خوب جنگ بوده. در شهرداری تهران هم مدیر ناکارآمدی نبود، مدیر خیلی پرخرجی بود که البته حاشیهها و حرف وحدیثهایی هم داشت، اما در مجموع یک مدیر قابل قبول در حوزه خدمات شهری بود.
پیشبینی من این است که استقبال از انتخابات در کلانشهرها پرشور نخواهد بود؛ در شهرهای کوچک به خاطر تبلیغات گستردهای که علیه دولت صورت گرفته است همچنین برجسته کردن نقاط ضعف دولت، مخالفان دولت پیروز خواهند شد. مخالفان دولت، هم شامل اصولگرایان منطقی است و هم اصولگرایان تندرو و هم بخشی از اصلاحطلبان؛ بویژه که اصولگرایان یار دوازدهمی به نام شورای نگهبان دارند و این نهاد در اینکه مجلس آینده اغلب اصولگرا باشد، بیتأثیر نیست.
نزدیک انتخابات که میشود نمایندگان همه شعاری میشوند و میخواهند ادای مدرس را دربیاورند تا چهار سال دیگر بمانند.
به جد معتقدم آقای رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ مجدداً کاندیدا خواهد شد. نشانههایش هم از همین الان مشخص است. بعضی کارهایی که آقای رئیسی میکند اصلاً کار رئیس قوه قضائیه نیست؛ مثلاً بازدید از کارخانه یا مرکز UCF اصفهان و...